چنین گفت #اقبال؛ اندیشه ها و آموزه ها
دکترقاسم صافی یکی از مفاخر علمی گلپایگان، طی ۵۰ سال حدود ۱۶ هزار ساعت تدریس و استادی دانشگاه تهران و ارائه بیش از ۳۰ اثر تالیفی و ۱۵۰ مقاله علمی و داوری پایان نامه ها و مقاله هایی را در کارنامه خود دارد و دارای گرایش های تحصیلی و پژوهشی در ادبیات و علم اطلاعات و دانش شناسی و علوم تربیتی بوده و سالیانی است که در پاسداشت و یادکرد اندیشه وران و خادمان فرهنگ و ادب کوشیده و در شناساندن آنان به نسل جوان و مردمان ایران، دست به قلم برده و اثرگذار بوده است.
دکتر صافی سال ها مسئولیت اداره نشریات در دانشگاه تهران را بر عهده داشته و مسئولیت اداره مراجع و منابع و نسخ خطی، مشاور در روابط بین الملل و معاونت موسسه لغت نامه دهخدا و مرکز بین المللی آموزش زبان فارسی از خدمات اجرایی وی به شمار می رود و در سال ۱۳۹۷ به عنوان پژوهشگر پیشکسوت نمونه دانشگاه تهران انتخاب شدند.
آنچه در زیر ملاحظه می کنید، برگرفته ای از نوشته آقای حامد داراب در مورد کتاب " چنین گفت اقبال؛ اندیشه ها و آموزه ها " اثر دکتر صافی است که ویرایش جدید آن توسط انتشارات دانشگاه تهران در سال ۱۳۹۷ به زیور طبع آراسته شده است.
#علامه محمداقبال_لاهوری شاعر، فیلسوف، سیاستمدار و متفکر و ادیب غیرایرانی بود که در فضای سیاسی و اندیشه ورزی و فرهنگی ایران مانند ماهاتما گاندی در حوزه سیاست و بیدل دهلوی در گستره شعر و ادبیات، تاثیرگذار بود. آوازه اندیشگی او در جنبش روشنفکری اسلامی، نهتنها در ایران؛ بلکه در اغلب کشورهای مسلمان نیز اثرگذار و تاریخساز بوده است.
نظریههای او با تأکید بر پیشگامی مسلمانان در روشهای تجربی و تمرکز بر آثار خوارزمی و ابوریحان بیرونی هنوز در روشهای تحلیلی متفکران اسلامی؛ بهخصوص نواندیشان دینی جایگاهی ویژه دارد.
اقبال به عنوان یک فیلسوف، به دغدغه اجتماعی و فکری مردم توجه خاص دارد و با همین رویکرد، بازسازی اندیشه دینی را مطابق با شرایط زمانی و مکانی تبلیغ میکند و به عنوان اندیشمندی یاد می شود که ضمن آشنایی با مکاتب و فیلسوفان غرب، به هویت شرقی و هویت انسانی پرداخته است. علاوه بر آن جهانشمولی دیدگاهش، او را از اندیشمندان ایرانی هم عصرش تمیز میدهد.
اقبال همزمان با مکاشفه در کاستیهای
جهان غرب به جهان شرق نیز میپرداخت و در کتاب
" احیای فکر دینی در اسلام "، بر
گرفتار آمدن غربیان بر عقل محض و شرقیان بر اشراق و شهود تاکید نموده، ترکیب
#عقلوعشق را معرفی می کند.
گرایش و اشتیاق اقبال به #ادبیات_فارسی را میتوان از ۱۱۰۰۰ بیت اشعارش که بیش از ۹۰۰۰ بیت آن به زبان پارسی است، تشخیص داد. در اغلب اشعار او تأثیر شدید از مولانا جلالالدین رومی، دیده می شود. مولانا در بیشتر شعرهای اقبال بهعنوان شخصیتی راهنما و یک دانای کل، حضور دارد. به عبارتی مولانا برای اقبال در آثار منظومش، جایگاهی همچون شمس تبریزی را دارد؛ جایگاهی که اگرچه مولفههای شهودی اندیشه اقبال را نمایان می سازد؛ اما هرگز اجازه نمیدهد که این شهود اشراقی، بدون وام گرفتن از اندیشه و خردی که در غرب آموخته و تجربه کرده، نمایان شود.
یکی از نکتههایی که درخصوص رویکرد اقبال به زبان فارسی وجود داشت از یک سو، ظرفیت زبان فارسی و از سوی دیگر، حساسیت به سلطه و اشغال بریتانیا بر شبه جزیره هند بود که به حذف زبان فارسی و جایگزین شدن زبان انگلیسی می انجامید.
کتاب "چنین گفت اقبال" خلاصه ای
توصیفی- تحقیقی از " سیما و زندگی معنوی "،
" علم و سیاست "، " آرمان و آرا "،
" فلسفه اجتماعی "، و نظریه های تربیتی اقبال است؛ کتابی کم حجم و پُربار که
خواننده را به دریافت بیشتر از آرای او ترغیب می کند. همچنین برای ارجاع به نظریه
فلسفی اندیشگی او در زمینه های مختلف، سروده هایی به عنوان شاهد و قلمرو دقیقی از
تالیفاتش را ارائه می دهد که مطالعه آن، مایه روشنی دل و آرامش روان است و نگاه
آدمی را به عالم وسیع می کند و زمینه ای پوینده، جاندار و متحرک برای خواننده پدید
می آورد.
نظریه خودی و فلسفه بیخودی اقبال را می توان برجسته ترین بخش کتاب دانست که دکتر صافی توصیف دقیقی از دریافت های آن اندیشمند را در باره مفاهیمی چون انسان، حقیقت، نفس، درک وجود و ... به دست می دهد و درک اندیشه انسان آرمانی او را راحت یاب تر می کند، و می نمایاند که چگونه مسلمانان که پیوسته در نزاع و اختلاف با یکدیگرند و اقبال از عقب افتادگی و عفونت فساد آنان رنج می بُرد، می توانند خود را از این مهلکه نجات دهند و با پیروی از مرامنامه ای که در آثارش آورده، قادر می شوند در بازسازی اندیشه دینی مطابق با شرایط زمان و مکانی متجدد، جامعه ای پویا با درک و فهم بالا نایل شوند و به یک مدینه فاضله و امنیت و عدالت و خودآگاهی و خودیابی برسند.