* همشهریان در انتظار بازگشایی استخر*
* به مناسبت ۲۶ مهرماه، روز تربیت بدنی و ورزش و بازگشت پیرومندانه آقای محمد ابراهیم شیروانی از مسابقات ملی کاراته*
ابراهیم جعفری
دهکده جهانی
@dehkade_jahan
*زِ نیرو بود مرد را راستی*
*زِ سستی کژی زاید و کاستی*
توسعهِ ورزشهای همگانی در شرایطی که بیتحرکی و بیماریهای ناشی از زندگی شهری، سلامتی بسیاری از شهروندان را تهدید میکند، راه حلی برای کاهش مشکلات است.
*سازمان بهداشت جهانی* ورزشهای همگانی را ورزشهایی میداند که با کمترین هزینه برای همهِ افراد جامعه در دسترس باشند و هدف از پرداختن به آن ها را ارتقای بهداشت و سلامت جسمی و روحی جامعه می داند.
منظور از همگانی یا عمومی کردن ورزش در جامعه، *«حفظ سلامت جسمی و روحی و ایجاد نشاط و شادابی و استفاده مطلوب از اوقات فراغت و نیز ایجاد زمینهی تفریحات سالم برای آحاد مردم»* است.
این سازمان اعلام کرده است بیماریهای قلبی عامل یک سوم مرگ و میرها در جهان است و فعالیت بدنی منظم و مستمر را عامل کاهش خطر مرگ ناشی از آن و کاهش فشار خون و خطر ابتلا به دیابت عنوان میکند. بی جهت نیست که اندیشمندان می گویند: *" هر کشوری که در ورزش سرمایه گذاری نکند، باید هزینه اش را در حوزه درمان بپردازد. "*
از آنجا که ورزش و به ویژه ورزشهای همگانی موجب افزایش امید به زندگی از طریق ارتقای سلامت افراد جامعه میشود، یکی از شاخصهای توسعه انسانی در جوامع نیز به شمار میرود. از یاد نبریم که افزایش سلامت و نشاط مردم، بهرهوری نیروی کار جامعه را نیز بالا می برد.
در عین حال این ورزش دارای کارکردهای مطلوبی چون *افزایش همدلی، تقویت همبستگی، مشارکت اجتماعی، تحکیم روابط و پیوندهای اجتماعی و کمک به فرایند جامعهپذیری افراد* می باشد.
با این وصف ورزش همگانی که هدفش فراهم آوردن امکان و فرصت ورزش کردن برای همهِ افراد جامعه است، میتواند *علاوه بر تضمین سلامت جسمی و روحی افراد جامعه در کسب مهارتهای اجتماعی، شکلگیری هویت فردی، کاهش تضادها و تنشها، پر کردن اوقات فراغت و ...* نقش انکارناپذیری داشته باشد.
در جهان امروز میزان نشاط، تحرک و شادابی شهروندان، که نقش مؤثر در تولید و درآمد جامعه دارد، عامل مهمی در *سنجش توسعه یک کشور* است. ورزش همگانی در واقع کوششی جهت *ترویج تحرک* بین همهِ اقشار و آحاد جامعه می باشد.
کارشناسان، ورزش شهروندی را کُنشی میدانند که در هر شرایط و به طور عمومی، قابل اجرا بوده و نیاز به امکانات و تأسیسات تخصصی خاصی نداشته و برای سلامتی و گذران اوقات فراغت به اجرا در میآید.
هدف از پرداختن به چنین ورزشهایی ارتقای بهداشت سلامت جسمی و روحی جامعه است.
ورزش همگانی می تواند بستر لازم برای توسعه ورزش قهرمانی و ورزش حرفه ای را نیز فراهم سازد. بنابراین از ورزش همگانی انتظار میرود به ارتقای کمی و کیفی عملکرد افراد کمک کرده و علاوه بر آن، دستاوردهای دیگری را به طور مشخص در راستای بهبود روابط اجتماعی عرضه کند.
جای بسی خوشبختی است که در زادگاه ما ( گلپایگان ) هر روز شاهد پیاده روی، دوچرخه سواری و تحرک شکوهمند همشهریان اعم از زنان و مردان در مناطق مختلف شهر و به ویژه بلوار امام رضا ( ع ) هستیم که از این طریق پویایی و نشاط خود را به نمایش می گذارند.
قبل از فراگیر شدن کووید ۱۹ بارها گزارش *پیاده روی عمومی مردم گلپایگان* در سطح شهر و در فاصله های معینی انتشار می یافت که امید است شاهد تکرار این سنت حسنه باشیم.
در غروب آفتاب بیست و چهارم مهرماه ۱۴۰۱ از بازگشت پیروزمندانه *جناب آقای محمد ابراهیم شیروانی* از مسابقات ملی کاراته که در شهر رامسر برگزار شده بود و ایشان با کسب رتبه عالی، ازجمله قهرمانان برگزیده جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در *تورنمنت جهانی ۲۰۲۳ ژاپن* ( ۱۴۰۲ خورشیدی ) گردیدند، مطلع شدم و همراه با جمعی از معتمدان، اعضای شورای شهر گلپایگان و گوگد و نیز تعدادی از مسئولان ادارات در منزل پدری ( جناب آقای حاج خلیل شیروانی ) به استقبال این قهرمان ملی شتافتم.
در آن فضای صمیمی که رئیس محترم اداره تربیت بدنی نیز حضور داشتند، ضمن اشاره به استعدادهای ورزشی شهرستان گلپایگان، بر ضرورت *راه اندازی سریع استخر* تاکید گردید که خوشبختانه با اعلام تخصیص ۱۰ میلیارد تومان اعتبار، قول مساعد داده شد که در اولین فرصت اقدام گردد.
* باشد که از این طریق منش جوانمردی و پهلوانی با درونمایه اخلاق در میان مردم شهر و روستاها گسترش یابد و به افزایش کیفیت زندگی همشهریان عزیز منتهی گردد.*
با عرض تبریک به جناب آقای محمد ابراهیم شیروانی، توفیق ایشان را در کسب مدال افتخار آفرین برای کشورمان در مسابقات جهانی ۲۰۲۳ میلادی ژاپن از خداوند متعال مسئلت می نماییم.
* *
* ولادت باسعادت فخر عالم امکان مبارک باد*
فرارسیدن میلاد فرخنده نبی مکرم اسلام *حضرت محمد مصطفی ( ص )* و هفته وحدت نشانگر بلوغ انسانیت و تجلی فرهنگ و تمدن اسلامی در عصر جاهلیت است.
ظهور آخرین فرستاده خدا انفجار نور در تاریکی بود. او نه تنها انسان ها را از خواب غفلت بیدار کرد؛ بلکه قابلیت جانشینی خداوند در زمین را با شکوفایی ظرفیت هایشان آشکار ساخت.
از سوی دیگر، هفته وحدت بیانگر همدلی و تمسک همه مسلمانان به سیره نبوی است که بالاترین هنرش بسط و گسترش مکارم اخلاقی در جهان است.
خدای بزرگ را سپاسگزاریم که به برکت هفته وحدت، مسلمانان جهان با دست یازیدن به نقاط اشتراک و تفاهم خود که در راس آن ها وجود با عظمت رسول الله ( ص ) می باشد، قادرند دسیسه های شوم تفرقه و نفاق استکبار جهانی را نقش بر آب سازند و فردایی بهتر را برای توسعه و پیشرفت طراحی کنند.
* با عرض تبریک صمیمانه به همه عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت (ع ) ، تداوم راه رسول گرامی اسلام و ششمین اختر فروزان آسمان امامت و ولایت حضرت صادق ( ع ) را از خداوند متعال مسئلت می نماییم.*
ابراهیم جعفری
* تغییرات فرهنگی در ایران*
✍دکتر یونس نوربخش دانشیار رشته جامعه شناسی دانشگاه تهران
روزنامه اطلاعات، ۱۶ مهر ۱۴۰۱
طی هفته های گذشته شاهد اعتراضات و گاه اغتشاشات در کشور بودیم. همه این رویدادها از یک حادثه شروع شد و به سرعت شعله ور گردید. هسته اصلی معترضان و یا بهتر است بگوییم پیشتازان آن، جوانان و نوجوانان بودند و در این میان شمار دختران بیشتر بود. در اینجا قصد تحلیل این حادثه از بعد سیاسی ، اجتماعی و حتی بین المللی نیست. این که جریان ها و گروهک ها تلاش کردند سوار بر ماجرا شوند و بنزین روی آن بریزند، واضح است؛ اما این واقعه ویژگی هایی از جامعه ایران را نشان می دهد که *«نادیده »* گرفته شده است. بنابراین باید این حادثه را از جنبه نشانه شناسی تغییرات و جنبش های فرهنگی و اجتماعی ایران نیز نگریست.
*جامعه ایران آن یکدستی فرهنگی دهه های گذشته را ندارد. فرهنگ غالب با چالش مواجه است. بخشی از جامعه نگرش ها و ارزش های دیگری دارد؛ بلکه گاه در تضاد با جریان غالب است.*
این تغییر در نگرش ها و ارزشها در بین بخش قابل توجهی از زنان و جوانان جدی تر شده و تا حدی در حال تبدیل شدن به یک جنبش اجتماعی است. آنان اصرار دارند با این جنبش، دیده شوند و به حساب آیند. از این تفاوت بعضی از جامعه شناسان با عنوان *شکاف نسلی* یاد کرده اند؛ ولی به نطر می رسد موضوع فراتر از شکاف نسلی و بلکه *نوعی جنبش استقلال خواهی جوانان* است.
این گروه اجتماعی از زنان و جوانان چند ویژگی دارند:
* الف: سلطه سنتی خانواده را بر نمی تابند.*
*ب : برای جوان استقلال قائل هستند و بر خلاف نسل های پیشین دوران جوانی را به عنوان یک دوره مستقل، معنادار و باهویت می بینند نه دوران گذار
* گزارههای اشتباه*
فتح الله آملی
روزنامه اطلاعات، یکشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۱
از بین گزارهها، دو گزاره کاملاً متضاد در رابطه با حوادث اخیر مطرح است.
*« یکی آنکه به کلی وجود اعتراض را نفی میکند و کلیت آنرا در زیر سایه اغتشاشات هدفدار با صحنهگردانی دشمنان و ضد انقلاب و عوامل جاسوسی بیگانه برمیشمارد که قصدی جز ویرانی دین و نظام و تجزیه کشور ندارد و لذا بیهیچ مسامحه یا مدارایی باید با شدت تمام سرکوب شود.»*
*«گزاره دیگر اما این اعتراضها و حتی اغتشاشهای تبعی به وجود آمده را به تمامی، مطالبات مردمی و خواسته اصلی جامعه سرکوب شده دانسته و آنرا به عنوان نماینده افکار عمومی و اکثریت جامعه بر شمرده و هرگونه برخورد با آنرا اختناق و دیکتاتوری و سرکوب میداند و معتقد است چون هیچ راه و منفذ و میدانی برای اعتراض باز نیست کار به فریاد و خشونت میکشد و فرجام ایجاد چنین فضایی، همین خشونت و نفرت است.»*
*بر هر دو گزاره اشکالات اساسی وارد است که عدم واکاوی و تحلیل و بررسی دقیق و آسیبشناسانه آن میتواند به دوقطبیسازی خطرناک جامعه و عدم ایجاد بستر مفاهمه و وفاق یاری رساند و جامعه را از یکپارچگی و نظام را از سرمایه اجتماعی محروم سازد.*
در گزاره اول، اشکالات ساختاری در نحوه حکمرانی و ضعفهای مدیریتی و لزوم اصلاحات اساسی در روندها و تصمیمسازیها و رویکردها مغفول میماند و نادیدهانگاری میشود.
در گزاره دوم دستهای آشکار و نهانی که با اهداف مشخص و معلوم و شوم درصدد بیثباتی و آشوب و حتی تجزیه و وابستگی کشورند و در فکر خیر و صلاح این ملک و ملت هم نیستند، در پرده میمانند و مورد غفلت قرار میگیرند.
* در این میان امّا آنان که به فکر امنیت و سرفرازی و قوام این کشور بزرگ با گذشته پرافتخار و با فرهنگ و تمدن دیرپا هستند، دغدغههای بزگتری دارند و هوشمندانهتر به بررسی حوادث میپردازند و دوست میدارند دلسوزانه، هم با دولت و حاکمیت وهم با بخش ملتهب جامعه که معترضند به گپ و گفت بنشینند و مطالبات جامعه را با منویات مسئولان و کارگزاران تا حد مطلوب به هم نزدیک کنند.*
*این که بگوئیم یا باور کنیم که مردم فقط همانهایی هستند که چون ما میپندارند و در تصدیق ما همیشه همراه بودهاند و دیگران مشتی خود فروخته و عوامل بیگانه، بردامنه شکاف اجتماعی میافزاید و در درون خود بحران آفرین است. قدر مسلم هیچ ایرانی وطنپرستی سوختن و کشتن وآتش زدن و بحران آفریدن و امنیت و ثبات کشور به خطر انداختن را تائید نمیکند؛ اما نشنیدن صدای جامعه و عدم درک دردها و آلام آنان و عدم مدارا و تحمل و شکیب برای شنیدن صدای مخالف و اعتراض به غفلتها و ندانم کاریها را نیز بر نمیتابد.*
وقتی دهههاست کشور با وجود این همه امکانات و ثروتهای خدادادی و توان بالقوه برای آسایش و رفاه و پیشرفت، با تورم دو رقمی، فاصلههای وحشتناک طبقاتی، ناکارآمدی آشکار سیستم اداری و قضایی و قانونگذاری، انحصارات گسترده در کسب ثروت و تقسیم ناعادلانه درآمد و فساد بالنسبه سیستمی و بحران کار و تولید و مسکن و اشتغال و ازدواج و نابرابری دهشناک اقتصادی و ویژه خواریها و رانتهای آزار دهنده روبروست، نمیتواند نسبت به حساسیتهای نسبتاً کم اهمیتتر در مقام مقایسه با معضلات پیچیدهتر اجتماعی و اقتصادی نظام تصمیمگیری اقناع شود و آن را مورد قبول بداند و یا نمیتواند تنها یک تعریف محدود از دین و واجبات دینی را همه آموزههای دینی مفروض بداند.
* شک نکنید که جامعه ایرانی جامعهای دینی است منتهی نه فقط قرائتی که برخی از ما از دین داریم و تنها قرائت خود را از دین مطلوب میدانیم؛ در حالیکه در دین و اندیشه دینی رحمت، عدالت، انصاف، اخلاق، مدارا، محبت، گذشت و شنیدن صدای مخالف و یستمعون القول فیتبعون احسنه… و اطلب العلم ولو بالصین و بسیاری از مولفههای دیگر هم داریم و وقتی میگوئیم دین بهترین آئینه برای زندگی است باید نشان دهیم و میدادیم که در سایه حکومت دینی مردم زندگی بهتری پیدا میکنند و نمایش کارآمدی نظام اسلامی میبایست و باید مهمترین اولویت و دغدغه حاکمان و کارگزاران بوده و باشد.*
* باید بپذیریم که جامعه متکثر ۸۵ میلیونی را نمیتوان با یک نظر و روش و یا با نگاه یک جمع محدود هم فکر که حتی در حوزه مباحث معرفتی و دینی هم توسط دیگر اندیشمندان این حوزه محل نقد و مناقشهاند، اداره کرد و حساب این جزم اندیشی را به پای دین و باور دینی نوشت.*
* کوته سخن اینکه اگر میخواهیم هر بار بغض اجتماعی در هر حادثه کوچک و بزرگی سرباز نکند و بستر دشمن شاد کنی را فراهم نیاورد، باب گفتگوهای بین نسلی و شنیدن صدای مخالف را باز کنیم. نه فقط در میانه بحرانها و زودگذر؛ بلکه به عنوان یک ضرورت همیشگی و مدام فضای مناسب برای اعتراض و نقد حکومت و دولت و تظاهرات اعتراضی مدنی، دکان اغتشاش و آشوب و کشتار و تخریب را تخته میکند.*
ابراهیم جعفری
علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری
دهکده جهانی
@dehkade_jahan
بدون تردید بالاترین سرمایه هر کشور، شهروندان و انسان هایی هستند که خود را متعلق به آن جامعه دانسته و در راستای صیانت از منافع ملی دارای مسئولیت می باشند؛ کما این که دولت ها نیز در برابر هریک از آحاد ملت متعهدند.
اگر آتش را در زمره اولین اکتشافات بشر بدانیم که گره گشای بسیاری از مشکلات بوده و هست، در عین حال هر لحظه منتظر فوران خشم و دامنگیر شدن قهرش نیز باید بود.
آتش سوزی های مهیب همواره خاطره های سنگین و تلخی از خود بر جای گذارده اند که نمونه بارز آن را در جریان فروریزی ساختمان پلاسکو در سال ۱۳۹۵ شاهد بودیم.
از این رو کسانی که برای مقابله با صحنه های دلهره آور و دهشتناک آتش سوزی آماده خطرپذیری هستند، انسان های فداکار و ازخودگذشتگانی می باشند که پذیرفته اند تا پیشمرگ حفظ جان همنوعان خود بوده و از سرمایه انسانی کشور حفاظت کنند.
به همین دلیل باید آنان را فرشتگان نجاتی دانست که وجودشان موجب آرامش و امنیت روانی جامعه است.
با گرامی داشت یاد و نام آتش نشانان شهید ، *روز آتش نشان* را به این چهره های ایثارگر و مجاهدان گمنام ؛ بخصوص آتش نشانان زادگاه مان گلپایگان صمیمانه تبریک عرض نموده، تندرستی و موفقیت شان را در ماموریت های خطیر انسانی از خداوند متعال مسئلت می نماییم.
ابراهیم جعفری
دهکده جهانی
@dehkade_jahan
بازگشایی مدارس در آغاز سال تحصیلی نام دارالفنون؛ نخستین نهاد آموزشی مدرن را در اذهان تداعی می کند.
به صراحت می توان گفت تأثیری که دارالفنون بر جریان توسعه و روند پیشرفت ایران و بر تمام جریانهای فکری، اقتصادی و اجتماعی کشور از خود بر جای گذارد، منحصر به فرد بود؛ بهویژه این که پس از انقلاب مشروطیت در سال ۱۲۸۵ در ایران، مهمترین جنبشی که به لحاظ توسعه کشور فراگیر شد، مدرسهسازی و گسترش آموزش در کشور بود. فارغالتحصیلان دارالفنون مهمترین نقش را در این جریان آموزشی و توسعهای، از خود بر جای گذاشتند.
همه مدارس مهم و قدیمی جهان فخر کشورها هستند؛ یعنی اگر به فرانسه بگویید مهمترین آثارت چیست، حتما نام سوربُن را خواهیم شنید یا در انگلستان نام آکسفورد و کمبریج خواهد آمد. در همین راستا نام دارالفنون به عنوان افتخار کشور ما در ردیف اول آثار مهم فرهنگ ایرانی قرار می گیرد؛ به گونه ای که می توان گفت همه دانش آموزانی که به مدارس ایران می روند، به نوعی شاگردان آن هستند و زنگ دارالفنون، زنگ همه مدارس کشور است.
دارالفنون در حوزه آموزش و پرورش آغازگر تحولات بزرگی بود؛ زیرا علاوه بر این که اولین مدرسه نوین ایران است، اولین مرکز تربیت معلم نیز به شمار میرود و اولین کتاب های درسی در آن جا چاپ شده است.
همچنین اولین عمل جراحی در ایران توسط یکی از استادان اتریشی (پولاک) در آن جا انجام شد. اولین دستگاه رادیولوژی کشور در دارالفنون ساخته شد، اولین دستگاه رادیو و اولین آنتن توسط دکترحسابی و دانشجویانش در آن مکان ساخته شد. اولین بالُن بر فراز این مدرسه به اهتزار در آمد. اولین پمپ آب و اولین سالن ورزشی امروزی پس از زورخانهها در آنجا ساخته شد. از این رو مجموعهای از اولینها را در دارالفنون داریم.
دارالفنون در ردیف سه مدرسه اول آسیا می باشد که با تأسیس دانشگاه تهران، بخشی از معلمانش به آنجا منتقل شدند و استادان دانشگاه را تشکیل دادند. در واقع سنگ بنای دانشگاه تهران در دارالفنون گذاشته شد.
دارالفنون، بسیاری از علوم و آموزشهای نوین را با خود همراه آورد. آموزش پزشکی و داروسازی با اصول جدید، در پی تأسیس آن رسمی شد و در واقع اولین مؤسسه پزشکی در ایران به شمار می رود. نقشهبرداری علمی نیز نخستین بار از آنجا آغاز شد.
آموزش در دارالفنون دامنه ای وسیع داشت، چنان که آموزش موسیقی و تربیت معلمان این رشته را نیز دربر میگرفت. در تالار نمایشی مدرسه، برنامههای موسیقی و نمایشنامههای ایرانی و فرانسوی به اجرا درمیآمد. در رشته نقاشی، چهرههایی چون مزینالدوله و صنیعالملک به کار و آموزش پرداختند. صنیعالملک به ترویج سبکهای اروپایی در میان شاگردان دارالفنون پرداخت و بدین وسیله در رواج و ورود فنون غربی به ایران تأثیر بسزایی داشت؛ اما مهمترین شخصیت نقاش دانشآموخته دارالفنون کمالالملک بود. کمالالملک و شاگردان وی زمینهساز بسیاری تغییرات در رسم های تصویری هزاران ساله ایرانی بودند.
مدرسه همچنین، کتابخانه مجهزی داشت که به همت اعتضادالسلطنه، مجموعهای از کتابهای ارزنده، در آن گردآوری شد. به علاوه دارالفنون چاپخانهای داشت که در آن نخستین نشریه دانشگاهی با نام دانش، به همت علیقلیخان مخبرالدوله، در ۱۲۹۹ هجری قمری منتشر شد. دارالفنون تنها مؤسسهای بود که ناصر الدین شاه قاجار برای نمایش تجددطلبی و ترقیخواهی خود به رخ سفرا و نمایندگان خارجی می کشید.
دارالفنون در دوران فعالیتش، در عرصه اجتماعی ایران نیز تأثیر بسزایی داشت. چنانکه به گفته ناظم الاسلام کرمانی، هرچه امروز داریم از آثار آن است. این نهاد آموزشی نقطه آغازی برای ورود فرهنگ و هنر جدید مغرب زمین به ایران گردید و در اندک زمانی پیشرفتهای چشمگیری در آن رخ نمود.
در جنبش مشروطهخواهی، دانشآموزان دارالفنون از پیشگامان آزادی بودند و در کنار مشروطهخواهان قرار گرفتند. دانشآموختههای دارالفنون، چهرههای سرشناسی چون میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل، احمد آرام، فریدون آدمیت، مهدی بازرگان، محمدحسین شهریار، تقی ارانی، عباس اقبال آشتیانی، نصرالله فلسفی، علی اکبر داور، مجتبی مینوی، محمدعلی فروغی، محمد معین، محمد نوری و ذبیحالله صفا بودند که در دگرگون کردن چهره بازمانده از تمدن ایران، گسترش دانش در ایران و همچنین در انقلاب مشروطه، نقش چشمگیری داشتند.
پیشرفت دارالفنون چنان چشمگیر بود که ژاپنی ها با اقتباس از آن، به فکر تاسیس دارالفنون در کشور خود برآمدند و ۲۰ سال پس از تاسیس آن در ایران، اقدام به گشایش مشابه چنین سازمانی در ژاپن کردند.
با درود به روح بلند میرزا تقی خان امیرکبیر بانی اولیه دارالفنون که به درستی می توان آن را مدرسه آزادی و تغییر نامید، امیدواریم که این میراث ارزشمند چراغ راهنمای ما باشد