#جهل_مُرَکّب
#قطع_درخت_بلوط_چهار_صد_ساله
#ارزش_یک_درخت
#توسعه_پایدار
یک راننده متخلف به دلیل سرعت غیرمجاز از سوی پلیس راهور جاده باشت به گچساران جریمه شد. او همان شب به آنجا بازگشت و #درخت_بلوط_۴٠٠_سالهای را که روزها ماموران زیر سایه آن مستقر میشدند، قطع کرد تا از مجریان قانون انتقام بگیرد!
وقتی این خبر را در شبکه های اجتماعی خواندم ، بر خود لرزیدم و این سوًال در ذهنم ایجاد شد که چرا یک شهروند ایرانی به جای احترام به قانون ، از سر لجبازی و جهل اقدام به قطع این درخت که می توانست نماد فرهنگ و تمدن و نیز حرمت گذاری ، حفاظت و صیانت اجداد ما از درخت قلمداد گردد ، این عمل جاهلانه را انجام می دهد؟ از این رو بی درنگ به یاد این بیت از شعر حضرت مولانا افتادم که فرمود :
آن کس که نداند و نداند که نداند
در جهل مُرکّب ابدالدهر بماند
بنابر تحقیق یکی از استادان دانشگاه کلکته هندوستان ، #ارزش_یک_درخت با عمر متوسط ۵۰ سال با احتساب اکسیژنی که تولید می کند ، گاز کربنیکی که از هوا می گیرد ، میزان خاک و آبی که در زمین حفظ می کند و حتی محاسبه ارزش اقتصادی خانه پرندگان در آن درخت و ... حدود ۲۰۰ هزار دلار می باشد. با این توصیف باید به خاطر قطع این درخت که نشانی از قدرت خداوند و مظهر علاقه نسل های متمادی ایرانیان به حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست می باشد، خون گریست.
ای کاش در درس های مقاطع مختلف آموزش ابتدایی ، دبیرستان و حتی مراکز آموزش عالی #آموزش_های_زیست_محیطی را جدّی می گرفتند و سازمان های مردم نهادی را که در این زمینه فعالیت دارند ، مورد حمایت قرار می دادند.
به نظر اینجانب اکنون که کشور ما به دلیل فرسایش منابع طبیعی اعم از جنگل ، مرتع ، آب ، خاک و ... با آسیب جدی مواجه گردیده و بی توجهی به #توسعه_پایدار زندگی نسل فعلی و آینده را به مخاطره افکنده ، شایسته است که سخنرانان ماه های محرم و صفر و نیز رهبران فکری که در جامعه از نفوذ کلام برخوردارند ، در تریبون های مردمی نسبت به حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست #آگاه_سازی نموده ، #تنویر_افکار_عمومی را در دستور کار خود قرار داده و روشنگری کنند. این اتفاق به قدری دردناک است که جز " جهل مرکب " هیچ صفتی برازنده آن نیست و به نظر اینجانب در صورتی که صدها نهال در آن منطقه توسط فرد خاطی کاشته شود ، شاید بتواند مرهمی بر شکستگی دل طبیعت و مردم ؛ به ویژه دوست داران محیط زیست باشد. از این رو جا دارد با حافظ بزرگ هم صدا شویم و فریاد برآوریم :
جای آن است که خون موج زند در دل لعل
زین تغابن که خزف می شکند بازارش