دکتر ابراهیم جعفری
دکتر ابراهیم جعفری

دکتر ابراهیم جعفری

فرهنگی

موسیقی آیینه اندیشه است

* موسیقی آیینه اندیشه است* 


 * به مناسبت ۲۱ ژوئن ( ۳۱ خرداد ماه ) روز جهانی موسیقی* 


 ابراهیم جعفری

 دهکده جهانی

@dehkade_jahan


World Music Day: 21st June


 * آنجا که کلام باز می ماند، موسیقی آغاز می شود* 


 اگرچه هویت یک ملت با شاخصه هایی نظیر خط، زبان و ... تعریف می شود؛ *اما از نظر تاریخی موسیقی مقدم بر آن هاست.* 

تاریخ و هویت انسانی با *موسیقی* آغاز می شود. همان گونه که انسان ها بدون آب و هوا و غذا نمی توانند زندگی کنند، بدون موسیقی هم امکان حیات ندارند؛ بنابراین اگر غذای موسیقی را متناسب با اقلیم جامعه فراهم نسازیم، آن را از جای دیگری می گیرد که ریشه در این خاک ندارد. 


 بین موسیقی و اندیشه از دیرباز ارتباط عمیقی وجود داشته است. نخستین بار *«ژان ژاک روسو»* مصلح اجتماعی، با طرح نظریه ای، جامعه ها را به سه گروه *پیشرفته، نیمه پیشرفته و بدوی* تقسیم‌ کرد و در این رده‌بندی اغلب کشورهای شرقی را در دسته *«جوامع پیشرفته فرهنگی»* قرار داد. 

از جمله مباحثی که روسو مطرح کرد، رابطه *«اندیشه‌ فرهنگی»* با *«بلوغ جامعه»* بود و تأکید داشت که از نشانه های یک جامعه پیشرفته فرهنگی، *«موسیقی»* است؛ بنابراین موسیقی می‌تواند سمبلی از *«جامعه‌ای متفکر»* باشد.

 *دکتر پیروز ارجمند* در مقاله ای با عنوان *«گسست موسیقی از دنیای اندیشه»* در روزنامه ایران ( ۱۳۹۵/۸/۳ ) خاطرنشان می سازد که این شاخص در غرب تقریباً از *قرن سوم میلادی به بعد* آشکار شد؛ به گونه‌ای که *خانواده‌های اشرافی و اشراف‌زادگان* برای این که میزان شعور فرهنگی و سطح تفکر خود را نشان دهند، از گروه‌های موسیقی حمایت می‌‌کردند. در این دوره هر کس که به موسیقی کلاسیک روی می‌آورد، در ردیف اندیشمندان جامعه قلمداد می‌شد.


حال ممکن است این سؤال پیش آید که موسیقی با توجه به تأثیرات اجتماعی اش، در چه کشورهایی به رشد رسیده یا به تعبیری دیگر چه جوامعی اساساً موسیقی‌پرور هستند؟ 

دنیای غرب در قرن هجدهم یا همان *عصر خرد* که منجر به *انقلاب صنعتی* شد، تغییراتی را پشت سر گذاشت که طبیعتاً *تحولات  موسیقایی* را نیز در پی داشت. بر این اساس موسیقی در یک روند نزدیک به ۳۰۰ سال، مسیر تکامل را طی می‌کند و نتیجه آن حضور موسیقی دانان و میزان رشد موسیقی در آن کشور‌هاست؛ *تا آنجا که اهل سیاست هرگاه خواستند خودشان را به نوعی به جامعه روشنفکری گره بزنند، خود را به موسیقی دانان و نویسندگان نزدیک کردند.* 


در تاریخ ایران نیز موسیقی همواره پیوندی ژرف با *«حکمت اسلامی»* داشته است. *ابن‌سینا* ، از حکمای برجسته جهان اسلام، برای حکمت چهار علم قائل می‌شود که یکی از آن ها *«علم موسیقی»* است.

تقریباً در طول تاریخ ایران و به طور مشخص از قرن سوم تا هشتم هجری بسیاری از دانشمندان و حکیمان ما از جمله مباحث و مسائلی که در کتاب‌هایشان محل تأمل قرار می‌گرفت، *«موسیقی»* بود. *بسیاری از عارفان و شاعران ما هم موسیقی دان بودند.* 


 در دوره قاجاریه با ورود ساز و آوازِِ مطربی و سطح پایین، به تدریج موسیقی جدی کنار زده شد و این شرایط تا اواخر حکومت احمد شاه ادامه یافت؛ *اما پس از آن دوباره بازگشت به موسیقی علمی آغاز می‌شود و به نوعی این هنر که نزدیک به ۲۰۰ سال در انزوا بود، به‌تدریج به سمت بازنمایی خود حرکت و تداوم می یابد تا به مرکز حفظ و اشاعه موسیقی می‌رسد و با تأسیس دانشگاه تهران، جریان علمی موسیقی رو به رشد می‌گذارد و تا امروز ادامه می‌یابد؛ به گونه ای که می‌توان گفت خوشبختانه امروزه در جامعه ما گسست پیش آمده بین موسیقی و اندیشه تا حدی جبران شده است.* 


 موسیقی سنتی پس از آن که جریان علمی موسیقی غرب به ایران وارد می‌شود، گاه با آن در تعامل و گاه در تقابل قرار می‌گیرد؛ اما می‌توان گفت که اوج شکوفایی این هنر در ایران فارغ از پنج قرن سوم تا هشتم، طی چند دهه اخیر بوده است؛


*دکتر بهمن نامور مطلق* نیز در مقاله ای با عنوان *«ارتباط معنادار اندیشه و موسیقی»* ( روزنامه ایران ۱۳۹۵/۸/۳ ) یادآور می شود  *جوامع همان‌طور که می‌اندیشند، به همان شکل هم موسیقی را تدوین می‌کنند و می‌نوازند؛ بنابراین می‌توان گفت که موسیقی آیینه اندیشه است.* 

 *در واقع موسیقی و اندیشه رابطه معنی داری با یکدیگر دارند؛ از این رو هر جا اندیشه تعطیل می‌شود، موسیقی نیز ناکارآمد و سطحی می‌ گردد. اگر جامعه‌ای در حوزه موسیقی رو به زوال گرایش دارد، می‌توان متصور بود که این زوال، دامان اندیشه آن جامعه را هم خواهد گرفت.* 


 همه اقوام و فرهنگ‌ها به *«موسیقی»* وابسته اند؛ همان‌طور که به *«اندیشه»* نیازمندند و *محروم کردن یک جامعه از موسیقی، در واقع محروم ساختن مردم از یک نیاز عمیق انسانی و فکری است.* 

موسیقی برای گروهی آهنگ چرخش نجوم است، برای دیگری آوای خوش بهشتی است و برای فردی همچون *ملا محسن فیض کاشانی* *بستری برای نیایش است.* 

با موسیقی نمی‌توان مبارزه کرد؛ چراکه در نهاد انسان‌ها ریشه دارد؛ بنابراین باید با آن به صورت اصلاحی برخورد کرد و به جای کنار گذاشتن الگوهای هنری همچون *زنده یاد محمدرضا شجریان و ...،* آنان را در سطح جهانی مطرح ساخت.


 *موسیقی شاعرانه ترین، نیرومند ترین و زنده ترین هنرهاست که از فکر تراوش می کند، به قلب می نشیند و جبران ناکامی های زبان و شیوه ای برای بیان احساسات است.*

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.