دکتر ابراهیم جعفری
دکتر ابراهیم جعفری

دکتر ابراهیم جعفری

فرهنگی

از #مود تا #پاریس

  ابراهیم جعفری


 از #مود تا #پاریس



 پای صحبت همکلاسی های دکتر معتمدنژاد در روستای مود



⬅️به مناسبت نهمین سال درگذشت پدر علوم ارتباطات اجتماعی



 ابراهیم جعفری

 دهکده جهانی

@dehkade_jahan


 نُه سال از خاموشی شمع فروزان علوم ارتباطات اجتماعی ایران زنده یاد دکتر کاظم معتمدنژاد سپری شد. از سال ۱۳۹۲ به بعد ۱۴ آذر ماه ( سالروز درگذشت ایشان )، فرصتی است تا خاطرات، مجاهدت های علمی و آثار ماندگاری که این چهره درخشان از خود بر جای نهاد، مورد بازخوانی قرار گیرد.



 اینجانب که افتخار شاگردی دکتر معتمدنژاد را از سال ۱۳۵۶ تا ۱۳۸۸ ( به صورت ناپیوسته ) در دانشگاه علامه طباطبایی داشتم،  طی سال های گذشته با یادآوری جنبه های مختلف حیات پربار این فرزانه فروتن در حد توان و بضاعت خود، یادداشت هایی را تقدیم دوستان نموده و امیدوارم به شرط حیات در سال های بعد نیز توفیق انجام این وظیفه را داشته باشم.



 در یکی از روزهای هفته منابع طبیعی سال ۱۳۸۷ که نمایشگاهی از دستاوردهای پژوهشی وزارت جهاد کشاورزی در سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج این وزارت‌خانه برگزار گردید، دکتر معتمدنژاد همراه با همسر بزرگوارشان شادروان خانم آذرمیدخت یکتا مرام میهمان ما بودند.

در آن روز به یاد ماندنی دکتر معتمدنژاد درختی را در فضای سبز سازمان کاشتند که برای بنده مشاهده پر کردن گودال نهال با خاک توسط ایشان جالب و خاطره انگیز بود؛ زیرا تا قبل از آن فقط قلم و کتاب را در دستان شان تصور می کردم.

پس از بازدید غرفه های مراکز تحقیقاتی استان های مختلف، در سخنرانی خود به این نکته اشاره کردند که:

« من یک روستازاده هستم و با مسائل بخش کشاورزی آشنایی دارم؛ از این رو موفقیت ها و دستاوردهای علمی شما برای من بسیار شیرین و دلپذیر است و در ادامه اظهار امیدواری کردند که روزی شاهد انتشار روزنامه ای با عنوان و محتوی کشاورزی باشیم »



 ماهنامه مدیریت ارتباطات در یک اقدام ابتکاری به مناسبت هفته معلم سال ۱۳۹۳ با اعزام گزارش گران خود به روستای مود  بیرجند ( زادگاه دکتر معتمدنژاد )، با همکلاسی های دوره ابتدایی پدر علوم ارتباطات اجتماعی گفت و گو کرد و خاطرات آنان را انتشار داد که به مواردی از آن ها اشاره می گردد.



سال ها بود که دکتر معتمدنژاد از مود رفته بود؛ اما وقتی در سال ۱۳۸۵ به مود باز گشت همان چهره آرام، نجیب و سر به راهی بود که یک روز صبح زود با چمدانی کوچک و با مینی بوس مود - بیرجند ده ما را ترک کرده بود. آن روز که کاظم رفت، واقعاً دلمان گرفت؛ اما وقتی با موفقیت و سرافرازی و با چهره ای شاداب و زیبا به مود برگشت، همه آن دلتنگی ها رفت. او از غم دیگران غصه می خورد و از دیدن نابسامانی های مردم کشور خودش و دیگر کشورها رنج می برد و همین شد که روزنامه نگار شد.

زنده یاد دکتر معتمدنژاد در همه این سال ها  خیلی کم فرصت داشت تا به مود بیاید؛ ولی همان چند دفعه ای که آمد، آن قدر بی ریا و قشنگ در بین هم محلی ها ظاهر شد که ما واقعاً به وجودش افتخار می کردیم. دکتر معتمدنژاد که پای در خانواده و نسلی روحانی و عالم داشت، از خداوند بزرگ عاقبت بخیری می خواست و به آرزویش رسید.

اکنون ردپای احساس او را در دامان کوه ها نزدیک لانه کبک ها و میان درختان سرسبز این دیار می بینیم که آرام و با تأنی از کنار ما می گذرد و با لبخندی بر لب نشان می دهد که از زندگی معلمی و کمک به دیگران راضی بوده و گرچه صدها کیلومتر دورتر از مود غنوده است؛ اما آرام و مهربان نگاهش به ما و مردمی است که دوستشان داشت و خودش را متعلق به آنان می دانست. او از مود تا پاریس رفت و در تهران آرام گرفت؛ اما یاد و خاطره اش برای کسانی که حتی یک بار او را دیده اند، ماندگار است.

از شما سپاسگزاریم که که به دنبال نشانه های معلمی دکتر معتمدنژاد در مود هستید و در هفته معلم سری به ما پیرمردها زدید. افتخار کاظم این بود که معلم است و ما هم که در مود یا سایر شهرهای ایران معلمی کردیم، پس از بازنشستگی بیل کشاورزی را در دست گرفتیم تا به جامعه بگوییم اگر معلمی و کشاورزی کشوری درست نشود، خیال درست شدن بقیه کارها خوابی است که تعبیر نخواهد شد.



 دکتر معتمدنژاد که به نقل از دکتر اسدالله زمانی در خانواده شأن ۵ مجتهد و دو شاعر وجود داشته، در مراسم نکوداشتی که در سال ۱۳۸۳ از سوی دانشگاه علامه طباطبایی به پاس آثار و خدمت های ماندگار ایشان به توسعه دانش ارتباطات در ایران برگزار شد، اظهار داشت:

« من یک معلم عادی بودم که زیر چتر دانش دانشجویان، به شهرت رسیدم. این شهرت متعلق به خود آن هاست. دانشجویان به معلم خودشان نام گذاشتند و گرنه من یک معلم معمولی همیشگی هستم»

به قول دکتر یونس شکرخواه: « دکتر معتمدنژاد مثل درخت های کویری بی انتظار و بی اعتنا به باران پُر ریشه بود و با این ماموریت که غبار چشم های رهگذران را اذیت نکند، متکی به خود و ماندگار ماند»



        یادش گرامی و نامش جاویدان باد
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.