دکتر ابراهیم جعفری
دکتر ابراهیم جعفری

دکتر ابراهیم جعفری

فرهنگی

مطبوعات محرابی برای پرستش خدا و خدمت به انسان هاست* _( امام موسی صدر )_

* مطبوعات محرابی برای پرستش خدا و خدمت به انسان هاست* _( امام موسی صدر )_ 


 _* به مناسبت روز جهانی آزادی مطبوعات*_ 

 ابراهیم جعفری 

 دهکده جهانی 

@dehkade_jahan


 سوم ماه می هر سال میلادی (۱۴ اردیبهشت) *روز جهانی آزادی مطبوعات* است. 

 آزادی بزرگ ترین ارمغانی است که به واسطه آن مرزهای تمیز دادن ارزش های والای انسانی از خودخواهی و خودکامگی شناخته می شود.

روز جهانی آزادی مطبوعات در سال ۱۹۹۱ میلادی از طرف مجمع عمومی سازمان ملل متحد با هدف برجسته ساختن اهمیت آزادی روزنامه نگاران و تاکید بر وظیفه دولت ها در پاسداشت آن و فراهم کردن شرایط لازم بر اساس *ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر* ، نامگذاری شد.


 شاید بهترین توصیف مطبوعات آزاد را بتوان در جمله *«توماس جِفِرسون»* نویسنده و سومین رییس جمهوری آمریکا یافت؛ وی در کمال سادگی گفته است: *«زمانی که مطبوعات آزاد است و همه مردم قادر به خواندن هستند، امنیت برقرار می شود»* ؛ زیرا به واسطه آزادی مطبوعات، اهالی این حوزه و نخبگان جامعه امکان انتشار اطلاعات را پیدا می کنند و در پی آن نیز مردم به رشد فکری می رسند.

اما بزرگ ترین جنبه این آزادی را می توان در *«گسترش آگاهی»* دید؛ آن آگاهی که جامعه را نسبت به رویداد هایی که در آن رخ می دهد، حساس می کند و از اعضای جامعه، انسان هایی می سازد که به واسطه این آگاهی و در نتیجه دارا شدن از ذهنی کاوشگر و پرسشگر، به زندگی با کیفیت تر می اندیشند. این میل به بهتر بودن و توسعه، آن ها را وا می دارد تا در مقابل بروز هرگونه خطا و پلشتی در لایه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه ایستادگی کنند. 

 *با این توصیف به خوبی می توان تصور کرد جامعه ای که از نعمت آزادی در مطبوعات خود محروم باشد، چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد.* 


 * "سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد" (یونسکو) جایزه جهانی آزادی مطبوعات سال ۲۰۲۴ خود را به همه روزنامه نگاران فلسطینی که جنگ غزه را پوشش می دهند، اهدا کرد.* 

 *"مائوریسیو ویبل"* رئیس هیات داوران بین‌المللی متخصصان رسانه یونسکو در این باره گفت: *" در این دوران تاریکی و ناامیدی، ما می‌خواهیم همبستگی خود را با آن دسته از روزنامه‌نگاران فلسطینی که در چنین شرایط دراماتیکی این بحران را پوشش می‌دهند، اعلام نموده و دغدغه های خود را به اشتراک بگذاریم."* 

ویبل طی مراسمی در آستانه روز جهانی آزادی مطبوعات، افزود: *"ما به عنوان بشر، بدهی بزرگی به شجاعت و تعهد روزنامه نگاران فلسطینی در رابطه با آزادی بیان داریم."* 

 *به گفته فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران (IFJ) بیش از ۱۰۰ روزنامه نگار و کارمند رسانه، که اکثر قریب به اتفاق آنان فلسطینی هستند، در طول ۷ ماهه جنگ و در حملات اسرائیل به غزه شهید شده اند.* 


 در سال ۱۹۶۶ میلادی *کامل مروه سردبیر و موسس روزنامه الحیات* در لبنان ترور شد. *امام موسی صدر* به مناسبت هفتمین روز شهادت او به سخنرانی پرداخت. بخشی از این بیانات که بیش از نیم قرن پیش ایراد گردیده و همچنان جذاب و تازه است، تقدیم شما خوانندگان عزیز می‌شود.


 آزادی حق روزنامه نگار است که جامعه‌اش باید به او پیشکش کند. آزادی خدمتی است به روزنامه‌نگار تا کار خود را به انجام رساند و خدمتی است به جامعه تا همه‌چیز را بداند.

 *مطبوعات‌ محرابی‌ است‌ برای‌ پرستش‌ خدا و خدمت‌ به‌ انسان‌ها و اگر از عهده‌ وظایف‌ خود بر نیاید، دامگهِ‌ شیطان‌ و مایه‌ تخریبِ‌ انسانیت‌ خواهد بود. این‌ عرصه‌ از مهم‌ترین‌ و حساس ترین‌ میدان‌های‌ جهاد است؛ زیرا افکار عمومی‌ را شکل‌ می‌دهد، فرهنگ‌آفرین‌ است، خوراک‌ روح‌ را فراهم‌ می‌آورد، مراحل‌ جدید تکامل‌ معنوی‌ را پی می‌نهد، عواطف‌ مردم‌ را پیراسته‌ می‌کند و آنان را به‌ نیکی‌ و راستی‌ رهنمون‌ می‌شود.* 


مطبوعات‌ از مهم‌ترین‌ میدان‌های‌ جهادی‌ و از برجسته‌ترین‌ عواملِ‌ تکوینِ‌ انسانِ‌ مدنی‌ است. مطبوعات با نظارت‌ بر جامعه‌ و ارکانِ‌ آن و با جهت‌دهی‌ به‌ دولت‌ و حاکمیت‌ و نهاد‌ها و با مشارکت‌ در ساماندهیِ‌ اقتصاد و سیاست و کوشش‌ در تصحیح‌ امور جامعه، در حقیقت به‌ جامعه بشری‌ و محیط‌ انسانی‌ نظم‌ می‌بخشد و به ‌این ‌ترتیب خدمتگزار جامعه و فرد و انسانیت و در نتیجه ‌از ارکان‌ کرامت‌ بخشیدن‌ به‌ انسان‌ و حفظ‌ این‌ کرامت‌ است.


 * فراموش نکنیم که آنچه را امام موسی صدر بیش از نیم قرن پیش در خشت خام می دید، ۲۵ سال بعد سازمان ملل متحد در آیینه روشن مشاهده کرد.*

 _*یادش بخیر*_ 

در پایان جمله ای از *«ژاک موسو»* در کتاب فرهنگ ارتباط جمعی را بازگو می نمایم:

 *اشتباه است که گفته می شود هر ملتی لایق حکومتی است که دارد، بلکه باید گفته شود هر ملتی لایق مطبوعاتی است که دارد؛ زیرا مطبوعات زنده و پویا در هر حکومت به خصوص حکومت های دموکراتیک و جمهوری دارای ویژگی های منحصر به فردی هستند که می توانند بسیاری از معادلات درون قدرت را به نفع شهروندان تغییر دهند و آنان را از حالت انفعال خارج سازند.*

دکتر مهدی فرقانی بازتاب دهنده صدای بی صدایان* به مناسبت فرارسیدن روز معلم*_

 دکتر مهدی فرقانی بازتاب دهنده صدای بی صدایان* 


 به مناسبت فرارسیدن روز معلم*_ 


 _ ابراهیم جعفری_ 

 _ دهکده جهانی_ 

 _@dehkade_jahan_ 

 _*روز معلم*_ فرصتی است تا با نکوداشت استادانی که از طریق دانش و منش خود تسهیل‌گر شکوفایی و بالندگی شاگردان خود شدند، قدرشناسی کنیم.

 وقتی به زندگی _*خواجه نصیرالدین طوسی*_ رجوع می کنیم، متوجه تربیتی می شویم که از طریق آن، به مرتبه والای علمی می رسد. تربیتی که با تکیه بر آن، هیچ گاه از گورستانی که معلم یهودی اش به خاک سپرده شده، سواره نگذشته؛ بلکه از مرکب پایین آمده و به احترام او با پای پیاده طول یا عرض گورستان را طی کرده است!! کسی نمی داند که آن معلم یهودی چه کسی بوده و چه بسا انسان مشهوری نبوده است؛ اما خواجه نصیر الدین که فقیه، فیلسوف و دانشمند است، برای مقام و منزلت معلم خود چنین رابطه ای را تعریف می کند که در تکوین شخصیت او تاثیر می گذارد.


 اینجانب تا کنون سعی کرده ام به مناسبت های مختلف در حد توان با کلام و قلم، دٍین خود را به معلمان؛ از دوره دبستان تا دانشگاه ادا نمایم و خرسندم که از دو دهه قبل تا کنون، بزرگداشت چهره های علمی و فرهنگی از سوی علاقه مندان در زمان حیات شان برگزار می گردد و این اقدام شکوهمند به یک سنت حسنه اخلاقی تبدیل شده است. 

 یکی از استادان گرانقدری که برای دانشجویان علوم ارتباطات اجتماعی الگو و نماد دانش ورزی، متانت، صبوری و تجربه می باشد، _*دکتر مهدی فرقانی*_ است.

شروع آشنایی بنده با ایشان سال ۱۳۶۵ بود؛ زمانی که در بخش رادیویی آموزش روستایی جهاد سازندگی (سابق) فعالیت داشتم و با مدیریت _*شادروان مهندس سید احمد اسحاق حسینی*_ جلسه هایی را با حضور _*زنده یاد دکتر کاظم معتمدنژاد، دکتر نعیم بدیعی*_ و ... به منظور تدوین دوره آموزشی مدیران برنامه های رادیویی جهادٍ استان ها برگزار می نمودیم.  


 در این نشست ها بنا شد برای آموزش ارتباطات انسانی و شیوه های گزارش نویسی از آقایان *_دکتر محسنیان راد_* و _*دکتر فرقانی*_ دعوت به عمل آید. 

به منظور هماهنگی با دکتر فرقانی در یکی از روزهای پاییزی راهی روزنامه کیهان شدم و در سرویس گزارش با ایشان ملاقات نمودم که بسیار خاطره انگیز بود؛ زیرا در اولین دیدار با چهره ای صمیمی و پرجاذبه مواجه گردیدم. 

خوشبختانه آن آشنایی اولیه در سال های بعد در دانشگاه علامه طباطبایی و نشست های آموزشی به دوستیٍ عمیق تبدیل شد.


 دکتر فرقانی این توفیق را داشته که  کنش‌گری مطبوعاتی را از خبرنگاری تا دبیری سرویس گزارش و عضویت در شورای تیتر روزنامه، با فراز و نشیب های حرفه ای پشت سر گذارده و با کوله باری از تجربهٍ میدانٍ عمل، به وادی نظر و صحنه آکادمی گام نهاده و با آموزش و مدیریت در *_*مرکز مطالعات رسانه ها_* و _*دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی*_ دانشگاه علامه طباطبایی اُفق گشایی نموده است. 

به قول دکتر پدرام الوندی، قریب پنج دهه زیستن با روزنامه نگاریٍ دغدغه مند و جامعه محور، چه پشت میز تحریریه و چه در قامت استاد روزنامه نگاری، مهم ترین ویژگی مهدی فرقانی بوده است.

از این رو مقاله ها و مصاحبه های ایشان در مطبوعات و نیز آثاری که تألیف کرده آند، به دلیل برخورداری از پشتوانه عملی، دلنشین و راه گشا می باشد.


 فراموش نمی کنم که در دهه ۱۳۷۰، مطالعه مقاله ای از دکتر فرقانی در فصلنامه رسانه برای اینجانب به قدری دلپذیر و اقناع کننده بود که بلافاصله با ایشان تماس گرفتم و مراتب خشنودی خودم را اعلام نمودم.

هر کدام از کتاب های *«راه دراز گذار»* ، *«گزارش نویسی؛ چشم عقاب روزنامه نگاری»* ، *«روزنامه نگاری؛ ارتباطات و جامعه»* و *«درآمدی بر ارتباطات سنتی»* ، در دوره های آموزشی که با دانش پژوهان داشته ام، کاربردی و تأثیر گذار بوده است. 


 دکتر فرقانی در مصاحبه با آقایان دکتر پدرام الوندی و دکتر علی شاکر ( روزنامه همشهری ۲۵ اسفند ۱۳۹۹ ) خاطرنشان می سازد:

 *«هیچ گاه روزنامه نگاری را به عنوان ابزار پرش و واسطه ای برای رسیدن به هدفی دیگر نگاه نکرده ام. روزنامه نگاری را به دلیل نقشی که می توانست برای بلند کردن صدای حاشیه نشینان، محرومان و بی صداها داشته باشد، دوست داشتم و بر آن تمرکز نمودم و تلاش کردم در طول سال هایی که کار کردم، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم بتوانم نقشی هرچند کوچک در برآوردن صدای بی صداها داشته باشم و ...»* 

دکتر فرقانی که حدود *۴۰۰ گزارش چاپ شده* دارد، در جایی دیگر می نویسد: *«گزارش صدای آدم هایی است که در حاشیه قرار گرفته آند؛ روایت مکان هایی است که ناشناخته مانده اند؛ بازشناسی و بازگویی مسائلی است که پنهان نگاه داشته شده اند، دیدن و شناختن و فاش کردن اعمال و رفتاری است که منافع و مصالح عمومی را نادیده گرفته آند. به بیان دیگر گزارش اوج هنر و دانش روزنامه نگاری حرفه ای است».* 


 * دکتر فرقانی مظهر صبر، امید، تلاش و اخلاق مداری است. از خداوند متعال برای این استاد فرزانه سلامتی و طول عمر باعزت مسئلت می نماییم.*

یادی از چارلی چاپلین و نگاهی به مضمون فیلم عصر جدید*

* یادی از چارلی چاپلین و نگاهی به مضمون فیلم عصر جدید* 


 _ ابراهیم جعفری_ 

 _دهکده جهانی_ 

 _@dehkade_jahan_ 

 ۱۶ آوریل ( ۲۷ فروردین ) زادروز *چارلی چاپلین* بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس و  اسطوره‌ بی بدیل دنیای کمدی است.

 *او در دورهٔ فیلم صامت به شهرت رسید و از طریق شخصیت سینمایی خود؛ ولگرد کوچولو به یک نماد جهانی بدل شد.* 


 چاپلین از سنین پایین شروع به اجرا کرد و بعدها به‌عنوان بازیگر روی صحنه و کمدین مشغول به کار شد. در ۱۹ سالگی با شرکت معتبر فرد کارنو قرارداد امضا کرد و این شرکت او را به آمریکا برد.


 *چارلی چاپلین* در زمینه‌های سینما و تئاتر ۷۷ سال (۱۸۹۹–۱۹۷۶) فعالیت کرد. شروع بازیگری های وی از سالن ویکتوریای انگلستان در حالی که پسربچه‌ای فقیر بود، آغاز شد و تا سن ۸۷ سالگی ادامه یافت. 


 چاپلین که یکی از محبوب‌ترین و بزرگترین هنرمندان قرن بیستم میلادی و تاریخ سینماست، در طول دوران فعالیت هنری‌اش، سه بار موفق به دریافت جایزه *اُسکار* شد. 

آدولف هیتلر با این که می‌دانست چارلی چاپلین برای مسخره‌ کردن او سبیل مسواکی می‌گذارد، از طرفداران فیلم‌های او بود. وی سرانجام در ۲۵ دسامبر ۱۹۷۷ در سن ۸۸ سالگی در سوئیس درگذشت.


 *«عصر جدید»* چارلی چاپلین گواه بر این است که او نه تنها یک نابغه سینمایی بوده، بلکه نگاهی تاریخی و جامعه‌شناختی به انسان معاصر هم داشته است.

فیلم *«عصر جدید»* در سال ۱۹۳۶ میلادی ساخته شد. در آن زمان هنوز انسان مدرن مانند امروز از مصائب تکنولوژی و زندگی نوین خبر نداشت و گویی با این فیلم به پیشگویی مشکلات جهان جدید و در واقع نقد مدرنیته پرداخته؛ نقدی تصویری از آنچه که *مکتب فرانکفورت* نسبت به جهان صنعتی داشته است.

در واقع چارلی چاپلین در این فیلم به *استحاله انسان در تکنولوژی و جهان ماشینی* پرداخته که مصادیق نمادین آن را می‌توان در جایی جستجو کرد که او در لای چرخ دنده‌های دستگاه کارخانه گیر می‌کند. این صحنه روایتی از بلعیده شدن انسان توسط فناوری های‌ صنعتی است. در این فیلم ازخودبیگانگی انسان مدرن را می توان در سازو کارها و مکانیسم های اقتصادی نظام سرمایه‌داری ردیابی کرد. در جایی که او به عنوان یک کارگر هر روز باید پیچ و مهره‌ها را سفت کند، آن قدر در این کار غرق می شود که به تدریج دچار استحاله هویتی شده و خود به بخشی از همان فرایند کار بدل می‌شود. خودش ماشینی می‌شود که گویی از سویه‌های انسانی‌اش دور گردیده و به قول *هربرت مارکوزه* به *انسان تک ساحتی* بدل شده است؛ زیرا هر چیزی را که شبیه به پیچ باشد می‌چرخاند و چفت و بست می‌کند.


 ساخت *«عصر جدید»* چهار سال طول کشید و به یکی از بهترین کارهای چاپلین تبدیل شد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که اندیشه‌های اصلی این فیلم از بحران مالی ۱۹۲۹ آمریکا گرفته شده است. در این فیلم چارلی چاپلین همانند بقیه فیلم‌هایش در نقش *فقیر ولگردی* ظاهر می‌شود که طبقه بورژوازی را به نقد می‌کشد.

 *در واقع «عصر جدید» به هجو جهان ماشینی می‌پردازد. جهانی که ماشین و تکنولوژی در خدمت جهان سرمایه‌داری تنها به سود می‌اندیشید و در این زمینه همه چیز حتی خود انسان به عنصری در فرایند خط تولید بدل شده و صرفاً به عنوان بخشی از سود تعریف می‌شود.* 

با این که نزدیک به یک قرن از این فیلم می‌گذرد؛ اما همچنان می‌توان *«عصر جدید»* را تصویری از جهان امروز دانست که در آن انسان در شمایل تازه‌تری از تکنولوژی‌زدگی، گرفتار است و همچنان لابه لای چرخ دنده‌های آن دست و پا می‌زند.


 به عبارت دیگر چاپلین در *«عصر جدید»* به *اسارت انسان توسط ماشین و تراژدی ماشینیسم* دست می‌زند و از مسخ شدن انسان توسط ماشین سخن می‌گوید. در حقیقت او تصویر رومانتیک یا ایده‌آلیستی از جهان مدرن را می‌شکند و واقعیت‌های ناخوشایند آن را برجسته می‌ سازد. 


 * بدون تردید «عصر جدید»، یکی از کمدی‌های ماندگار تاریخ سینمای جهان است که  طراوات و تازگی خود را از دست نداده و همچنان می‌توان با تماشای آن هم خندید و هم خردمندانه به آن اندیشید. «عصر جدید»  سرشار از تأویل های تاریخی و جامعه شناختی است؛ یک نمونه موفق از کمدی اجتماعی نقادانه که در هر عصر و دوره‌ای می‌توان به تماشای آن نشست.* 


 پس از سال های ۱۹۲۹ که رکود اقتصادی در آمریکا به اوج رسیده بود، چارلی چاپلین در لندن *ماهاتماگاندی* رهبرفقید هندوستان را ملاقات کرد. چاپلین به گاندی گفت: *"جایگزینی ماشین آلات به عنوان نیروی کار، انسان را به بدبختی و بیچارگی کشانده است."* در حالی که استفاده از فن آوری مدرن باید در جهت خدمت و سود رسانی به انسانیت باشد. پس از این گفت و گو ایده ساختن فیلم *عصر جدید* در ذهن چارلی چاپلین شکل می گیرد.


   « *عصر جدید» آینده زندگی بشر در عصر مدرن را به خوبی پیش‌بینی کرده است. این فیلم نقطه اوج کارنامه سینمایی چاپلین و هنر متعهد است. او در عصر جدید رسالت کمدی را تمام و کمال به انجام رساند.* 


 *یادش گرامی باد*

کوچه_های آشتی کنان جلوه ای از آمیزش ارتباطات انسانی و معماری سنتی ایران

* کوچه_های آشتی کنان جلوه ای از آمیزش ارتباطات انسانی و معماری سنتی ایران* 

 _ ابراهیم جعفری_ 

 _ دهکده جهانی_ 

 _@dehkade_jahan_ 

کوچه_های آشتی کنان جلوه ای از آمیزش ارتباطات انسانی و معماری سنتی ایران

 *معماری* در کنار سایر هنرهای هشت گانه جهان (نقاشی،مجسمه سازی، ادبیات، موسیقی، تئاتر، معماری، سینما و روابط عمومی) هنر طراحی ساختمان های زیبا و آرامش بخش است؛ از این رو قرن هاست که معماری را محبوب هنرها می شناسند. ب

ا نگاهی عمیق و دقیق می توان مشاهده کرد که هیچ شکلی از معماری پایدار نبوده، مگر آن که پاسخگوی نیازها و انتظارهای آدمیان باشد؛ به همین سبب با انتقال پیام از گذشته و انطباق آن ها با زمان حال، با ما سخن می گوید. انسان همان گونه که پیوسته با محیط خویش در تعامل است، با بناهایی که بخشی از محیط است نیز، ارتباط دارد؛ زیرا خودش پدید آورنده معماری است. این تعامل که از ابتدا وجود داشته، با پیشرفت علم و فناوری سرعت بیشتری یافته است. البته در قدیم خانه ها نه تنها پاسخ دهنده به نیاز فیزیکی، بلکه در سطحی متعالی برآورنده نیاز معنوی انسان ها نیز بوده اند.


در فرهنگ و ادبیات ایران زمین؛ از جمله اشعار حافظ اشارات کلی و جزئی به معماری و برشمردن ویژگی های خوب آن، فراوان است.


 _*طرب سرای محبت کنون شود معمور*_ 

 _*که طاق ابروی یار  منش  مهندس شد*_ 


 _*سرای مدرسه و بحث علم و طاق و رواق*_ 

 _*چه سود  چون دل دانا و چشم بینا نیست*_ 


 _*آن که بر نقش زد این دایرة مینایی*_ 

 _*نیست معلوم که در گردش پرگار چه کرد*_ 

 

  شاید یکی از مهمترین تاثیرهای اجتماعی معماری سنتی ایران بر زندگی مردم، *کوچه های قدیمی آشتی کنان* باشد که بیان‌گر صمیمیت و گرمای محبت گذشتگان است.

 *این کوچه ها از مردمی حکایت دارد که دور از تکلف با صداقت، صمیمیت و محبت در کنار هم زندگی می‌کردند و وقتی خواسته یا ناخواسته با هم روبه‌رو می‌شدند، اگر کدورتی میان آنان بود، زایل می‌گشت.* 


 عرض کوچه های آشتی کنان به اندازه ای بود که ۲ نفر به سختی می توانستند از کنار هم بدون رو در رو شدن عبور کنند و همین باعث برقرار ارتباط میان آنان می شده است.

 *علت ساخت این کوچه ها این بوده که هنگام عبور تماسی میان عابران برقرار گردیده و صمیمیت بین آنان ایجاد شود. اگر با هم قهر بودند، در این کوچه ها نمی توانستند از هم رو برگردانند و مجبور به سلام و علیک می شدند و قهر آنان به آشتی تبدیل می گردید.* 


 در موارد زیادی که ۲ نفر با هم قهر بودند، وقتی از این کوچه ها در جهت مخالف هم رد می شدند، ناخودآگاه چند بار به یکدیگر برخورد می نمودند و این وضعیت باعث خنده و آشتی آنان می شد. گاهی حتی ساکنان به صورت برنامه ریزی شده این دو نفر را بدون اطلاع آنان در مسیر این کوچه ها قرار می دادند تا میانشان آشتی برقرار شود.


 * این کوچه ها که در محله‌های قدیمی بافت تاریخی شهرستان های یزد، شیراز، کاشان، کرمانشاه و تهران وجود دارند، دیوارهای کاهگلی، بارزترین ویژگی آن هاست؛ دیوارهایی از جنس خشت و کاهگل که موجب خنک شدن محله می شود.* 


 معماری و سبک طراحی بناها و خانه‌هایی که بشر از دیرباز تا کنون در آن‌ها زیسته و گذران عمر کرده است، تنها یک زیور یا زینت برای کاشانه آدمی محسوب نمی‌شود، بلکه رٓج به رٓج و مو به‌ مو برگرفته از مجموعه آداب و سنن و روحیه های اقوام در هر دوره زمانی است.

 شاید گمان کنید که تنگی و فضای باریک عبور و مرور  از کوچه‌های قدیمی ناشی از یک نقص اندیشه‌ای در معماری کهن است؛ درحالی‌ که استادان علم معماری این سبک از سازه معابر قدیمی را با کوچه‌های آشتی‌کنان می‌شناسند.


 اینجانب برای اولین بار کارکرد کوچه های آشتی کنان را از زبان *زنده یاد دکتر حسن حبیبی* شنیدم که در سال ۱۳۷۵ طی یک سخنرانی به مناسبت هفته جهاد سازندگی (سابق) و اهمیت پژوهش در فعالیت های جهاد مطرح ساخت. روانش شاد و یادش گرامی باد.


 * در همین راستا خالی از لطف نیست که اشاره کوتاهی به کارکرد ارتباطی سکوهای ساخته شده در جلو درب چوبی حیاط های قدیمی (تخت) هم داشته باشم.* 

*سکو* که به *پاخور* نیز شهرت دارد، نوعی بلندی است که در دو طرف درب ورودی خانه قرار داشته و برای مهمانانی طراحی می گردید که نمی خواستند وارد خانه شوند و در عین حال محل استراحت رهگذران نیز بوده است.

 *از سوی دیگر این سکوها یک حوزه عمومی برای گفت و گوی اهالی محل در اوقات فراغت بود؛ زیرا فضایی فارغ از هرگونه دغدغه و نگرانی را برای تبادل نظر آنان فراهم می ساخت.* 

به خاطر می آورم در دوره ابتدایی، به دلیل بازسازی ساختمان منزل همسایه ما در گلپایگان، زمانی که سکوهای محل نشستن و گفت و گوی صمیمانه بچه ها در کوچه تخریب شد، غمی سنگین بر دل آنان نشست و ...


  یکی از زیباترین تعابیر برای معماری، بدون شک تعبیر *گوته شاعر بلند آوازه آلمانی* از این هنر است:

 *او معماری را موسیقیِ جامد و تبلور یافته می داند.* 

 *اگر هنر را یک پاره خط در نظر بگیریم، یک سر این خط موسیقی است که غیر ماناترین هنر و سر دیگر معماریست که ماناترین هنر است.*