دکتر ابراهیم جعفری
دکتر ابراهیم جعفری

دکتر ابراهیم جعفری

فرهنگی

رَبَنا متعلق به مردم است

                       

                                      ( استاد شجریان )



 رَبَنای شجریان یکی از عالی ترین مصداق های ورود او به قلمرو زیست معنوی مردم است؛ به گونه ای که مانند اذان مُوذن زاده اردبیلی در حافظه تاریخی ایرانیان چنان جا گشوده که به هیچ وجه زدودنی نخواهد بود.
در حالی که شاید آواز شجریان تنها فرهیختگان را مجذوب سازد؛ اما مناجات و ربنای او در ذهن همه مردم ریشه دوانده و هیچ رمضانی نیست که هنگام افطار از خاطرها گذر نکند.

  ماه مبارک رمضان فرصتی است تا بخشی از سخنان زنده یاد استاد شجریان را درباره شکل‌گیری ربنا و ‌نحوه انتشارش بعد از ۴۳ سال که از ساخت آن می‌گذرد؛ از نظر بگذرانیم.
سال ۱۳۵۸ تغییرات و تحولاتی در رادیو مخصوصاً در بخش موسیقی در حال شکل‌گیری بود. در آن سال‌ مدیران رادیو تصمیم داشتند تولید موسیقی در رادیو را تعطیل کنند و تولیدشده‌های بیرون را بخرند. جلساتی با مدیران رادیو گذاشتیم و در این جلسات خیلی تلاش کردیم مدیران را برای انجام اقداماتی جدید راضی کنیم.

 در جریان‌ این بحث ها بود که رئیس وقت رادیو آقای وجیه‌اللهی که فردی تحصیلکرده و روشنفکر بود، از من موکداً می‌خواست با توجه به تغییرات و تحولات سیاسی و مذهبی ایران، برای پخش آثار جدید طرحی نو ارائه دهم؛ چون نمی‌خواستند آثار دوره قبلی را پخش کنند. به ایشان گفتم سال‌هاست از آن فضا دور شدم و راه من با موسیقی و ارکستر تعریف شده است و این کارِ الان من نیست؛ اما ایشان گفت فقط شما می‌توانید و از من خواست برای مناجات‌ها و اذان قبل از افطار کاری انجام دهم که من هم پذیرفتم.

 کلاسی برای افرادی که قرار بود دعای سحر و مناجات بخوانند، گذاشتم تا با این افراد نحوه درست خواندن را کار کنم.
اگر چه برنامه‌های دم افطار دوران قبل از انقلاب را مرحوم سیدجواد ذبیحی بسیار عالی خوانده بود و من تمام کارهای او را از نوجوانی شنیده بودم و مناجات حضرت امیر را با صدای او از حفظ بودم، با این حال پذیرفتم که این کار را انجام دهم.
مردم به رَبَنا و دعای سحر مرحوم ذبیحی و اذان مرحوم موذن‌زاده‌ِ اردبیلی عادت کرده بودند. نمی‌شد به این راحتی این عادت را در مردم تغییر داد. باید براساس آن حال و هوا حرکت می‌کردم؛ اما در عین حال می‌خواستم این اثر ویژگی‌های خاصی نیز برای خودش داشته باشد تا بتوان آن را به مردم قبولاند و کار جدید را جایگزین کنم.

 ظهر آن روز همان آیاتی را که مرحوم ذبیحی خوانده بود، پیدا کردم و دو آیه دیگر نیز از سوره های آل‌عمران و بقره پیدا نموده و یک مطالعه ذهنی انجام دادم که چگونه آن را بخوانم تا علاوه بر نزدیک بودن به کار مرحوم ذبیحی، اثر جدیدی باشد.  
 در استودیو هم سه نفری که بنا بود رَبَنا را بخوانند، بارها خواندند و نشد تا اینکه من بخشی از آن را می‌خواندم و آنان تکرار می‌کردند تا توانستیم رَبَنا را ضبط کنیم. شروع به ویرایش و تصحیح این آثار کردم. از چهار ‌بعدازظهر تا سه‌صبح کارها را تک و تنها در رادیو تصحیح می‌کردم تا اثر مناسبی برای پخش در ماه رمضان آماده شود.

 کارها را دو‌ روز مانده به ماه رمضان آماده ساخته و به رئیس رادیو ارائه کردم، اما از همان موقع و حتی قبل‌تر آن، فریدون شهبازیان اصرار می‌کرد که با صدای خودم پخش شود و من هم مصرانه می‌گفتم که صدای من نباید این‌گونه پخش بشود؛ اما روز اول ماه رمضان دیدم رَبَنایی را که خودم خوانده‌ام، از رادیو پخش شد.

 زنگ زدم به آقای وجیه‌اللهی؛ دیدم ایشان خیلی خوشحال هستند و می‌خندند. گفت که تیر از کمان رها شده و من این را کپی کردم و به همه رادیوها و شهرستان‌ها دادم و همه این کار را پخش کردند. اعتراض کردم، اما او خندید و گفت که ما برنامه به این خوبی را از دست نمی‌دهیم و این اثر را باید همه مردم بشنوند.

 یکی از دوستان تعریف می‌کرد یکی از قاری‌های بزرگ مصر به اسم غلوش در ایران بوده که رَبَنا را می‌شنود. از این کار یک کپی می‌خواهد تا ببیند می‌تواند آن را بخواند یا نه؟ بعد از دوسال دوستم او را مجددا می‌بیند و این قاری به او می‌گوید « کار من نیست »، چرا که خواندن اوجی که در  ربنا هست، کار هر خواننده‌ای نیست.
 استاد شجریان که بالاترین ارتفاع صدا را  ماهرانه در " اَفرِغ عَلَینا صَبرا " ، پیاده کرد، بارها اعلام نمود: رَبَنا متعلق به مردم است. خوشبختانه این اثر فراموش نشدنی در فهرست ملی میراث ناملموس فرهنگی ایران ثبت شده است.
استاد شجریان یکی از قله های بلند نسل های متاخر است که بر همان مدارِ
 " صدای مردم شدن " خواند و مانا شد و از این رو نسل ما که با تصنیف های زیبا و طرب انگیز او زندگی کرده، برای همیشه تاریخ، خود را وام دار این عزیز سفرکرده می داند.

           یادش گرامی و نامش جاویدان باد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.