بانک گرامین ؛ بانک فقیران
#محمد_یونس، اقتصاددان بنگلادشی و برنده جایزه #صلح_نوبل در سال ۲۰۰۶ معتقد است مشکل #فقر_ساختاری است نه شخصی. وی با تأسیس #بانک_گرامین مشهور به بانک فقرا توانست قدمهای مؤثری در از بین بردن فقر بردارد.
یکی از بدترین و زشتترین اتفاقات در عصر حاضر، وجود فقر در جهانی است که به لحاظ رونق و رفاه بیسابقه است، است؛ اما آنچه که بدترو زشتتر به نظر میرسد این است که ما این معضل را پذیرفته و اغلب معتقدیم کار چندانی نمیتوان برای از بین بردن آن انجام دهیم.
یکی از افرادی که این باور را نداشته و کارهای برجسته و درخشانی در کاهش فقر انجام داده دکتر #محمد_یونس ( اقتصاددان بنگلادشی و برنده جایزه صلح نوبل در سال ۲۰۰۶ ) است که تجربه مؤفق او در این نوشتار مورد توجه قرار گرفته است.
محمد یونس در سال ۱۹۴۰ در روستای «باسوا» ی بنگلادش به دنیا آمد و دوران طفولیت خود را درهمانجا سپری کرد پس از آن برای طی دوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان به روستای «چیتا کونگ» رفت و از همانجا بود که در دانشگاه «داکا» پذیرفته شد و چندی بعد نیز به سمت استادی اقتصاد همان دانشگاه رسید. او توانایی خود در زمینه تجارت و اقتصاد را با تأسیس «شرکت خودکفایی» همزمان با تحصیل در دانشگاه «داکا» نشان داد و همچنین مؤفق به دریافت بورس تحصیلی از دانشگاه «فندربیلت» ایالت تنسی ایالات متحده شد و مدرک دکترای اقتصاد را از این دانشگاه دریافت کرد.
اگرچه او از خانوادهای مرفه بوده؛ اما درک ملموسی از فقر و قحطی دارد. او در طول زندگی خود بارها و از نزدیک شاهد بوده است که قحطی و گرسنگی چگونه جان هزاران تن از افراد بیبضاعت را در شهرها و روستاهای بنگلادش گرفته است. وی معتقد است فقر مردم از تنبلی یا حماقتشان نیست، بلکه به خاطر نداشتن یک حامی مالی هرچند کوچک است، فقر یک شکل ساختاری است نه شخصی
وی که در سال ۱۹۶۹ از دانشگاه وندربیلت دکترای رشته اقتصاد گرفت. با بازگشت به کشورش در سال ۱۹۷۲ به عنوان استاد اقتصاد در دانشگاه چیتاکانگ آغاز به کار کرد. یونس در سال ۱۹۷۸ جایزه رئیس جمهور را به خاطر ابتکار سیستم کوپراتیفی موسوم به «هاگا خمار» را به دست آورد. همچنین در سال ۱۹۹۴ جایزه سازمان غذایی جهان به وی تعلق گرفت.
محمد یونس در رابطه با اینکه چگونه اندیشه اهدای اعتبارات کوچک به فقرای روستائی در ذهن وی پیدا شد چنین میگوید: " خوشبختم از اینکه من استاد در دانشگاه چیتاکانگ بودم. در حوالی این دانشگاه روستاها قرارداشتند. برای رسیدن به دانشگاه میبایستی از این روستاها عبور میکردم. من رنج وغم مردم فقیر را میدیدم و تصمیم گرفتم تا برای چارهجویی کاری انجام دهم. همان بود که اندیشه تهیه اعتبارات کوچک برای تغییر دادن زندگی ایشان در ذهنم پیدا شد. "
وی در سال ۱۹۷۶، #بانک_گرامین (به معنای بانک دهکده یا بانک مناطق روستایی) را تأسیس کرد. زندگی حرفهای محمد یونس سراسر تلاش وابتکار بوده است. دراوج این زندگی افتخار آمیز تأسیس گرامین بانک قرار دارد. ایده تأسیس این بانک زمانی به ذهنش آمد که بنگلادش با قحطی و گرسنگی دست به گریبان بود. او در آن زمان به این نتیجه رسیده بود که میتوان با اعطای وام های کوچک، کارهای بزرگی انجام داد که از عهده وام های بزرگ بر نمیآید. در سال۱۹۷۶، دانشجویان او در دانشگاه چیتاکونگ و در جریان تحقیقات میدانی خود با زنی مصاحبه کردند که با چوب بامبو صندلی میساخت، نتیجه بررسیها نشان میداد که اگر به این زن وام اندکی برای خرید چوب بامبو داده شود ، قادر به ساخت هفتهای ۱۰صندلی است که سود اندکی دارد؛ اما در بهبود وضعیت زندگی او مؤثر است.
پروفسور یونس براین اساس نتیجه گرفت حتی میزان وام اندک متناسب با نیازش میتواند نقش مهم و مؤثری در زندگی او و خانوادهاش داشته باشد. محمد یونس نخستین وام را در سال۱۹۷۶ پرداخت کرد. وی ۲۷ دلار از پولی را که داشت به ۴۲ نفراز روستاییانی زنجیرساز منطقه چوپرا که در نزدیکی دانشگاه بود قرض داد تا با این مبلغ کم قادر به ادامه کار باشند و اندکی خود را از نکبت فقر خلاص کنند. بنابراین به اعطای این گونه وامها ادامه داد و در مرحله بعد کلاسهایی را برای وام گیرندگان تشکیل داد تا به آنها بیاموزد چگونه با وام اندک وضعیت زندگی خود را اندکی بهبود دهند.
بانک گرامین تا سال۲۰۰۶ مبلغ ۱/۵ میلیارد دلار به ۳/۵ میلیون متقاضی وام داده است. این بانک فعالیتهای دیگری را نیز برای اعطا وام به فقرا در پیش گرفت. این فعالیتها شامل اعطای وام برای فقرای روستایی جهت ساختن خانه وسرپناه، تهیه ادوات ماهیگیری، پروژه های آبیاری، سرمایههای اولیه برای کار، نساجی و سایر فعالیتها است.
اکنون از این مدل بانکداری برای اعطای وامهای کوچک در بسیاری از کشورهای درحال توسعه و حتی کشورهای توسعه یافته اقتباس میشود.
ابراهیم جعفری