دکتر ابراهیم جعفری
دکتر ابراهیم جعفری

دکتر ابراهیم جعفری

فرهنگی

تحقیقات مشارکتی حلقه گمشده توسعه علمی در ایران

تحقیقات مشارکتی حلقه گمشده توسعه علمی در ایران

بازخوانی پژوهش های مردم مدار در ایستگاه تحقیقات دامپروری گلپایگان
به مناسبت هفته پژوهش

ای دو جهان از قلمت یک رقم
بی رقمت لوح دو عالم عدم
در کف من مشعل توفیق نه
ره به نهانخانه تحقیق ده
شمع زبانم سخن افروز ساز
شام من از صبح سخن، روز ساز

پژوهش در عرصه های گوناگون نماد بالندگی ، رشد و همگام شدن با تحولات پرشتاب دنیای معاصر محسوب می گردد. هفته پژوهش در هر سال فرصت مغتنمی است تا با تاکید بر لزوم روی آوری جامعه به کندوکاو در مسائل علمی، رسانه ها موضوع خطیر تحقیق را در میان مردم نهادینه ساخته و در زمره معارف عمومی قرار دهند.
 بدیهی است که دستیابی به افق های نوین در راستای نقشه جامع علمی کشور و نیز سند چشم انداز ۱۴۰۴ تنها با دست یازیدن به تفکر و طی شدن مسیر توسعه علمی میسر می گردد. از این رو فرآیند پژوهش باید همچون خونی حیات بخش در رگ های پیکره این مرز و بوم جریان یابد تا توسعه پایدار ارمغان آن باشد.
 در میان دیدگاه های مطرح شده توسط صاحب نظران مقوله ای به نام «تحقیقات مشارکتی» بخصوص در عرصه کشاورزی تاکنون مورد غفلت واقع شده است.
 این مقاله در صدد است تا با نگاهی کوتاه به مبانی نظری آن به چند تجربه اشاره ای داشته باشد. "جان سرواس" از جمله اندیشمندانی است که ویژگی های رهیافت «پژوهش مشارکتی» را به شرح زیر بیان می کند.
- پژوهش مشارکتی فرآیندی آموزشی برای مشارکت کنندگان در طرح پژوهشی و نیز برای پژوهشگران است. این رهیافت در برگیرنده شناسایی نیازهای اجتماع، افزایش آگاهی ها در باره موانع برآورده شدن نیازها و تحلیل علل مشکلات و تدوین راه حل های مربوطه است.
- پژوهشگر به طرز آگاهانه ای متعهد به دخالت دادن اجتماع در پژوهش است.
- پژوهش مشارکتی مبتنی بر دیالوگ (گفتگو) بین پژوهشگر و اجتماع است.
- پژوهش مشارکتی رهیافتی برای حل مسائل است. هدف آن کشف علل مشکلات مردم (ذینفعان) و بسیج استعدد خلاق آنها برای یافتن خرد جمعی در جهت شکستن بن بست ها می باشد. به عبارت دیگر همکاری نزدیک بین پژوهشگر و ذینفعان شرایطی را فراهم می سازد تا همه مشارکت کنندگان به تحلیل محیط اجتماعی و تدوین برنامه های مناسب بپردازند.
هدف اساسی دخالت دادن ذینفعان و جلب همکاری آنان در فرآیند برنامه ریزی و پژوهش است؛ به گونه ای که در جریان آن پژوهشگر به عنوان تسهیلگر و مشارکت کننده عمل می کند. از این رو بر خلاف مدل های مکانیکی که اعتقادی به ظرفیت مخاطبان خود ندارند، تحقیقات مشارکتی ارگانیک، معنویت گرا و انسانی هستند. این راهبرد به جایگاه مردم و توانمندی آنها در جریان پیشرفت و توسعه اعتقاد دارد.
 در عرصه کشاورزی شواهد بسیاری وجوددارد که نشان می دهد کشاورزان خود محقق و تحلیل گرند. مشکل اساسی این است که پژوهشگران آموزش کافی ندیده اند تا چگونه از فکر و تحلیل کشاورزان در زمینه توسعه کشاورزی و توسعه روستایی استفاده نمایند.
 یکی از دانشمندان به نام «مانیدرتسما» براین باور است که تاکنون تلقی ما از پژوهش محدود به مفاهیم سنتی بوده است. در برداشت سنتی، تحقیق یک کارعملی ، انتزاعی ، پیچیده و حجیم است که نتایج آن به زبان تخصصی و به صورت پیچیده نگارش می شود، به طوری که برای مردم عادی فاقد هرگونه کارآمدی می باشد. اما طی دو دهه گذشته مشخص گردید که میزان مشارکت بیشتر کشاورزان، تحقیق را در کشورهای در حال توسعه به مراتب اثربخش تر می سازد.
 مانیدرتسما می گوید: تصور کهنه و قدیمی مبنی بر این که علم دانشمندان بی تردید برتر از کشاورزان است، کنار گذاشته شده و علاوه بر آن کشاورزی سنتی دیگر یک نظام تولیدی عقب افتاده و ابتدایی نیست که بخواهیم قبل از نیل به هرگونه پیشرفتی، کشاورزی نوین را جایگزین آن سازیم.
 در واقع کشاورزی سنتی یک ره آورد درازمدت تغییر و نوآوری مداوم روستایی است. این تغییر و تحول از نسلی به نسل دیگر ادامه یافته است. بنابراین کشاورزی سنتی که با دانش بومی آمیخته باشد، ایستا نیست و سیمایی همانند صدسال پیش ندارد. کشاورزان خود از طریق آزمون و خطا دست به تجربه اندوزی زده اند تا عملیات کشاورزی را با شرایط متغیر سازگاری دهند. از این رو سازمان خواروبار جهانی کشاورزی (فائو) این حقیقت را که روستائیان هم در حال پژوهش هستند، مورد تائید قرارداده به نحوی که آنها را شرکای خود در امر پژوهش و توسعه قلمداد نموده است.
 این رهیافت براین پایه استوار است که هیچکس بهتر از کشاورزان از نیازهای خودشان آگاه نیست و بهتر از هرکس دیگری می توانند منابع، فرصت ها و نیازهای اساسی خود را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند.
 معیارهای پیچیده و تصمیم گیری کشاورزان خرده پا کاملا در ورای درک پژوهشگران قرار دارد. بنابرین هرچه آگاهی بومی کشاورزان با دانش فنی پژوهشگران ادغام شود، احتمال موفقیت فن آوری های جدید افزایش می یابد.
 امروز بحث اصلی کارشناسان فائو و سایر سازمان های توسعه ای در بخش کشاورزی حول محور تلفیق دو دانش بومی و رسمی دور می زند.
 دانش بومی و دانش رسمی از نظر قوت و ضعف مکمل یکدیگرند. از ترکیب این دو می توان به توفیق هایی دست یافت که هر کدام به تنهایی واجد آن نیستند. نمونه های زیادی از طرحها و برنامه ها در کشورهای مختلف وجود دارد که به علت عدم انطباق آنها با دانش بومی نتوانسته است به موفقیت منجر شود.
 دیدگاه "دکتر مرتضی فرهادی" استاد مردم شناسی دانشگاه علامه طباطبائی در این مورد قابل توجه است: سود نجستن از تجربیات جهانی، دیوانگی است، اما رها کردن تجربیات خودی که حاصل شرایط فرهنگی و اقلیمی این مرز و بوم است، نیز به هیچ روی خردمندانه نیست.
 گرایش به تحقیقات مشارکتی برای نخستین بار در ایران در مزارع دامداران شهرستان گلپایگان در نیمه دوم دهه ۱۳۷۰ عملیاتی شد.
 طی آن سال ها تعدادی از طرح های پژوهشی توسط پژوهشگران با مشارکت مردم به اجرا در آمد که دستاوردهای آن ها همچون حلقه های به هم پیوسته زنجیره ای از شکوفایی های علمی را به همراه داشت. برای یادآوری این توفیق ها سه نمونه را متذکر می گردم.

 تعامل کارشناسان ایستگاه تحقیقات دامپروری گلپایگان با دامداران در زمینه افزایش مکمل های فسفر و انرژی و جابجایی برخی از عناصر جیره غذایی منجر به بهبود کیفی تغذیه دام ها گردید، به گونه ای که پس از مدت زمانی معین آثار آن در افزایش کمی شیر دام ها به میزان 31 درصد آشکار شد. مطالعات اولیه نشان داد که میزان دریافت عناصر انرژی و فسفر در جیره های غذایی گاوها در روستاهای منطقه از تناسب مطلوبی برخوردار نبوده که این نارسایی بر عملکرد تولید وتولید مثل آنان اثرات محدود کننده ای داشت. بنابرین، پژوهش مذکور که با هدف بهبود عملکرد گاوها با استفاده از مکمل فسفر در تغذیه گاوهای شیرده در دوره ای که با علف تازه تغذیه می شدند، اجرا شد.
 اکثر دامدارانی که از مکمل فسفره برای گاوهای خود استفاده کردند، ضمن مشاهده مزیت های این مکمل در تولید شیر و ... اعتقاد داشتند دام های آنها از اشتهای مناسب تری برخوردار گردیده اند.

 
طرح پژوهشی دیگری که
با مشارکت همه جانبه دامداران اجرا گردید، «زود از شیرگیری گوساله» بود. کارشناسان همراه با مردم به این نتیجه رسیدند که به جای 110 روز شیردهی از طریق مصرف یک کنسانتره مکمل شیر توسط گوساله، می توان  این مدت را به 60 روز کاهش داد.
 نتیجه این اقدام پژوهشی صرفه جویی قابل ملاحظه اقتصادی برای دامدارانی بود که از طریق فروش شیر امرار معاش می نمودند. اگر با شاخص های اقتصادی امروز به این موضوع نگریسته شود، هرگوساله که با اجرای این طرح 200 کیلو شیر در طی 50 روز مصرف نمی کند، با احتساب هر کیلو شیر 1400 تومان، مبلغی معادل 280 هزار تومان برای هر دامدار در طی سال سوددهی دارد، ضمن این که معده گوساله برای پذیرش تغذیه با علوفه یا ... نیز زودتر آماده می شود.
 

تجربه پژوهشگران این ایستگاه در استفاده بهینه از آب پنیر نیز جالب توجه است. کارشناسان ایستگاه تحقیقات در وهله اول برای حفاظت از محیط زیست در آن مقطع زمانی که بر اثر پخش آب پنیر کارخانه پگاه گلپایگان بر روی مزارع و جاده های اطراف آلودگی زیادی ایجاد می کرد و در عین حال به منظور بهره گیری از خواص آن در افزایش تولید دام ها و ... دامداران را به مشارکتی دیگر فراخواندند؛ آن ها از دامداران خواستند که به جای آب با آب پنیر دام های شان را سیراب کنند. برای این منظور پژوهشگران به جای فعالیت در ایستگاه در اصطبل های دامداران حضور می یافتند تا همراه با آنان طرح خود را اجرا کنند.
 ابتدا دامداران از این اقدام روی گردان بودند تا این که با تضمین های کافی یکی از دامداران منطقه پذیرفت 32 راس از گاوهای خود را در معرض این آزمون قرار دهد. پس از مدتی که با اجرای این طرح آثار آن در بهبود کمی و کیفی دام مشخص گردید، استقبال چشمگیر مردم برای دستیابی به آب پنیر تماشایی بود. و ....

مجری این طرح سرکارخانم مهندس مهوش کوهی حبیبی بود که از طریق ارتباط موثر با زنان روستایی نقش تعیین کننده ای در عملیاتی ساختن این طرح پژوهشی داشت. او در واقع به عنوان یک تسهیلگر موفق عمل می کرد و رمز موفقیت ایشان شکیبایی، مهرورزی وعشق به مردم ، علاقه به پیشرفت طرح و از همه مهم تر اعتقاد به آن بود.
 قطعا تلاش مهندس کوهی حبیبی می تواند نمادی از اثرگذاری زنان در توسعه روستایی باشد و جا دارد که ایشان تجربیات ارزشمند خود را به رشته تحریر در آورد تا در دسترس همگان قرار گیرد.
 
همچنین شایسته است از جناب آقای دکتر حسن فضائلی مشاور محترم موسسه تحقیقات علوم دامی کشور که می توان گفت پایه گذار اجرایی شدن گفتمان تحقیقات مشارکتی در شهرستان ما بود، به نیکی یاد کرد که با اعتقاد راسخ پشتیبان پژوهشگران در تمام مراحل بود.
 علاوه بر آن آقایان دکتر علیرضا آقا شاهی (مدیر فعلی خدمات پژوهشی موسسه تحقیقات علوم دامی کشور) ، مهندس حیدرعلی گل محمدی (رئیس فعلی اداره جهاد کشاورزی گلپایگان)، مهندس علی آخوندی، مهندس فریبرز بدیعی مقدم و مهندس منصور صالحی با مشارکت در طرحهای پژوهشی یاد شده که ماندگار شده اند، میراث علمی درخشانی را از خود به یادگار گذاردند که به عنوان باقیات الصالحات ثبت خواهد شد.

هین بگو که ناطقه جو میکند
                                                              تا به قرنی بعد ما آبی رسد
گرچه هر قرنی سخن آری بود
                                        لیک گفت سالفان یاری بود

 در پایان از سازمان تحقیقات، آموزش وترویج کشاورزی انتظار می رود با گشودن بابی تازه فرهنگ تحقیقات مشارکتی در بخش کشاورزی را در کشور فراگیر و نهادینه سازد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.