دکتر ابراهیم جعفری
دکتر ابراهیم جعفری

دکتر ابراهیم جعفری

فرهنگی

فرازهایی از شخصیت زنده یاد پروفسور #مریم_میرزا_خانی

فرازهایی از شخصیت زنده یاد
           پروفسور #مریم_میرزا_خانی

 علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری


    ۲۳ تیر ماه هر سال یادآور غروب ستاره درخشانی از آسمان خرد و دانش و #یکی از
۷ زن تاثیرگذار جهان معرفی شده از سوی نهاد زنان سازمان ملل متحد پروفسور #مریم_میرزا_خانی است. او که #اولین_زن_برنده_جایزه_فیلدز در #ریاضیات است، در طول عمر کوتاه و با برکت خود کارنامه درخشانی از فضیلت های انسانی بر جای گذاشت که به نقل از دکتر زهرا گویا استاد آموزش ریاضی دانشگاه شهید بهشتی فرازهایی را خاطرنشان می سازیم.  

 از جمله اهداف اصلی #سال_جهانی #ریاضیات ۲۰۰۰ میلادی، تغییر تصور اجتماعی نسبت به ریاضی بود و مریم میرزاخانی، این مهم را به برجسته ترین شکلش محقق کرد و نماد چهره انسانی ریاضی شد. برای او هم هنر و هم ریاضی  زیبا بود. او مادری مهربان، همسری نازنین، فرزندی بی نظیر برای پدر و مادر، دوستی قابل اتکا، استادی همراه، دقیق ، موشکاف و صدالبته یک ریاضی دان جوان و الهام بخش بود. مریم برای رسیدن به قله، گاهی دوید، گاهی نشست و در مواردی تنها چند قدم برداشت! حتی زمانی که با بالاترین سرعت در حرکت بود، به نظر می رسید که هیچ عجله ای ندارد!

  یکی از ویژگی های شادروان میرزاخانی این بود که مثل همه و در عین حال هیچ کس مثل او نبود! چه حالت دوگانه ای و چه دوگانه حیرت آوری! مریم میرزاخانی، اکثر تصورات کلیشه ای را نسبت به دانشمندان و به خصوص زنان ریاضی دان، در هم شکست و این تابوشکنی، یکی از میراث های ماندگار اوست. او ازدواج کرد و دختر دردانه اش را تا آخرین لحظه ها، در آغوش خود بزرگ کرد و اگرچه بسیار کوتاه، ولی با اثر جاودانه، اکسیر محبت مادرانه اش را در جان او دمید و باقی گذاشت. مریم در عمر ۴۰ ساله اش که چون آذرخش بود، هیچ وقت «حال» و ضرورت های آن را برای آینده ای نامعلوم به تعویق نینداخت؛ به گونه ای که زندگی شخصی و حرفه ای خود را با هم درآمیخته بود.

 مریم آنچنان زیست که در کار و تلاش علمی اش تسلیم هیچ مانعی نشد؛ به طوری که هرگز اجازه نداد حتی بیماری، لحظه ای او را از خلق ها و کشف های خیره کننده اش بازدارد. اشتیاق او برای شکستن موانع علمی و درنوردیدن عرصه های ناشناخته، تا چند ماه قبل از آسمانی شدنش ادامه داشت.

 کسری رفیع، ریاضی دان ایرانی در دانشگاه تورنتو، نقل می کند در سال ۲۰۱۶، او و مریم میرزاخانی، از خانه مریم در پالوآلتو، پیاده به سمت گروه ریاضی دانشگاه استنفورد می رفتند تا در سخنرانی میخائیل گروموف شرکت کنند. در آن زمان، بیماری مریم به استخوان ها و کبدش سرایت کرده بود و درد بی امان، نشان از آن داشت که پروازش به سوی عالم باقی نزدیک است. رفیع بیان می کند که برایش شگفت انگیز بود که حتی در آن شرایط، «مریم خستگی ناپذیر قدم برمی داشت تا آن سخنرانی را گوش دهد!»؛ در حالی که «هر چند دقیقه یک بار، مریم مجبور بود روی نیمکتی دراز بکشد و کمی استراحت کند». این روایت واقعی، شباهت عجیبی به داستانی دارد که به ابوریحان بیرونی منتسب است. گویند او در لحظات آخر عمرش، از کسی مسئله ای می پرسد. آن فرد با تعجب از ابوریحان سوال می کند که چگونه در دم آخر، باز هم علاقه مند به پرسیدن و دانستن است؟! نقل است که ابوریحان در جواب می گوید: «بدانم و بمیرم بهتر است، یا ندانم و بمیرم؟!».

  یکی از خصوصیت های درس آموز مریم میرزاخانی، قدرشناسی او بود. در مصاحبه های متعددی که انجام داد، بر تمام مولفه هایی که به نوعی در موفقیتش نقش داشتند، تاکید کرد و آنها را برشمرد. مریم قدردان پدر و مادر و خانواده، مدرسه، مدیر، معلمان، دانشگاه در ایران و آمریکا، دوستان و ... بود. این خصلت به خصوص برای ایرانیان در زمان حاضر نادر است و الگویی ارزنده برای کسانی است که دائم، خود را قربانی شرایط می دانند! و احساس می کنند در حقشان ظلم شده است! میرزاخانی در مصاحبه ها و مکتوباتش، همیشه  انصاف را رعایت کرد و از هر موقعیتی که چیزی یاد گرفته بود، با قدرشناسی یاد کرد.

 هرکس که زندگی حرفه ای و شخصی وی را مطالعه کند، درمی یابد که مریم، مصداق روشنی از تلاش و سخت کوشی بود! او مسیر حرکت و موفقیت را خطی و گام به گام نمی دید و آن را تابع قاعده های خشک نمی دانست؛ بلکه فرایند حل مسئله را سیال و پر از پستی و بلندی تصور می کرد که در آن، انگیزه و علاقه و خواست درونی فرد برای رسیدن به قله و خروج از بن بست و گشودن راه های جدید، حیاتی است.  موارد ذکر شده الگوهایی است که زنده یاد مریم میرزاخانی نماد آن هاست. الگوهایی که همیشه می تواند روشن کننده راه پر فراز و فرود و دشوار دانش پژوهانی باشد که دستاوردهای‌ علمی در جهان، وابسته به وجود آنان است.

   به روان تابناک پروفسور مریم میرزا خانی درود می فرستیم و تداوم راهش را توسط جویندگان علم و معرفت از خداوند متعال مسئلت می نماییم.

دود از کُنده بلند می شود

دود از کُنده بلند می شود

  روزنامه #اطلاعات؛ همچنان توانمند در
                 نود و پنجمین سال انتشار

ettelaat newspaper
                                                    
    اینجانب از سال های اولیه دوره دبیرستان ( آغاز دهه پنجاه خورشیدی ) به مطبوعات
 علاقه مند شدم. روزنامه های اطلاعات و کیهان را به تناوب خریداری نموده و مطالعه می کردم. با مرور زمان به دلیل اشتیاق به مسائل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دلبستگی بیشتری به این دو روزنامه پیدا کردم. خوشبختانه در کنکور سراسری دانشگاه ( سال ۱۳۵۶ ) نیز در رشته روزنامه نگاری دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی پذیرفته شدم و به طور طبیعی وابستگی ام به مطبوعات به مراتب بیش از گذشته گردید.

  همزمان با بازگشایی دانشگاه ها پس از تعطیلات سه ساله انقلاب فرهنگی، جمعی از دانشجویان هم دوره ای من به اطلاعات راه یافتند و به همین دلیل آشنایی و همدلی ام با هیات تحریریه این روزنامه افزایش یافت.

   در دوران دفاع مقدس که همزمان با تحصیل در مقطع کارشناسی، در ستاد پشتیبانی جبهه و جنگ جهاد سازندگی گلپایگان فعالیت داشتم، گزارشی از کمک های مردمی روستاها و شهر به رزمندگان و جبهه ها را همراه با تصویر تهیه کرده و به دوستان روزنامه اطلاعات ارائه دادم که در صفحه شهرستان ها به چاپ رسید.  آن روزها که از اینترنت و شبکه های اجتماعی خبری نبود، چاپ این گزارش به دلیل  نخستین همکاری من با مطبوعات بسیار دلپذیر بود.

   با گذشت زمان سال ۱۳۶۹ در سنندج به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب ( دهه فجر ) ، نخستین جشنواره فرهنگی روستایی کشور به ابتکار معاونت ترویج سازمان جهاد سازندگی ( سابق ) استان کردستان با حضور اغلب هنرمندان روستایی سراسر کشور و نیز استادان دانشگاه و برخی مسئولان فرهنگی استانی و کشوری در دانشگاه کردستان برگزار گردید. اینجانب که دبیر جشنواره بودم، گزارش تفصیلی آن را تهیه کرده و به روزنامه ارسال نمودم. این گزارش که دربردارنده پیام رئیس جمهور وقت زنده یاد آیت الله هاشمی رفسنجانی به جشنواره بود، در روزنامه اطلاعات چاپ شد. خوشبختانه پس از ۳۰ سال، گزارش روزنامه را نزد خود نگاه داشته ام که بسیار خاطره انگیز و شیرین است. لازم به یادآوری است که قبل از برگزاری جشنواره با لطف مدیر مسئول محترم روزنامه جناب
 #سید_محمود_دعایی اطلاعیه آن طی دو روز در روزنامه درج گردید.

   دامنه این مراوده از سال ۱۳۸۸ تا زمان کنونی وارد مرحله جدیدی شد؛ به گونه ای که با همکاری دوستان هیات تحریریه مقاله ها و یادداشت های متعدد اینجانب که اغلب آن ها با مسائل زادگاهم گلپایگان آمیخته شده، در صفحه های " اخبار داخلی" ، " گزارش روز " ، " گفته ها و نوشته ها " ، " ضمیمه اجتماعی "  ( که اکنون با نام جامعه منتشر می شود ) و " ضمیمه فرهنگی " به چاپ رسیده که با یاری خدای بزرگ تداوم خواهد یافت.

    یک بار هم در سال ۱۳۸۹ جناب آقای بهروز قطبی به عنوان دبیر سرویس " گزارش روز " تقبل زحمت نموده، به اتفاق راهی مرکز آموزش عالی امام خمینی " ره " کرج ( وابسته به وزارت جهاد کشاورزی ) شدیم که ایشان دیدگاه ها و تجربه های خود را در زمینه گزارش نویسی به دانشجویان مقطع کارشناسی روابط عمومی در کلاس " گزارش نویسی مطبوعاتی " ارائه دادند.

   هر روز صبح " اطلاعات " اولین روزنامه ای است که مطالعه می کنم؛ دلیل آن هم بهره گیری از نویسندگان خوش نام، چهره های فرهنگی نیک اندیش، مشی اعتدالی، انصاف ورزی و اخلاقی بودن آن است. این روزنامه به عنوان یک
 #پاتوق_فرهنگی  با مدیریت آقای دعایی و همدلی روزنامه نگاران شاغل در موسسه اطلاعات از چند دهه پیش تا کنون آغوش خود را به روی اندیشمندان و دانش پژوهان گشوده است؛ تا جایی که می توان آن را  #مکتب_اطلاعات نامید.

   #روزنامه_اطلاعات در صحنه جامعه ایران علاوه بر #اطلاع_رسانی مبتنی بر
 #عینی_گرایی و #بی_طرفانه بودن و پر کردن اوقات فراغت مخاطبان، #آموزش در زمینه های گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، اخلاق شهروندی، توسعه پایدار و ... را وجهه همت خود قرار داده؛ به گونه ای که آثار آن در جای جای صفحه ها قابل مشاهده و ردیابی است.

  ای کاش مدیران موسسه اطلاعات در کنار تلاش های ارزنده ای که به آن ها اشاره گردید، یک #آکادمی_علمی را در هم پیوندی با دانشگاه جامع علمی، کاربردی یا ... در جهت تربیت روزنامه نگار با اتکا بر تجربه های تاریخی و ذخیره های معنایی روزنامه و مجله های وابسته به آن راه اندازی می کردند تا نسل های آینده بتوانند در زمان حاکمیت فضای مجازی، چراغ #روزنامه_نگاری را فروزان نگاه دارند.     

  با عرض تبریک #نود_و_پنجمین سالگرد تاسیس #روزنامه_اطلاعات، قدر شناس این نعمت بزرگ در عرصه فرهنگی کشور بوده؛ از خداوند متعال توفیق روزافزون دست اندرکاران خدمتگزار را مسئلت می نماییم.

مرد آن گاه آگاه شود که نبشتن گیرد- به مناسبت ۱۴ تیر #روز_قلم

مرد آن گاه آگاه شود که نبشتن گیرد
                                                     ( بیهقی )

            به مناسبت ۱۴ تیر #روز_قلم

 
     کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب
         تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند

 در تاریخ کهن سرزمین ما #تیرگان یکی از جشن هایی است که در ۱۳ تیرماه هر سال در گاه شمار ایرانی برگزار می شود. تیرگان روز کمان کشیدن #آرش_کمانگیر و پرتاب تیر از فراز البرز است. در عین حال جشن تیرگان به روایت #ابوریحان_بیرونی در آثارالباقیه، روز بزرگداشت مقام نویسندگان در ایران باستان بوده و مردم به آنان هدیه می دادند.

  بر خلاف سده های آغازین تاریخ که نگارش کارویژه ای در زیر چتر نهاد قدرت بود و سراسر شرح فتوحات و منزلت و اُبهت را به همراه داشت، در سده های میانی بخصوص پس از اختراع #ماشین_چاپ توسط گوتنبرگ، نوشتن به منزله کنشی آزادی بخش و روشی برای دستیابی به آزادی و عدالت تبدل شد. به عبارت دیگر نویسنده با قلم کاری همچون آرش و کمانش انجام داد؛ کما این که آرش کمانگیر جان خود را بر سر حماسه تعیین مرز ایران با توران نهاد.

   در #تمدن_اسلامی نیز  در بلندای جایگاه قلم، همین بس که دومین سوره نازل شده بر رسول گرامی اسلام (ص ) به قلم سوگند یاد کرده است و پیامبر ما بر برتری قلم عالِمان بر خون شهیدان تاکید می ورزد. ( مِدادُ العُلما اَفضل مِن دِماء الشُهدا )

 قلم لباس زرین الفاظ را بر قامت بلند معانی می پوشاند و نویسندگان با دستان توانای خود علوم و معارف را بر صحیفه تاریخ می نگارند. از این طریق قلم، علم و معرفت را از اسارت نسیان و فراموشی رها می گرداند و نهر زلال دانش را حیاتی جاودانه می بخشد. اگرچه انسان به گونه های مختلفی همچون زبان و اشاره مقصد های قلبی و درونی خویش را آشکار می سازد؛ اما تفاوت زبان و قلم در آن است که اظهار قلبی و آگاهی های فردی از طریق قلم، بسی ماندگار تر و حیطه اثرش  گسترده تر می باشد.

 در آبان ماه سال ۱۳۹۸ مراسمی در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی به مناسبت چاپ و ترجمه کتاب " گیتا: سرود خدایان " برگزار شد. در این مراسم استاد #محمد_علی_موحد سخنانی را با این بیت زیبا از مولانا جلال الدین بلخی آغاز کرد:

             اندر این ره می تراش و می خراش
             تا دم آخر دمی فارغ مباش
                                                ( دفتر اول)
و سپس با طرح پرسشی بحث خود را چنین ادامه داد: " چرا می نویسم؟ به دو دلیل؛ اول آن که دوست ندارم بر سر خوانی تنها بنشینم. دلم می خواهد اگر طعامی مطبوع و لذیذ نصیبم شد، با دیگران هم زانو و هم کاسه باشم. دوم آن که تا مطلبی را ننویسم‌، درست آن را نمی فهمم و با فراز و فرودهای آن آشنا نمی شوم. من بیشتر با #بیهقی احساس همدلی می کنم که گفت: مرد آن گاه آگاه شود که نبشتن گیرد و بداند که پهنای کار چیست؟ "

راموش نکنیم که نگارش و مستند سازی به عنوان یک راهبرد فرهنگی برای ثبت، ذخیره سازی و انتقال تجربه های انسانی زمانی تحقق خواهد یافت که به امری عمومی تبدیل شود. به زبان دیگر آنچه یک ملت را از خطر زودگذر و موقتی بودن نجات می دهد، عمومیت یافتن این نگاه است که بسیاری از تجربه های اجتماعی ارزش #ثبت شدن دارند. از یاد نبریم کشورهای پیشرو امروز کشورهایی هستند که در آن هر فرد؛ از معلم و کارگر گرفته تا وکیل و مدیر اندوخته های تجربی خود را #مستند می کند.

   متاسفانه با آن که بیش از ۱۱۰ سال از مشروطه ایرانی می گذرد؛ اما جامعه ما هنوز در مرحله شفاهی باقی مانده است و سعی نکرده ایم دانش مردم را به سرمایه تبدیل کنیم. با توجه به آسیب فراگیر از این بازماندگی تاریخی، بنیادی ترین راه حل برای گذار از فرهنگ شفاهی به فرهنگ  نوشتاری شروع از درون مدرسه است. آموزش و پرورش باید به این باور برسد که فرهنگ کتابت برای جامعه مانند اکسیژن برای بدن است. از این رو درس #انشاء و #نویسندگی در دوره های ابتدایی و متوسطه باید مورد اهتمام جدی قرار گیرد. امیدواریم به بهانه روزهایی مانند روز قلم سیاستگذاران فرهنگی بر اهمیت ترویج فرهنگ نوشتاری در فضای عمومی بیش از گذشته همت گذارده و با سعه صدر و پذیرش تضارب دیدگاه ها و اندیشه ها امکان های تحقق انباشت تجربی و فکری جامعه را گسترش دهند.

 ۱۴ تیرماه روز پاسداشت #قلم را به فرهیختگانی که با سلاح قلم به مقابله با جهل و خرافات شتافته و با آثار خود به تنویر افکار می پردازند، صمیمانه تبریک و تهنیت عرض نموده و با سعدی شیرین سخن هم صدا می شویم که:
 
      قلم خاصیتی دارد که سر تا سینه بشکافی
       دگر بارش بفرمایی به فرق سر دوان آید

شبکه‌‌های اجتماعی و آینده پژوهی

شبکه‌‌های اجتماعی و آینده پژوهی

 
                                                                                                           

 جهان آینده #جهان_شبکه_ای است که ماهیتی فرهنگی و چندوجهی  دارد. اگرچه #تنوع ویژگی بارز آن است؛ اما تناقض نمای " جهانی شدن " و " بومی شدن " به روشنی در آن مشهود است. به عبارت دیگر می توان گفت فرآیند جهانی شدن، " خاص گرایی  فرهنگی " را نیز در پی دارد. در چنین حالتی جهانی شدن به مفهوم همگن ساختن نیست؛ بلکه به چالش کشیدن وضع سنتی و در عین حال به زبان آوردن #حاشیه_ها نیز هست.

    از سوی دیگر ما در حال گذار پرشتاب از یک تحول تاریخی در زمینه های شیوه زندگی، یادگیری، کار، ارتباطات و اقتصاد هستیم؛ از این رو به عنوان سازندگان سرنوشت خود باید به جای انفعال، برخورد فعال داشته باشیم. در متن این تحول جایگاه #رسانه_ها دارای برجستگی است  و بیانیه " اصول اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی " در آذرماه ۱۳۸۲ در ژنو سند مهمی در رابطه با این موضوع به شمار می رود.

  شگفت آور است که از زمان پیدایش فن آوری های نوین ارتباطی، جهان مجازی از حالت مجاز خارج شده و به عنوان یک  #واقعیت قطعی خودنمایی می کند؛ بنابراین #مانوئل_کاستلز حق داشت که بگوید: " مفهوم قدرت، تغییر خواهد کرد؛ قدرتی که متکی بر یک جامعه شبکه ای و بسیار گسترده است. "
 به یاد داشته باشیم که قبل از کاستلز در دانشگاه سوربن، #موریس_دوورژه مفهوم قدرت را بازخوانی کرد و یکی از ارکان مهم آن را پیش از ظهور #وب در دهه هفتاد میلادی، متکی به #افکار_عمومی دانست. دوورژه افکار عمومی را یک رکن از قدرت خواند؛ اما کسی فکر نمی کرد کمتر از چهار دهه با ظهور شبکه های اجتماعی، قدرت همان مبانی عمومی و اجتماعی را داشته باشد؛ ولی با این تفاوت که  #سرعت  و #انتخاب در آن حرف اول را بزند.

                   معرفی برخی شبکه های اجتماعی پاک +دانلود پاورپوینت | ندای اصفهان

  بر این اساس در سال ۲۰۲۰ میلادی #مارشال

 #مک_لوهان نیست تا ببیند جهان مجازی، تئوری بزرگ او را نیز بلعیده است. مک لوهان اگر زنده بود، می دید سه ضلع مثلث روزنامه نگاری یعنی رسانه، مخاطب و رویداد در حال تبدیل شدن به دایره است که در هر گوشه این دایره روابطی تو در تو و در هم تنیده میان این سه عنصر ایجاد کرده و رد پای مخاطب در جای جای این شکل دایره ای به چشم می خورد.

  با این وصف می توان نتیجه گرفت که اگر مخاطبان دیروز به عنوان کاربر قادر بودند تنها دریافت کننده پیام باشند؛ اما امروز علاوه بر #دریافت، #تولید_کننده_پیام نیز هستند و نسبت به گذشته به مراتب قدرتمند تر شده اند. در کنار آن دوسویه و حتی چند سویه بودن ارتباط و تعامل میان مخاطبان وجه لاینفک شبکه های اجتماعی را تشکیل می دهد که
 #روزنامه_نگاری_شهروندی " و پدیده
 " شهروند- خبرنگار "  نماد بارز آن به شمار می رود.

  اگر دقیق تر موضوع را کالبدشکافی کنیم، به این حقیقت پی می بریم که شبکه های اجتماعی جوامع #تک_صدایی را به جوامع
 #چند_صدایی تبدیل کرده اند؛ به گونه ای که مطالب انتشار یافته هر یک از شهروندان در کانال ها و گروه های تلگرامی، واتس آپی و ... در همه کشورها قابل دریافت است. از این رو می توان گفت مناسبات دنیای قبل که بر روابط آمرانه،  بالا به پایین و عمودی استوار بود، به هم ریخته و به روابط افقی و پایاپای تبدیل شده است.

 کاملاً آشکار است که این تبدیل وضعیت، تحولی بزرگ در ارتباطات ایجاد نموده و فرصتی را برای ابراز وجود هر یک از شهروندانی که به گوشی های هوشمند دسترسی دارند، به وجود آورده است. می توان گفت این روند گامی مبارک در راستای تقویت جامعه مدنی و مشارکت همه جانبه مردم به سوی خوداتکایی به شمار می رود.

   روز ۳۰ ژوئن ( نهم تیرماه ) هر سال که از سوی برخی  شهرداران موفق جهان از سال ۲۰۱۰ میلادی به نام " روز جهانی شبکه های اجتماعی " نامگذاری شده، فرصتی است تا مسئولان و کاربران فضای مجازی با تکیه بر  # سواد رسانه ای "  در سیاستگذاری و استفاده صحیح  شبکه های اجتماعی بازنگری به عمل آورده و شهروندان   قادر باشند از میان انبوه اخبار و اطلاعات ، موارد صحیح و کارگشا را از شایعات تمیز داده، با بهره گیری از مواهب آن در جهت #توسعه_پایدار حرکت کنند.

  این حرکت امیدوار کننده با تحت پوشش قرار گرفتن تعداد قابل توجهی از مناطق روستایی کشور به اینترنت پرسرعت نوید دهنده آن است که با ایجاد #شهرهای_هوشمند و
#دولت_الکترونیک شاهد مهاجرت معکوس از کلان شهرها به شهرستان های کوچک و حتی مناطق روستایی باشیم.

  در کنار موارد بالا با فراگیر شدن ویروس خانمان سوز کووید ۱۹ ( کرونا ) در همه مناطق کشور، جایگاه گوشی های های هوشمند برای بهره گیری از آموزش های مجازی و ارتباط با خویشان منزلتی رفیع یافته؛ به طوری که در آینده نزدیگ سبک زندگی مردم را تغییر خواهد داد. از این رو جا دارد برنامه ریزان توسعه شبکه های اجتماعی را به عنوان یک مولفه اساسی و تعیین کننده در #آینده_پژوهی های خود مورد مطالعه قرار دهند.

متفکری فراتر از زمانه خود


 شهید آیت ا... دکتر #سید_محمد_حسینی #بهشتی از آن دست متفکران اثرگذار در جغرافیای فکری جامعه ماست که ضمن تلاش برای اعتلای تفکر در میان مردم ، خود را به حیطه نظر محدود نکرد و کوشید تا اندیشه هایش را به میدان عمل آورد. از این رو می توان او را  #متفکری_کنشگر  و یا به تعبیر دکتر مقصود فراستخواه  #کنشگر_مرزی خواند که با جنایت منافقان کوردل در روز هفتم تیرماه ۱۳۶۰ به سوی خدا پرواز کرد.

   دکتر بهشتی در تمام آثارش ، چارچوب های کلامی تشیع را در جهان جدید دنبال می کند.
  #علم_کلام  ، علم ارتباطی دین است. دین در مواجهه با جهان ذهنی و عینی بشر یک چارچوب ارتباطی دارد و آن علم کلام است ؛ به همین دلیل شهید بهشتی به زبان های آلمانی ، انگلیسی و عربی مسلط گردیده و با زبان فرانسوی هم آشنا می شود. وقتی به آلمان می رود ، سعی می کند
  #کلام_میان_فرهنگی  را ایجاد کند ؛ کما این که امام موسی صدر هم در لبنان دغدغه ایجاد  #فقه_میان_فرهنگی  داشت. شهید بهشتی زمانی که در آلمان اقامت داشت ، شبانه روز متن های اصیل و مرجع را به زبان اصلی می خواند و ترجمه می کرد. دکتر بهشتی از همان اوان زندگی نیز از این روحیه برخوردار بود ؛ نمونه بارز آن این که در  ایام نوجوانی و  در دوران جنگ جهانی دوم که ایران هم ناخواسته در کوران آن قرار داشت ، روزها مسافت قابل توجهی را با پای پیاده در اصفهان طی می کرد تا به منزل یکی از بستگان خود که رادیو داشتند، برود و اخبار جنگ را پی گیری کند و ...

  چهار ویژگی که آیت الله بهشتی را
#متفکر_ معاصر  برای نسل امروز نموده ، عبارتند از :
۱- ژرف نگری در مواجهه با مسائل و پرداختن به علت ها به جای معلول ها
۲- همه جانبه نگری ( تفکر سیستمی ) : بدیهی است اندیشمندی که " یک سو نگر " باشد، شتاب زده به جمع بندی هایی می رسد که غالباُ خالی از افراط و تفریط نیستند.
۳- آینده نگری : این ویژگی موجب می شود که بسیاری از موضوع هایی را که ایشان به آن ها پرداخته ، از زمانه ای که در آن می اندیشید ، فراتر باشد.
۴- تعادل و انصاف : شهید بهشتی با پرهیز از برخوردهای مجادله آمیز ، حریم اندیشه ها و افراد را حفظ می کرد و برای پذیرش نقد و تصحیح پذیری اندیشه های خود دارای روحیه ای مثال زدنی بود.

 بی جهت نیست که در میان نسل امروز تعداد قابل توجهی از جوانان می کوشند تا بر افکار شهید بهشتی متمرکز شده و به مطالعه بپردازند. ای کاش دانشوران آستین همت بالا زنند و با کند و کاو در آثار و زندگی چهره هایی مانند شهید آیت ا... دکتر بهشتی ، #امام_موسی_صدر و ... که متاسفانه دارای عمر کوتاه مدیریتی و اندیشه ورزی بوده اند ، نسل های کنونی و آینده را آگاه سازند.
 
                               یاد و نامش گرامی باد

گفت وگو در منظومه فکری دکتر شریعتی

گفت وگو در منظومه فکری دکتر شریعتی


 در چهل و سومین سالگرد شهادت دکتر علی شریعتی با این پرسش مواجهیم که آیا داشته ای برای اکنون ما دارد؟ و آیا می توانیم از میراث او اندوخته ای برای امروز خودمان داشته باشیم؟ یا این که تاریخ مصرف اندیشه های شریعتی به سر آمده است؟

   اینجانب در جهت یافتن پاسخ به این پرسش دیدگاه های مختلف را مطالعه نمودم و از میان آن ها، بخش هایی از سخنرانی های دکتر
 #هادی_خانیکی و دکتر #مقصود_فراستخواه را که در چهلمین سال یادبود دکتر شریعتی  با عنوان #نوشریعتی در سال ۱۳۹۶ ایراد گردید، برگزیدم؛ با این امید که مورد استفاده مخاطبان محترم قرار گیرد.
 
  در جامعه ای که به سختی با هم حرف می زنیم و از مهارت #گفت_و_گو برخوردار نیستیم، در جامعه ای که سوءظن و سوءتفاهم درک بسیاری از مسائل را دشوار کرده و نمی توانیم با دیگرانی غیر از خود گفت وگو کنیم و حتی متفکران و اندیشمندان زبان به دشنام و تخطئه دیگری باز می کنند و اهل تفکرش کمتر به درد جامعه توجه دارند، می توان از ثمربخشی گفت و گو در آثار دکتر شریعتی سخن به میان آورد؟
 مولفه های گفت وگو در تفکر شریعتی از مهم ترین موضوع ها برای بازخوانی گفتمان اوست. اساساً مفهوم گفت وگو در فکر و مشی او موضوعیت دارد و اگر آن را از آثارش بگیریم، چیزی باقی نمی ماند. گفت وگوی او در جهان واقعی و با مخاطبان واقعی است. شریعتی با خودش و با دیگری های مختلف از خویشان و دوستان سخن می گوید، با تاریخ سخن می گوید. با خدا سخن می گوید، با آنان که از نظم رسمی موجود بیرون ایستاده اند، سخن می گوید؛ همان گونه که با بردگان مصری صحبت می کند و به تعبیر خودش با  #مخاطبان_ آشنا سخن می گوید.

  علاوه بر آن کاربرد زبانی که در گفت وگو دارد، رسمی نیست؛ بلکه به زبان طنز و با بیانی گشوده، هنری و رمزآلود صحبت می کند و خواننده را در موقعیت ناشنوا قرار نمی دهد.
او حتی مکان های گفت وگوی خود را به درستی انتخاب کرده مثل #حسینیه_ارشاد، #دانشگاه و...
به تعبیری او با انتخاب مکان های گفت وگویش در مرز میان حوزه های مختلف می ایستد. 

 طبقه متوسط جدید در گذشته ایران از مکان اجتماعی مکینی برخوردار نبود و سست بنیان بود. ناسیونالیسم ایرانی از چند مکان مثل دولت و جبهه و حزب استفاده کرد. گفتمان مذهبی سنتی در مسجد و حوزه بود، گفتمان پارتیزانی به مکان های خانه تیمی رفت و روشنفکران تیپ صادق هدایت در کافه ها و سپس مکان خارج رفتند. گروه ۵۳ نفر در مکان زندان بود. روشنفکر تیپ آل احمد در دانشسرا و کانون نویسندگان و... است. غلامحسین صدیقی در مکان مرزی تردد کرد. مجید رهنما و مجید تهرانیان هم به همین ترتیب بین دولت و جامعه تردد کردند؛ اما شریعتی کجا بود؟ و چه تمایزی پدید آورد؟ مساله مکان عمومی برای شریعتی مهم بود. از این نظر شریعتی حتی با بازرگان و طالقانی هم تمایز دارد. این تمایز مکانی با شریعتی چه کرد؟ این مکان های اجتماعی یعنی حسینیه ارشاد و دانشگاه سبب شد که گفتار شریعتی خصیصه ارتباطی پیدا کند. یعنی در متن شریعتی عنصر #عقلانیت_ارتباطی را ایجاد کرد تا مخاطبان در تالیف متن ها شرکت داشته باشند؛ به گونه ای که می توان آن را یکی از رمزهای موفقیت شریعتی دانست.

 از سوی دیگر شریعتی مخاطبش را #فرازمانی و #فراطبقاتی انتخاب می کند و برای سرگرمی و دلخوشی گفت وگو نمی کند؛ بلکه برای #آگاهی_بخشی و #تمرکز_زدایی گفت وگو می کند. کسی که شریعتی می خواند و با او جلو می آید، اگر چیزی درونش زوال پیدا کند، قطعا چیز دیگری به او منتقل شده و سرگردان نمی ماند؛ یعنی یک باره همه چیز برایش از بین نمی رود.

  منطق وکنش گفت وگویی شریعتی در عین حال که به اقتضای دوره او جنبه ایدئولوژیک داشته و وجه غالب نه دیالوگ که مونولوگ بوده است؛ اما در همان مقطع شریعتی پرسش واره ها را مدنظر دارد و قائل به گفت وگوست. میراث فکری او تک بعدی نیست و قائل به #دیالوگ بی پایان بین سنت های اسلامی، ایرانی، غربی و اندیشه چپ است.

 اندیشه و گفتمان شریعتی قدرت همنشینی با سنت های فکری متفاوت را دارد و منطق های فکری دیگر را مورد خطاب و گفت وگو قرار می دهد. به تعبیری او سه مفهوم آزادی از لیبرالیسم، برابری از سوسیالیسم و عرفان از صوفی گری را به یکدیگر مرتبط می سازد و میان آنها گفت وگو برقرار می سازد.
 
  در شرایط کنونی ما نیازمند به آفرینش چنین الگویی هستیم تا بر سر مسائل مردم و رنج های آنها با یکدیگر گفت وگو کنیم. شریعتی تلاش می کرد به واسطه ارتباط برقرار کردن با حوزه های مختلف، قدرت بیشتری به گفتمان خود بدهد و توان #گوش_کردن و #دیدن مخاطبان خود را بالا ببرد؛ بنابراین ما نیز می توانیم از این تجربه استفاده نموده و راهی را که او آغازگرش بود، تداوم بخشیم.