دکتر ابراهیم جعفری
دکتر ابراهیم جعفری

دکتر ابراهیم جعفری

فرهنگی

جای خالی ایران در نوبل ادبیات جهان




 جایزه نوبل ادبیات ۲۰۲۰ میلادی به
 #لوئیز_گلیک   (Louise Glück )  شاعر زن آمریکایی به خاطر «صدای اشتباه‌نشدنی شاعرانه‌اش که با زیبایی بی‌پیرایه، هستی فرد را می‌گستراند»، اهدا شد.
 
 از مجموع ۱۱۲ نویسنده‌ برنده‌ این جایزه‌ تا کنون، تنها 27 نفر غیراروپایی بوده‌اند. فرانسه با 15 برگزیده، آمریکا و انگلستان هر یک با ۱۱ نویسنده و آلمان و سوئد هر کدام با ۸ نویسنده حرف اول را می زنند. اولین آسیایی برنده‌ نوبل ادبی، #رابیندرانات_تاگور شاعر و نویسنده‌ هندی بود و پس از او، نویسنده دیگری از چین و دو نویسنده ژاپنی برنده‌ این جایزه شدند. جوان‌ترین برنده‌ نوبل ادبیات ۴۲ سال و  مسن‌ترین برنده ۸۸ سال سن داشته اند.

 از نکات جالب این‌ که بوریس پاسترناک شاعر و نویسنده روس تحت تأثیر فشار مقامات شوروی سابق، این جایزه را نگرفت و ژان پل سارتر نیز به دلیل عدم اعتقاد به هیچ جایزه‌ رسمی، دریافت آن را رد کرد.  
 نکته در خور تامل دیگر این که نویسندگان بزرگی همچون لئو تولستوی، ولادیمیر ناباکوف، مارسل پورست، ازرا پاوند، توماس هاردی، آنتوان چخوف، مارک تواین، هنریک ایبسن، جیمز جویس، امیل زولا، خورخه لوییس بورخس و کارلوس فوئنتس جایزه‌ نوبل نگرفتند.

 اگرچه ایرانیان در اغلب رشته های علمی در داخل و خارج از کشور سرآمد بوده و هستند که نمونه برجسته آنان زنده یاد پروفسور #مریم_میرزاخانی برنده جایزه جهانی #فیلدز در ریاضیات می باشد؛ اما در عرصه ادبیات که بدون تردید کشور ما در ردیف پیشگامان جهان قرار دارد، درخششی نداشته اند.

  چرا نویسندگان و شاعران کشور ما تا کنون موفق به دریافت  جایزه نوبل ادبیات نشده‌اند؟
 از شرایط اولیه‌ای که نویسنده‌ برنده‌ جایزه نوبل باید داشته باشد، این است که آثار او به زبان سوئدی و ... ترجمه شده باشد، اما از میان آثار ادبی ایران به جز « بوف کور» صادق هدایت و نوشته‌های هوشنگ مرادی کرمانی، بخش بزرگی از آثار کشور ما به این زبان ترجمه نشده‌اند. مترجم داخلی هم نمی تواند اقدام کند؛ زیرا آثار باید به گونه ای باشد که برای نویسنده سوئدی یا ... دارای جاذبه بوده و آن را به زبان مادری اش ترجمه کند.

 البته از دیرباز تا کنون در دانشگاه های معتبر دنیا مانند ییل و سوربن و دانشگاه های اروپای شرقی، کرسی های زبان فارسی وجود داشته و تزهایی در باره ادبیات معاصر ما نوشته شده و این گونه نیست که توانایی ترجمه در خارج نباشد؛ اما باید آثار فارسی از نظر آنان مخاطب داشته باشند تا گرایش به ترجمه ایجاد شود.
 
 از سوی دیگر متاسفانه حوزه‌ زبان فارسی محدود است. رُمانی که نجیب محفوظ در مصر می نویسد، در سایر کشورهای عرب‌زبان دیگر نیز خوانده می‌شود و بدون این‌که از صافی ترجمه بگذرد، از هم تغذیه می‌کنند. در آمریکای لاتین هم  گستره زبان وسیع است؛ زیرا این کشورها تبادل فرهنگی دارند. اگرچه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، چند کشور فارسی زبان را در کنار خودمان داریم، اما کمتر دیده شده داستانی در ایران منتشر شود و در افغانستان و تاجیکستان و ... خوانده شود.
 
 هرچند حیطه‌ رواج زبان ترکی بیشتر از فارسی نیست؛ اما در سطح جهان جایگاهی دارد که حاصل آن دو برنده‌ نوبل بوده است. این تفاوت در کجاست؟ حجم مطالعه در ترکیه نسبت به ایران بسیار بیش‌تر و در نتیجه تیراژ کتاب‌ها نیز خیلی بالاتر است، در حالی‌که جمعیت آن کشور تقریباً معادل ماست.

  از این رو پیش از انتظار برای دریافت جایزه نوبل ، باید منتظر دریافت پاداش از مخاطبان ایرانی باشیم و جایزه ما چیزی جز خریداری کتاب هایمان نیست. وقتی در ایران، کتاب‌های ما به زبان شیرین فارسی خریداری و خوانده نمی‌شود، چه توقعی است که بخواهیم آثارمان به چند زبان دیگر ترجمه شود و در زمره جریان اصلی ادبیات قرار گیرد؟

 هنگام اهدای جوایز جهانی، برگزارکنندگان به موقعیت نویسنده در داخل کشورش هم توجه می کنند. تیراژ کتاب‌های آن نویسنده، تعداد مصاحبه‌هایی که رسانه‌ها با او انجام می دهند، تعداد فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی که با اقتباس از آثارش ساخته می شود، جوایز داخلی که دریافت می کند و … طبیعی است به این مساله توجه کنند که یک کتاب و یک نویسنده در کشور خودش و در میان جامعه و هم‌زبان‌های خودش چه جایگاهی دارد؟

 این موضوع حتی برای مواردی غیر از  کسب جایزه نیز اهمیت دارد. به عنوان مثال مجموعه هری پاتر که رکوردهای فروش کتاب را جابه‌جا کرد، علاوه بر انتخاب خوب موضوع که یک داستان مدرسه‌ای است، بخش مهم شهرت آن از اخبار و تبلیغات حول محور کتاب می آید. مثلا برای جلد هشتم با عنوان «هری پاتر و فرزند نفرین شده» صف خریدی تشکیل شد که در آن صادق خان شهردار لندن هم ایستاده بود. همین موارد به ظاهر ساده است که یک کتاب را مطرح می سازد و به آن بها م
ی دهد.

گامی تازه در شناخت ظرفیت های تعزیه برای توسعه گردشگری

گامی تازه در شناخت ظرفیت های #تعزیه
                 برای توسعه #گردشگری

                                                                                                                      
       هر دری بسته شود جز در پرفیض حسین
     این در مکتب عشق است که باز است هنوز

   خبر لغو آیین سنتی تعزیه در روستای #قودچان در دهه آخر ماه صفر سال جاری به دلیل اپیدمی کووید ۱۹، انگیزه ای در اینجانب به وجود آورد تا اشاره ای به پژوهش سرکارخانم مریم سادات حضوری با موضوع:  بررسی قابلیت های آیین مذهبی سنتی تعزیه خوانی در جذب گردشگر آیینی از دیدگاه خبرگان  ( نمونه مورد مطالعه در روستای تجره ) داشته باشم. خانم حضوری که اهل خوانسار و ساکن تهران هستند، اخیراً از پایان نامه کارشناسی ارشد خود در رشته مدیریت جهانگردی با همین عنوان دفاع نمودند. در جلسه دفاع که از حُسن اتفاق بنده مسئولیت داوری آن را بر عهده داشتم، ایشان بر این نکته تاکید نمودند که: " هر اثری مانند تعزیه که با ثبت شدن در یونسکو جهانی می شود، اگر قابلیت های آن برجسته نگردد، به طور طبیعی بازپس گرفته خواهد شد. "

                                   جواد تسبیحی ورود شمر حسینه پنج تن ال عبا روستای تجره دیدئو dideo

                                                                                              مراسم تعزیه در روستای تجره


#تعزیه یکی از معتبرترین انواع ارتباطات سنتی و آیین های نمایشی مذهبی است که در آن ترکیبی از هنرها، آداب و عناصر مختلف به کار گرفته می شود و هریک از آن ها در جای خود می تواند موضوع مطالعه قرار گیرد.


  ارتباط‌گران در تعزیه، با چیرگی بر ۲ هنر #موسیقی و #نمایش و بهره‌گیری از انواع نمادها و نشانه‌ها مانند شمشیر، نیزه، مشک آب و نیز انتخاب رنگ پوشش نقش‌خوانان و در کنار آن ها با درهم آمیختگی شعر، نقالی و موسیقی صحنه نبرد خیر و شر را از طریق بازخوانی یک رخداد تاریخی به تصویر می کشند. در واقع تعزیه رسانه‌ای برای بیان دردها، واگویی رنج‌ها و عقده‌گشایی علیه زور و تزویر بوده و روسیاهی ستمگران و دغل‌کاران روزگار را فریاد زده است.

                                                                 ه-استان اصفهان - تصاویر مراسم تعزیه خوانی روستا ... روستای شهید پرور تجر

  تعزیه در کنار #شیعی_ بودن، #ایرانی است. در ایران شیعی، چه رویدادی شایسته‌تر از واقعه کربلا برای ترسیم رویارویی خیر و شر و چه پاک‌سرشتی برتر از #امام_حسین(ع) و یارانش می شناسیم؟ تعزیه با ترکیبی درهم‌تنیده از موسیقی و نمایش، مصداق برجسته ای از ارتباطات سنتی در ایران است که بی‌واسطه در میان مخاطبان به اجرا درآمده و به پیام رسانی می پردازد.


علی حضوری تعزیه علی اکبر حسینه پنج تن ال عبا

#تماشاگر در تعزیه مانند هر شکلی از نمایش یکی از مهم ترین ارکان است. البته با توجه به خاستگاه وکاربرد آیینی اش، برای مخاطبان این نمایش از اصطلاح «اهل مجلس» استفاده می شود؛ به گونه ای که می توان آنان را تماشاگران شریک و فعال درتعامل با سایر ارکان تعزیه به شمار آورد.


 بدون تردید تعزیه ژانر منحصر به فردی است که مفهوم " ارتباطات مشارکتی " در آن موج می زند و می تواند در تداوم این تحقیق مورد مطالعه  پژوهشگران قرار گیرد. از این منظر تعزیه اگر در مکان و زمان مناسب خود اجرا شود، یکی از تاثیرگذارترین نمایش های حال حاضر برای مخاطب است.

 متاسفانه به دلیل سال ها ممنوع بودن شبیه خوانی در ابتدای سده حاضر و نیز درگذشت اغلب پیشکسوتان، بخشی از تجارب این هنر آیینی از دست رفته است. از سوی دیگر شکل گیری جامعه صنعتی، تغییر بافت معماری شهرها و روستاها، ورود رسانه های جدید، تغییر ذائقه، ضرباهنگ زندگی و کم حوصلگی مخاطبان؛ بویژه در شهرهای بزرگ شرایط لازم را برای اجرای کامل تعزیه در اکثر مواقع مهیا نمی سازد.

دکتر حسین اسماعیلی، تعزیه شناس مقیم فرانسه، در «درآمدی به نمونه شناسی تعزیه» بیان می کند: «همواره تعزیه از فقر پژوهش علمی و آکادمیک رنج برده است و اغلب پژوهش های این حوزه به جای تحلیل، بر تعریف بنا شده و روش های پژوهشی نوینی در تعزیه صورت نگرفته است؛ به گونه ای که در عرصه جهانی تعزیه هنوز به اندازه اُپرای پِکنی یا نمایش های سنتی هند و ژاپن شناخته شده نیست. در این زمینه باید ارگان ها و نهادهای دست اندرکار، برای حمایت از ترجمه پژوهش های انجام شده در داخل و انتشار مناسب آن ها در خارج از کشور برنامه هایی تدارک ببینند.

 با عنایت به موارد بالا تلاش ارزشمند سرکار خانم حضوری که از طریق مصاحبه عمیق با خبرگان این هنر آیینی در روستای تجره از توابع خوانسار و پیمایش در میان گردشگران، ظرفیت های آیین مذهبی سنتی تعزیه خوانی در جذب گردشگر را شناسایی کردند، قابل ستایش است. امیدوارم با بسط این تحقیق در مقطع دکتری و تعامل با یونسکو و سایر نهادهای فرهنگی داخلی و خارجی در معرفی هنر آیینی تعزیه سایر نقاط کشور نیز موفق باشند.

*


*


*


*


*


*


*


*


*


*


*

5 اکتبر؛ روز جهانی معلم گرامی باد

5 اکتبر؛ #روز_جهانی_معلم گرامی باد
                                              جهان برای رهایی از جنگ و خشونت به آموزه های معلمان نیازمند است

#معلمان؛ پیشرو در بحران، تجسم دوباره آینده


    در چهل و چهارمین اجلاس وزیران آموزش و پرورش که در تاریخ ۳ تا ۸ اکتبر سال ۱۹۹۴ میلادی در شهر ژنو برگزار شد ، " فدریکومایور " مدیر کل وقت سازمان یونسکو پیشنهاد کرد روزی به نام " روز  معلم " نامگذاری شود که این طرح از سوی مجمع عمومی آن سازمان تصویب گردید.

    پذیرش " روز جهانی معلم " از سوی یونسکو  را می توان چرخشی در دیدگاه این سازمان نسبت به آموزش و پرورش قلمداد کرد ؛ زیرا تا قبل از این اجلاس مشکلات آن را ناشی از کمبود سرمایه گذاری در امور فیزیکی مانند ساختمان مدرسه ، تجهیزات و ... می دانستند ؛ اما با بحث ها و تبادل نظرهایی که صورت گرفت ، این نظر تقویت شد که برای بالا بردن کیفیت آموزش ، باید کیفیت کار و زندگی معلمان ارتقا یابد و معلم از جایگاه اجتماعی شایسته ای در جامعه برخوردار شود. از این رو ۵ اکتبر هرسال میلادی ( ۱۳ مهر ماه ) به عنوان روز جهانی معلم  انتخاب شد.

    روز جهانی معلم فرصتی است تا معلمان و فعالان تشکل های صنفی آموزش و پرورش یک صدا ، به مسائل و مشکلات معلمان پرداخته و از تجارب جهانی و بین المللی در بهبود وضعیت و توسعه حرفه ای خود بهره مند گردیده و صدای خود را به گوش جهان برسانند.

 
 شعار روز جهانی معلم در سال ۲۰۲۰ میلادی


«معلمان:پیشرو در بحران، تجسم دوباره آینده»
 انتخاب شده است. چالش های همه گیر #کووید ۱۹ که یک رویداد بی سابقه و جهان گیر بود، در حال حاضر سیستم های آموزشی را به روش های جدید وادار ساخته و منجر به تجدید نظر در نحوه تدریس و کار معلمان گردیده است.

 استفاده از آموزش های از راه دور، حمایت از گروه های آسیب دیده و اطمینان از کاهش شکاف آموزشی مهم ترین اهدافی هستند که در این شرایط به آن پرداخته می شود. باتوجه به شرایط فعلی و شعار امسال روز جهانی معلم، می توان به نکاتی در مورد نقش معلمان در برقراری
 #آرامش_روحی در جامعه توجه کرد. معلمان غیر از آن که آموزش دهنده علوم و فنون درسی هستند، جهت نزدیکی عاطفی که با دانش آموزان خود دارند، می توانند در #بازسازی_روانی جامعه نقش مهمی ایفا کنند و به کودکانی که در خانواده های آسیب دیده از کرونا هستند، بیاموزند که چگونه به بهترین شکل ممکن از چالش ایجاد شده عبور کرده و فردایی موفق و موثر را بسازند. شاید بتوان گفت معلمان هر جامعه مهم ترین افراد جهت #القای_امید به #آینده هستند.

        در پایان این یادداشت را باسخن
 #ملاله_یوسف_زی دختر بچه پاکستانی و برنده جایزه صلح نوبل در سازمان ملل  که در سال ۲۰۱۲ از سوء قصد طالبان ( به جُرم دفاع از حق آموزش کودکان و تشویق دختران و زنان به تحصیل ) جان سالم به در بُرد ، آراسته می سازیم.

                                                                         ملاله یوسف زی کیست؟ | معرفی کامل ملاله یوسف زی | ویکی نیکی

یک کودک ، یک معلم ، یک قلم و یک کتاب

 می تواند دنیا را تغییر دهد.

جهان نیازمند شنیدن صدای #گاندی است

 جهان نیازمند شنیدن صدای #گاندی است

                                                                                                         
  دوم اکتبر ( ۱۱ مهرماه ) سالروز تولد #ماهاتما_گاندی رهبر استقلال هند از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان روز بین المللی  #نفی_خشونت  انتخاب شده است.

  جهان امروز اگر گاندی را ندیده بود، نمی توانست باور کند که سیاست با اخلاق، مقاومت و مبارزه با محبت، علم و عرفان و جهان داری با دست شستن از جهان به خوبی قابل جمع است. او به ما آموخت که پیروزی حقیقی نه پیروزی بر حریف که پیروزی با حریف است. او با یک دست چرخ نخ ریسی و با دست دیگر جهانی از سیاست و اقتصاد را می چرخاند تا به ما نشان دهد که پیشرفت اگر از سنتِ برآمده از آن خاک استخراج نشود، چون کاری تقلیدی و بی ریشه است، هیچ گاه به شکوفایی نمی رسد و تا هست وارداتی و بیگانه است.

 او می گفت: " آن چه به شما می گویم، به قدمت کوه های جهان است و برای درک این سخن باید جانی فرهیخته و روحی آزاد داشت." برای شنیدن صدای هر مرد بزرگی که تاریخ در سینه او خانه می گیرد و سنت در قلب او به ضربان درمی آید، باید گوش تربیت شده، آموخته و آماده داشت و اگر ما نتوانستیم " بشنویم " ، نباید به جای اقرار به ضعف و فتور، هذیان های ذهنی خود را به بزرگان نسبت دهیم.

 مهاتما گاندی درباره #آموزش_عالی دیدگاه خاصی داشت و معتقد بود سواد‌آموزی بدون آموزش حرفه‌ای برای جامعه مفید نیست. به باور او کارِ دستی با کارِ ذهنی برابر است؛ به طوری که در حین کار هم می‌توان عبادت کرد. او  معتقد بود تعلیمات آزاد باید برچیده شود و تعلیمات مبتنی بر حرفه جایش را بگیرد تا همگان امکان یکسانی برای تحصیل داشته باشند.

  گاندی مانند ایوان ایلیچ و پائولو فریره، که چند دهه بعد از او وارد میدان شدند، می‌پرسید: نظام آموزشی مستعمراتی چه ارتباطی با هند آزاد و مستقل می‌تواند داشته باشد؟ او در بازسازی نظام آموزشی که در سال ۱۹۳۷ میلادی مطرح کرد، گفت: " باید انقلابی در امر آموزش عالی پدید آورد که با نیازهای ملی مرتبط باشد." او می‌خواست این نظام جدید به حال گروه کثیری که در روستاها زندگی می‌کنند، سودمند باشد.

 به نظر او آموزش عالی به معنی عام آن باید به مثابه ابزاری برای بهبود وضع ملت به کار رود و « راهی برای ایجاد بهترین جسم و روح برای انسان باشد. » به عقیده وی " با سواد‌شدن پایان کار آموزش نیست؛ حتی آغاز آن هم شمرده نمی‌شود. "  آموزش باید به ایجاد عالی ترین تحول در مغز منجر شود. برای پروردن چنین مغزی و همچنین برای کاربرد دانش به دست آمده،‌ باید به دانشجویان فرصت آفریدن و ساختن هرچند به صورت ناقص، داده شود. آنان باید #چرا_ها و #چگونه‌_های هر چیزی را در همان لحظه ابداع کشف کنند.

 گاندی مخالف سواد‌آموزی بدون آموزش حرفه‌ای، ورزش جسمانی بدون تحول روحی، و تعالیم مذهبی بدون خدمت علمی و اجتماعی بود. به اعتقاد او آموزش دانشگاهی به‌طور گسترده با شهرها ارتباط داشته و #جوامع_روستایی از آن بی بهره اند.

 گاندی متخصص تعلیم و تربیت نبود؛ اما هنگامی که گفت آموزش باید عملی باشد، بیش از هر کارشناس امروزی به آموزش و پرورش معنی ‌داد. او معتقد بود که فقط آن آموزشی را که برای اجتماع، به‌ویژه برای مستمندترین افراد خدمت کند، می‌توان تعلیم و تربیت واقعی نامید و با در نظر گرفتن همه جنبه‌های آموزشی گفت: « از طریق کارکردن با ماشین، خود نیز به ماشین بدل شده‌ایم و هرگونه احساس هنری و کارهای دستی را از دست داده‌ایم!»
 او برای رشد همه‌جانبه دانشجویان، تعلیم و تربیت را از راه عملی و کارهای دستی ضروری می‌دانست. چون به نظر وی مغز و قلب تنها از راه #کارهای_جسمانی رشد واقعی می‌یابد.

 گاندی همانند ایلیچ و فریره معتقد بود انسان در دنیای جدید ناگزیر شده است هر آن چیزی را که در گذشته آموخته بود، فراموش کند. او سرسختانه معتقد بود که نظام موجود تعلیم و تربیت باید با یک نظام انسانی که با نیازهای ملی؛ مخصوصا نیازهای مناطق روستایی بیشتر توافق دارد، جابجا شود.

 نظر گاندی درباره آموزش و پرورش در هند جدید نظری بت‌شکنانه بود. او در دیدگاه‌های خود چنان انقلابی بود که تأکید می‌کرد  مؤسسات آموزشی رسمی برچیده شوند و حتی یک بار گفت: " خطای وهم‌آلودی خواهد بود اگر بپنداریم که علم تنها از راه رفتن به مدرسه و دانشگاه‌ به دست می‌آید. جهان پیش از آنکه مدرسه‌ها و دانشکده‌ها پدید آمده باشند، دانشجویانی برجسته پرورده است. "

 هیچ چیز در کرامت بخشیدن به انسان، همپای خودآموزی نیست. من نمی‌خواهم که بیش از حد مدرسه‌ها و دانشکده‌ها را نکوهش کنم، آن ها در جای خود فوایدی دارند؛ ولی ما در فواید آنها مبالغه می‌کنیم، آن ها یکی از ابزارهای تحصیل دانش‌اند.

  امروز جهان بیش از هر زمان دیگر نیازمند صدای گاندی است. اگر امروز به صدای او که دیروز هندوستان را نجات داد گوش فرا دهیم، فردا را نجات داده ایم
.

هنرعکاسی در عرصه دفاع مقدس

#هنر_عکاسی در عرصه #دفاع_مقدس

                                         تصاویر ویژه دفاع مقدس :: روایت عشق



 عکاسی ایران در دوران انقلاب اسلامی تولدی دیگر یافت و در دوران دفاع مقدس به رشد و  بالندگی رسید. عکاسان  در دوران دفاع مقدس در صحنه های نبرد دوشادوش رزمندگان در خط مقدم حضور داشتند و با مجاهدت خود جلوه های مهمی از ایثار و فداکاری را به نمایش گذاردند.

 هنر عکاس طرح و کشف زاویه پنهان یک رخداد است. عکاسان دوران دفاع مقدس #دوربین را به عنوان سلاح خود برگزیدند تا چهره مظلوم مردم ایران را در جنگ تحمیلی به جهانیان نشان دهند.

 عکاس پل ارتباطی بین نسل های گذشته، حاضر و آینده است. امروز به عنوان شاهد می توانیم از چندین آلبوم چاپ شده جنگ تحمیلی نام ببریم که نه تنها در ایران بلکه در خارج از ایران نیز دارای نفوذ بوده اند. برخی از این تصاویر به قدری تاثیرگذار و ماندگار هستند که هنوز هم بعد از چند دهه تازگی و طراوت دارند و همان حس را به مخاطب القا می کنند.

#عکاسی_دوران_دفاع_مقدس از دو جهت  قابل توجه است، نخست ثبت خاطرات و لحظه های به یاد ماندنی است که  تصاویر هشت سال جهاد را برای ما به یادگار گذاشته و به نحوی تاریخ مصور جنگ را ساخته و پرداخته است و از سوی دیگر اعتماد به نفس و غرور ملی که منتقل می سازد، به اندازه ای است که کتاب های متعدد هم نمی توانند این نقش را داشته باشند.
به عبارت دیگر یک بُعد از عکاسی دوران دفاع مقدس روایت گر لحظات ماندگار آن است، لحظه هایی که دنیایی سرشار از انگیزه را در جهت بالندگی و خوداتکایی به وجود می آورند و می توانند به نسل حاضر و آینده انتقال دهند.

20 تصویر از جنگ ایران و عراق که تا کنون ندیده‌اید - تابناک | TABNAK

بعد دیگر این که عکاسی آن مقطع تاریخی، نقطه عطفی در تاریخ تصویرگری ایران به شمار می رود؛ زیرا تا قبل از فضای تلفن های همراه هوشمند،  می توان ادعا کرد که  هشت سال دوران دفاع مقدس #تراکم_تصویر_ایران است. یعنی هیچ مقطعی از تاریخ چند هزار ساله ایران؛ چه زمان قبل از ورود عکاسی و دورانی که نقاشی بود و چه در طول ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال اخیر که عکاسی وارد ایران شده است، این مقدار #تنوع_عکس از نظر #جغرافیایی و

 #مردم_شناختی در دسترس نیست؛  دلیل آن هم این است که رزمندگان از شمال تا جنوب از طوایف و اقوام مختلف در جبهه های نبرد حضور داشتند.
 تصاویری از جبهه های غرب تا جنوب ایران که منجر به شکل گیری آلبوم وسیعی از جغرافیای فرهنگی ایران شده است.

عکس‌های دفاع مقدس « سعید صادقی » کتاب شد

  #سعید_صادقی عکاس پیشکسوت دوران انقلاب و دفاع مقدس که در سال ۱۳۸۵ نشان شجاعت و در سال ۱۳۸۶ نشان درجه یک هنری شورای انقلاب فرهنگی را دریافت نموده، در مصاحبه با باشگاه خبرنگاران جوان ( ۴ خرداداد ماه ۱۳۹۸ ) اظهار داشت که عکاسی دفاع مقدس، عکاسی ایران را تغییر داد و باعث شد از حالت استیج به #مستند_گرایی تبدیل شود. در واقع ما

 #نگاه_ایرانی را وارد عکاسی کردیم. این تغییر حتی از زمان انقلاب هم پیش نیامد؛ بلکه در سال های جنگ و عکاسی از جبهه ها پدیدار شد.

 صادقی که در ۳۵ عملیات مهم شرکت داشته، در مصاحبه ای تاکید نموده: " بسیاری از جوانان با دیدن عکس هایی که من از رزمنده ها گرفته بودم، به جبهه می آمدند. بعد از سال ها که تعدادی از آنان را دوباره دیدم و سوال کردم که چرا به جبهه رفتید؟ در جواب گفتند عکس های شما باعث شد که مادرانمان راضی شوند ما به جبهه برویم. "
او در ادامه می افزاید: " زمانی که آقای ولایتی وزیر امور خارجه بود، هر وقت به سفرهای خارجی می رفت، مجموعه ای از عکس ها را با خود می بُرد. مسئولان کشورهای خارجی  با دیدن این تصاویر تحت تاثیر قرار می گرفتند. با اثر پذیری از این عکس ها بود که برای اولین بار سازمان ملل صدام را محکوم کرد.

                                                       تجلیل از سعید صادقی، عکاس انقلاب اسلامی و دفاع مقدس

  فراموش نکنیم که مهم ترین و تاثیرگذارترین #سند یک #واقعه عکس است. تئاتر و سینما بازسازی می شوند و احساسی را که به مخاطب القا می کنند مقطعی است؛ اما عکس با احساس بازی نمی کند بلکه مخاطب را به #شناخت می رساند.

بدون تردید آرشیو عکس انقلاب اسلامی و دفاع مقدس یک #گنجینه_ملی است. اکنون که ما غنی ترین آرشیو بصری تاریخ ایران را در اختیار داریم، از پژوهشگران هنرهای تجسمی انتظار می رود این تصویر ها را مورد کند و کاو  قرار داده و هویت ملت بزرگ ایران را از این طریق نیز مورد شناسایی قرار دهند.

 به روان تابناک شهیدان؛ به ویژه
 #عکاسان_شهید که با ثبت فداکاری و از خودگذشتگی فرزندان رشید این مرز و بوم در دوران دفاع مقدس دفتر آزادگی و استقلال ایران عزیز و سربلند را با خون پاک خود نگاشتند و آراستند، سلام و صلوات نثار می کنیم.