دکتر ابراهیم جعفری
دکتر ابراهیم جعفری

دکتر ابراهیم جعفری

فرهنگی

با پژوهش ، بهشت حقیقت دست یافتنی است

با پژوهش ، بهشت حقیقت دست یافتنی است
                                                       
         از محقق تا مقلد فرق هاست
        کاین چو داود است و آن دیگر صداست
        منبع گفتار این سوزی بود
        وآن مقلد کهنه آموزی بود
                                                 "مولوی"

    هفته پژوهش در هر سال بیدارباشی تازه در جهت لزوم توجه به موضوع بنیادی و اساسی تحقیق است. اگر پژوهش را پنجره ای به سوی آینده و گشودن معبری در قلمرو وسیع مجهولات در جهت دستیابی به عرصه پرفروع دانایی قلمداد نماییم ، بدون تردید پژوهشگران مجاهدانی هستند که بشریت را از دریای متلاطم جهل به ساحل نجات رهنمون می سازند.
    بدیهی است که باید در این مسیر دشوار ، اکسیر عشق را چاشنی حرکت خود قرار داده و با عبور شجاعانه از سنگلاخ ها و مشکلات به نسل های حال و آینده یادآور شویم که تنها با پژوهش ، بهشت حقیقت دست یافتنی است. این حرکت باید همچون خونی حیات بخش در رگ های پیکره این مرز و بوم در همه زمینه ها جریان یابد تا توسعه پایدار ارمغان آن باشد.
     خدای بزرگ را سپاسگزاریم که هم اکنون در دانشگاه های گلپایگان پژوهش در قالب پایان نامه های کارشناسی ارشد در رشته های گوناگون جریان یافته و امید است که نتایج آن ها بتواند گره گشای معضلات جامعه باشد. جا دارد این نکته مهم را به دانشجویان کارشناسی ارشد در مراکز آموزش عالی گلپایگان و ... خاطرنشان سازیم که سعی کنند موضوع پایان نامه های خود را در شهر و روستاهای زادگاه خودمان جستجو کنند تا گامی ارزشمند در راستای حرکت به سوی شهر دانشگاهی و دانش بنیان برداشته شود.
    با عرض تبریک به پژوهشگران و گرامی داشت هفته پژوهش که شعار " پژوهش تقاضا محور و تجاری سازی فناوری ؛ زیر بنای تولید و اشتغال " زینت بخش آن است ، توفیق روزافزون شان را از خداوند متعال مسئلت می نماییم.

     علم دریایی است بی حد و کنار
     طالب علم است غواص بحار
     گر هزاران سال باشد عمر او
     او نگردد سیر از جستجو              " مولوی "


                                          ابراهیم جعفری

دکتر معتمدنژاد سمبل تبدیل روشنفکر پیشگام به روشنفکر ارتباطی

                                  
 بازخوانی دیدگاه زنده یاد دکتر قانعی راد در رابطه با پدر علوم ارتباطات اجتماعی

    14 آذر ماه هرسال یادآور خاموشی شمع فروزانی است که در جامعه دانشگاهی و ساحت روشنفکری ایران نماد امیدواری به آینده از طریق ارتباطات و روزنامه نگاری بود. شادروان دکتر کاظم معتمدنژاد پس از کودتای 28 مرداد سال 1332 براین باور بود که ارتباطات نه تنها همزاد جامعه ( جدید )، بلکه راه حل مسائل است؛ از این رو باید به سوی یک نگاه ارتباطی برویم تا قادر به حل مشکلات خود باشیم؛ کما این که بعدا هابرماس نیز محور مرکزی ساختار جامعه مدرن را ارتباطات و کنش متقابل دانست ؛ زیرا اعتقاد داشت که حقیقت باید اعتباری بین الاذهانی داشته باشد.
   زنده یاد دکتر محمد امین قانعی راد درمراسم بزرگداشت دکتر معتمد نژاد اظهار داشت: " ارتباطات را می توان به دو معنای ارتباطات معرفتی و ارتباطات اجتماعی طبقه بندی کرد. البته در جامعه ای که امکانات ارتباطات معرفتی وجود نداشته باشد ، امکان ارتباطات اجتماعی هم نیست. دکتر معتمدنژاد 50 سال پیش به طور هوشمندانه ای چرخش دو نظریه معرفتی و اجتماعی ارتباطات را متوجه شد. ایشان درسال هایی که تحولات 1968 رخ می داد ، در فرانسه بود و به خوبی نبض تاریخ را شناخت و بعد از آن بود که در تاسیس دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی پیشگام شد.  او در عصری که روزنامه نگاری فعالیتی روشنفکرانه به شمار نمی رفت ، به این وادی پا گذاشت. اگرچه حقوق را رها نکرد و تا آخر حقوق دان ماند، اما حقوق را به سطح اجتماعی کشاند و تبدیل به اخلاق حرفه ای و حقوق رسانه ای و حقوق ارتباطی نمود.
 یکی از ویژگی های شخصیتی دکتر معتمد نژاد که مدام از آن یاد می شود، اخلاقی بودن ایشان است. اخلاقی بودن برای دکتر معتمدنژاد زائده ای برای پروژه اش نبود ؛ بلکه عین پروژه اش بود. او می خواست اخلاق را در جامعه رواج دهد و تصورش این بود که با حقوق و سیاست نمی توان به عنوان یک روشنفکر کار چندانی صورت داد.
درباره وضعیت ارتباطات در ایران ، باید به سیر جهانی این رشته با سه موج حول نسبت جامعه شناسی و ارتباطات سخن گفت. موج اول به ژانر آمریکایی وژانر آلمانی ارتباطات باز می گردد که اولی بر جامعه شناسی ارتباطات تمرکز دارد و به فرهنگ همگانی وافکار عمومی به جای نخبگان توجه دارد و دومی به جامعه شناسی معرفت و تاکید بر نخبگان و تحلیل طبقاتی می پردازد. در موج دوم ، جامعه شناسی در یک طرف قرار می گیرد و ارتباطات در طرف  دیگر و مسائل را جداگانه تحلیل می کنند. در موج سوم ، ما در جامعه شناسی با یک چرخش ارتباطی و در ارتباطات با  چرخشی معرفتی مواجهیم. در ژانر ارتباطی ای که دکتر معتمدنژاد پی می گرفت، روشنفکر پیشتازی خود را از دست می دهد و به جایش ژورنالیست می نشیند. در حقیقت روزنامه نگاری پلی بین قدرت و مردم است. از سوی دیگر سوژه تغییر برای ایشان نوعی روزنامه نگاری است که باید آن  را ژورنالیسم اخلاقی قلمداد کرد. در این راستا ایشان اعتقاد داشت که وظیفه روزنامه نگار ایجاد امید در جامعه است.
    پدر علوم ارتباطات اجتماعی ایران با تمامیت تاریخ و فرهنگ ایرانی آشتی داشت  و می کوشید تا جنبه های مختلف فرهنگ را در ارتباط با یکدیگر قرار داده و یک گفت و گوی درون فرهنگی و درون تمدنی را فراهم سازد. از این رو مهاجرت های میان رشته ای دکتر معتمدنژاد از حقوق و علوم سیاسی به سمت ارتباطات و توسعه به معنی مهاجرت از علوم سخت به علوم نرم بود و به تدریج ازیک مفهوم ساده از ارتباطات که در روزنامه نگاری و روابط عمومی متجلی است، به سوی ارتباطات جمعی و عمومی حرکت می کند و در نهایت مقولاتی نظیر جامعه اطلاعاتی و جامعه معرفتی ( دانش بنیان ) را شکل می دهد. در یک کلام ارتباطات اجتماعی به دنبال آن است تا فضایی ساخته شود که آدم های مختلف در گستره جمعی و حوزه عمومی به هم نزدیک شوند. بر همین اساس تاسیس دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی با اهتمام دکتر معتمدنژاد را باید حرکتی در این مسیر قلمداد کرد. بنابرین شایسته است که او را سمبل روشنفکرارتباطی بدانیم. "
     به روح بلند این دو عزیز سفرکرده که چشم و چراغ علوم ارتباطات و جامعه شناسی ایران بودند، درود می فرستیم و پیمان می بندیم که در ترویج اندیشه های شان استوار باشیم.

  ابراهیم جعفری