دکتر ابراهیم جعفری
دکتر ابراهیم جعفری

دکتر ابراهیم جعفری

فرهنگی

کوچه_های آشتی کنان جلوه ای از آمیزش ارتباطات انسانی و معماری سنتی ایران

* کوچه_های آشتی کنان جلوه ای از آمیزش ارتباطات انسانی و معماری سنتی ایران* 

 _ ابراهیم جعفری_ 

 _ دهکده جهانی_ 

 _@dehkade_jahan_ 

کوچه_های آشتی کنان جلوه ای از آمیزش ارتباطات انسانی و معماری سنتی ایران

 *معماری* در کنار سایر هنرهای هشت گانه جهان (نقاشی،مجسمه سازی، ادبیات، موسیقی، تئاتر، معماری، سینما و روابط عمومی) هنر طراحی ساختمان های زیبا و آرامش بخش است؛ از این رو قرن هاست که معماری را محبوب هنرها می شناسند. ب

ا نگاهی عمیق و دقیق می توان مشاهده کرد که هیچ شکلی از معماری پایدار نبوده، مگر آن که پاسخگوی نیازها و انتظارهای آدمیان باشد؛ به همین سبب با انتقال پیام از گذشته و انطباق آن ها با زمان حال، با ما سخن می گوید. انسان همان گونه که پیوسته با محیط خویش در تعامل است، با بناهایی که بخشی از محیط است نیز، ارتباط دارد؛ زیرا خودش پدید آورنده معماری است. این تعامل که از ابتدا وجود داشته، با پیشرفت علم و فناوری سرعت بیشتری یافته است. البته در قدیم خانه ها نه تنها پاسخ دهنده به نیاز فیزیکی، بلکه در سطحی متعالی برآورنده نیاز معنوی انسان ها نیز بوده اند.


در فرهنگ و ادبیات ایران زمین؛ از جمله اشعار حافظ اشارات کلی و جزئی به معماری و برشمردن ویژگی های خوب آن، فراوان است.


 _*طرب سرای محبت کنون شود معمور*_ 

 _*که طاق ابروی یار  منش  مهندس شد*_ 


 _*سرای مدرسه و بحث علم و طاق و رواق*_ 

 _*چه سود  چون دل دانا و چشم بینا نیست*_ 


 _*آن که بر نقش زد این دایرة مینایی*_ 

 _*نیست معلوم که در گردش پرگار چه کرد*_ 

 

  شاید یکی از مهمترین تاثیرهای اجتماعی معماری سنتی ایران بر زندگی مردم، *کوچه های قدیمی آشتی کنان* باشد که بیان‌گر صمیمیت و گرمای محبت گذشتگان است.

 *این کوچه ها از مردمی حکایت دارد که دور از تکلف با صداقت، صمیمیت و محبت در کنار هم زندگی می‌کردند و وقتی خواسته یا ناخواسته با هم روبه‌رو می‌شدند، اگر کدورتی میان آنان بود، زایل می‌گشت.* 


 عرض کوچه های آشتی کنان به اندازه ای بود که ۲ نفر به سختی می توانستند از کنار هم بدون رو در رو شدن عبور کنند و همین باعث برقرار ارتباط میان آنان می شده است.

 *علت ساخت این کوچه ها این بوده که هنگام عبور تماسی میان عابران برقرار گردیده و صمیمیت بین آنان ایجاد شود. اگر با هم قهر بودند، در این کوچه ها نمی توانستند از هم رو برگردانند و مجبور به سلام و علیک می شدند و قهر آنان به آشتی تبدیل می گردید.* 


 در موارد زیادی که ۲ نفر با هم قهر بودند، وقتی از این کوچه ها در جهت مخالف هم رد می شدند، ناخودآگاه چند بار به یکدیگر برخورد می نمودند و این وضعیت باعث خنده و آشتی آنان می شد. گاهی حتی ساکنان به صورت برنامه ریزی شده این دو نفر را بدون اطلاع آنان در مسیر این کوچه ها قرار می دادند تا میانشان آشتی برقرار شود.


 * این کوچه ها که در محله‌های قدیمی بافت تاریخی شهرستان های یزد، شیراز، کاشان، کرمانشاه و تهران وجود دارند، دیوارهای کاهگلی، بارزترین ویژگی آن هاست؛ دیوارهایی از جنس خشت و کاهگل که موجب خنک شدن محله می شود.* 


 معماری و سبک طراحی بناها و خانه‌هایی که بشر از دیرباز تا کنون در آن‌ها زیسته و گذران عمر کرده است، تنها یک زیور یا زینت برای کاشانه آدمی محسوب نمی‌شود، بلکه رٓج به رٓج و مو به‌ مو برگرفته از مجموعه آداب و سنن و روحیه های اقوام در هر دوره زمانی است.

 شاید گمان کنید که تنگی و فضای باریک عبور و مرور  از کوچه‌های قدیمی ناشی از یک نقص اندیشه‌ای در معماری کهن است؛ درحالی‌ که استادان علم معماری این سبک از سازه معابر قدیمی را با کوچه‌های آشتی‌کنان می‌شناسند.


 اینجانب برای اولین بار کارکرد کوچه های آشتی کنان را از زبان *زنده یاد دکتر حسن حبیبی* شنیدم که در سال ۱۳۷۵ طی یک سخنرانی به مناسبت هفته جهاد سازندگی (سابق) و اهمیت پژوهش در فعالیت های جهاد مطرح ساخت. روانش شاد و یادش گرامی باد.


 * در همین راستا خالی از لطف نیست که اشاره کوتاهی به کارکرد ارتباطی سکوهای ساخته شده در جلو درب چوبی حیاط های قدیمی (تخت) هم داشته باشم.* 

*سکو* که به *پاخور* نیز شهرت دارد، نوعی بلندی است که در دو طرف درب ورودی خانه قرار داشته و برای مهمانانی طراحی می گردید که نمی خواستند وارد خانه شوند و در عین حال محل استراحت رهگذران نیز بوده است.

 *از سوی دیگر این سکوها یک حوزه عمومی برای گفت و گوی اهالی محل در اوقات فراغت بود؛ زیرا فضایی فارغ از هرگونه دغدغه و نگرانی را برای تبادل نظر آنان فراهم می ساخت.* 

به خاطر می آورم در دوره ابتدایی، به دلیل بازسازی ساختمان منزل همسایه ما در گلپایگان، زمانی که سکوهای محل نشستن و گفت و گوی صمیمانه بچه ها در کوچه تخریب شد، غمی سنگین بر دل آنان نشست و ...


  یکی از زیباترین تعابیر برای معماری، بدون شک تعبیر *گوته شاعر بلند آوازه آلمانی* از این هنر است:

 *او معماری را موسیقیِ جامد و تبلور یافته می داند.* 

 *اگر هنر را یک پاره خط در نظر بگیریم، یک سر این خط موسیقی است که غیر ماناترین هنر و سر دیگر معماریست که ماناترین هنر است.*

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد