دکتر ابراهیم جعفری
دکتر ابراهیم جعفری

دکتر ابراهیم جعفری

فرهنگی

روایت فرزانگی ؛ یادی از سه معلم اثرگذار

یادی از سه معلم اثرگذار
سه تن از دبیران باسابقه گلپایگان شادروانان وکیلی فرد ، اثنی عشری و اسماعیلی می باشد که در آرامستان میر حمزه رباط ابلولان به خاک سپرده شده اند
 
روایت فرزانگی ؛ یادی از سه معلم اثرگذار


 انسان موجودی خاطره گراست که در اغلب موارد با یادآوری و اظهار خاطره ها تسکین یافته و به ساحل آرامش می رسد. یکی از مهم ترین آن ها یاد معلمانی است که بر گردن ما حق داشته و دعوت حق را لبیک گفته اند.
  در آرامستان میرحمزه رباط ابلولان سه تن از معلمان بنده در خاک آرمیده اند که میراث آنان برای هم نسلان ما خدمت صادقانه و عمل صالح است. شادروانان  وکیلی فرد ، اثنی عشری و اسماعیلی چهره های دلسوز و محبوبی بودند که کلاس درس و هم سخنی با آنان سراسر حکمت و خرد بود. اکنون که مسئولان محترم اداره آموزش و پرورش گلپایگان تصمیم گرفته اند با استناد به دیدگاه دانش آموزان از  دهه های قبل تا کنون کتابی با عنوان " روایت فرزانگی "  مشتمل برمنش اخلاقی و کیفیت اثرگذاری معلمان فرهیخته ای که از دنیا رفته اند و یا هنوز همچون مشعل فروزان چراغ راه دانش پژوهان در عرصه اجتماع ، دبستان و دبیرستان  می باشند تهیه و تدوین نمایند ، تصمیم گرفتم با یادآوری خدمات این سه معلم عزیز همکاری خود را با دست اندرکاران این اقدام ارزشمند آغاز نمایم.

مرحوم حاج محمد رضا وکیلی فرد تنها در یک تابستان در کلاس های تقویتی دبستان به صورت مستقیم معلم اینجانب بودند ؛ اما از آنجا که با فرزندان برومند و فرهیخته ایشان ؛ به ویژه جهادگر شهید مهندس محمد وکیلی فرد رابطه عمیق دوستی داشتم ، به طور طبیعی در مدار جاذبه این انسان وارسته نیز قرار داشتم. همه رفتار و تعاملاتش درس و اندرز بود و در نشست و برخاست ها نسبت به ایشان احساس یک فرزند به پدر را داشتم. از سر صدق و صفا خود را از خانواده جهاد سازندگی می دانست و تکیه کلام او با افتخار این بود که " ما جهادی ها ..."


زمانی که از دوران معلمی خود در روستاهای الیگودرز با بیان این موضوع که چگونه در حین کارشکنی های افراد جاهل ، با خواهش و تمنا و ایجاد ارتباط موثر  با بزرگان روستا توفیق یافته بود به دلیل فقدان فضای آموزشی ، یک طویله مخروبه را بازسازی و تبدیل به کلاس نماید و ...

واقعاً انسان را شگفت زده می کرد. در حالی که در  تعامل های اولیه این معلم فداکار را انسان معمولی قلمداد می نمودیم ، هنگامی که سخن از ادیبان و شاعران به میان می آمد ، در برابر ایشان  فقط لب به تحسین می گشودیم. یک بار که به مناسبت نوروز همراه با برادرم استاد علی اکبر جعفری به دیدارشان رفتیم ، اشعار شاهنامه را با تسلطی کم نطیر قرائت می نمود و تفسیر می کرد. بی تکلفی ، اخلاص ، علم دوستی ، اعتقاد عمیق به مبانی دینی و اخلاق حسنه از ویژگی های برجسته ایشان بود.



زنده یادان آقای محمد اثنی عشری و آقای حسن اسماعیلی نیز از چهره هایی  بودند که معلمی را فقط به عنوان یک شغل انتخاب نکرده بودند ؛ بلکه با تمام وجود عشق به تعامل با دانش آموزان و انتقال یافته های علمی به آنان در وجودشان موج می زد ؛ به گونه ای که پس از پایان کلاس های درس رضایت باطنی و احساس سرزندگی و نشاط در سیمای شان کاملاً آشکار بود. واقعیت این است که هنر معلمی نیازمند شکیبایی ، نوآوری ،مطالعه مستمر ، به روز بودن و سعه صدر است که این دو معلم به اندازه کافی از این ویژگی ها برخوردار بودند.

    مرحوم آقای اثنی عشری دبیر توانا و ارزشمند زبان انگلیسی ، انسانی فروتن و باسواد بود که هریک از دانش آموزانش ، شاگردی او را افتخار خود می دانستند. فراموش نمی کنم که ایشان علاوه بر کتاب های درسی ، برای تقویت گرامر کتابی از دیکسون ( Dixon ) را همزمان با بچه های کلاس کار می کرد. بنده بعد از ۴۴ سال هنوز این کتاب را دارم و با مشاهده آن یاد این انسان بزرگ‌ می افتم. او که فعالیت کشاورزی را هم افتخار خود می دانست ، مطالعه کتاب های تاریخی و رمان های ادبی را نیز در برنامه زندگی خود قرار داده بود. در برخی اوقات در مغازه کتابفروشی مرحوم خادمی با توقف چند ساعته تا یک اثر تاریخی و ادبی را به پایان نمی رساند ، آن محل را ترک نمی گفت. مرحوم اثنی عشری حلاوت زبان انگلیسی را در ذهن و ضمیر دانش آموزان نهادینه می ساخت و با سبک زندگی خاصی که داشت ، همه علاقه مندان را به ساده زیستی و دور شدن از زرق و برق دنیا دعوت می کرد.

   مرحوم آقای حسن اسماعیلی دبیر ارجمند و محترم ادبیات نیز حق بزرگی بر گردن دانش آموزان در دهه ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ دارد. علاوه بر آن که دانش آموزان را به ادبیات و تاریخ آن و نیز دستور زبان فارسی ترغیب می نمود ، با آوردن کتاب های غیر درسی در کلاس و دعوت از دانش آموزان برای قرائت آن میل به مطالعه را ایجاد می کرد. بنده این توفیق را داشتم که بیش از سایر دانش آموزان داوطلبانه و با عنایت آن بزرگوار در کلاس  مقالاتی را از کتاب های گوناگون برای هم کلاسی ها قرائت کنم. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ در ملاقاتی ایشان را بسیار اندوهناک دیدم. وقتی دلیل آن را پرسیدم ، با حسرت از شهادت استاد مرتضی مطهری سخن گفت و اظهار داشت که در دانشکده معارف اسلامی دانشگاه تهران دانشجوی آن شهید والامقام بوده است.

 جا دارد به این نکته نیز اشاره کنم که در بیشتر اوقات هم مرحوم اثنی عشری و هم مرحوم اسماعیلی فاصله رباط ابلولان تا شهر و بالعکس را با دوچرخه طی می کردند. اگر چه می توانستند با ماشین شخصی هم در دبیرستان حاضر شوند و ...

 خدایشان رحمت کند و نام و یادشان همواره جاویدان باد.

                                          ابراهیم جعفری

مدنیت به جای بربریت

روزنامه آفتاب یزد
   پنجشنبه ۱۹ دی ماه ۱۳۹۸

              مدنیت به جای بربریت

   در ترم اول سال تحصیلی جاری ( ۹۹ - ۱۳۹۸ ) موضوعی را به نام " رفتارشناسی فرهنگی ایرانیان "  تدریس می نمودم که به طور معمول دانشجویان انتظار داشتند بیشتر بر موارد منفی از رفتار برخی هم‌میهنان تاکید داشته باشم ؛ اما بنده تمایل داشتم که جنبه‌های مثبت فرهنگ ایرانیان را نیز از یاد نبریم. البته گاهی ایرادهایی برما وارد است : گرایش به منافع فردی و پرهیز از کار گروهی ، کم حوصلگی ، ناپای‌بندی به قانون ، گریز از مطالعه ، فرار از نوشتن و تکیه صرف بر فرهنگ شفاهی و ...  نمونه هایی است که می توان مورد مطالعه قرار داد ؛ اما واقعیت این است که در فرهنگ‌ ایرانی مواردی مانند روحیه سازگاری ، کمک به آسیب‌دیدگان ، گرامی‌داشت نوروز با در نظرگرفتن کارکردهای درخشان آن در جامعه نظیر دیدار خویشان ، ارتباط چهره به چهره و ابراز همدلی نیز برجسته است ؛ به گونه ای که هنوز می‌توان به خود و جامعه امیدوار ماند.
 در تاریخ آمده  مغولان در حمله به ایران،‌ فضایی از وحشت و رخوت به وجود آورده اند ، زیرساخت‌ها را به نابودی کشیده بودند ، به مراکز فرهنگی و علمی یورش برده‌ و کتابخانه‌ها را سوزاندند ؛ اما ایرانیان این فاجعه‌ها را از سرگذراندند و با رواداری خود ، قوم وحشی مغول را در برابر فرهنگ پربار ایرانی به تسلیم واداشتند و به تدریج مدنیت جای بربریت مغول را گرفت و با آن که آنان حضور طولانی در ایران‌ زمین داشتند ؛ اما آن‌چه از ایشان باقی ماند ، همه رنگ و بویی از فرهنگ شکوهمند ایرانی داشت. جالب این که پس از هجوم مغولان به هندوستان در بخش‌های بزرگی از آن کشور ، زبان فارسی فراگیر شد و حتی به زبان رسمی آن مناطق تبدیل گردید. بی‌جهت نیست که ۶۰ سال قبل از انتشار اولین روزنامه در ایران ( کاغذ اخبار ) روزنامه‌هایی به زبان فارسی و در راس آن‌ها مرآت‌الاخبار در هندوستان انتشار یافت.


                                       Image result for ‫کاغذ اخبار‬‎


در زمان حمله دشمنان به ایران ، نیاکان ما  زبان فارسی  را پاس داشته و این میراث گرانبها را از گزند حوادث روزگار مصونیت بخشیده اند. حتی پس از حمله اعراب به کشور مصر که زبان آن کشور به عربی تبدیل شد ، وقتی خبرنگاران علت آن را با توجه به تمدن کهن مصر از شادروان محمد حسنین هیکل روزنامه نگار شهیر و سردبیر اسبق روزنامه الاهرام سوال کردند ، گفت:  " در ایران چهره ای حماسه‌ساز مانند فردوسی وجود داشت که طی ۳۰ سال با سرایش شاهنامه به زنده ماندن زبان فاخر فارسی کمک کرد ؛ اما فرهنگ مصر از چنین هنرمندانی برخوردار نبود. "

                                            Image result for ‫مرآت‌الاخبار‬‎


   "فرهنگ داوطلبی " مردم ما در طول تاریخ برای دفاع از میهن نظیر دوران دفاع مقدس نیز ، باید به عنوان یکی از میراث های درخشان فرهنگی ایرانیان قلمداد شود. شاید گسترش موزه‌ها بتواند چنین فداکاری‌هایی را به عنوان میراثی ماندگار از دفاع مقدس به نسل های آینده انتقال دهد.  چنین رویکردهایی از سوی مردم ایران در موقعیت های بحرانی مانند زلزله و سیل نیز دیده می‌شود که نمونه‌هایش را در زلزله کرمانشاه سال ۱۳۹۶ و سیل در برخی از مناطق کشور در اوایل سال ۱۳۹۸ ( سال جاری ) در سراسر کشور شاهد بودیم.

  خوشبختانه در زمان معاصر حرکت‌های مبارکی نیز برای پاسداشت چهره‌های آکادمیک و پیشکسوت در زمان حیات شان از سوی نهادهای علمی و دانشگاهی آغاز گردیده که باید به فال نیک گرفت. بنا نیست که همیشه بزرگان جامعه بعد از وفات مورد تقدیر قرار گیرند. اگرچه پاداش هر عمل نیکویی نزد خداوند محفوظ است ؛ اما شایسته است که انسان‌ها نیز در حد توان  قدرشناس تلاش علمی و هنری و اندیشگی پیشکسوتان خود در زمان زنده‌بودنشان باشند تا فرهنگ ارزشمند حق‌گزاری در جامعه طنین افکند.

                                                                               Image result for ‫کمک به زلزله کرمانشاه‬‎


 البته پسندیده‌تر است که این نکوداشت‌ها از لایه‌های سطحی عبور کرده و به عمق فعالیت های اندیشه‌ورزان راه یابد ؛ مطالعه و بررسی راهی که از آغاز پیمودند ، روندهایی که در تنگناها پشت‌سر گذاشتند و سرانجام دریچه ای که از دانش و هنر و اندیشه به روی دانش پژوهان  گشوده و تاثیری که بر جامعه نهادند.
                                دکتر ابراهیم جعفری
                          استاد علوم ارتباطات دانشگاه

کرسی نمادی از مدرنیته بومی ایران


مقاله ای خواندنی با عنوان " کرسی در تاریخ ایران " از دکتر سولماز قلی زاده  مدرس دانشگاه و تاریخ پژوه در روزنامه ایران دوشنبه ۹ دی ماه ۱۳۹۸ به چاپ رسیده که زمینه ها و خاستگاه به وجود آمدن کرسی را با توجه به اکوسیستم و زیست بوم کشور ما مورد کند وکاو قرار داده و کارکردهای آن را نیز به زیبایی تشریح نموده است. در ادامه با گزینش بخش هایی از این مقاله ، برداشت خود را از منظری ارتباطی مطرح خواهم نمود.

Image result for ‫کرسی‬‎

   کرسی قدمتی به اندازه پیدایش نخستین سازه ها و نشیمن گاه ها در ایران دارد؛ چرا که بعد از کشف آتش ، خانه سازی و ساخت و بافت وسایل اولیه زندگی ، این روش برای قشر متوسط و کم درآمد جامعه به صرفه بوده است.


  در میان مردم ایران نشستن دور کرسی فقط برای گرم شدن نبود ؛ بلکه اعضای خانواده از کوچک تا بزرگ‌، دوست و غریبه را دور هم جمع می کرد و مهرورزی و پیوندهای خانوادگی را تقویت می نمود. این تاثیر تا جایی بود که نشستن دور کرسی آدابی داشت ؛ به گونه ای که بزرگ تر ها در دورترین فاصله از درب اتاق و به معنایی در بالای اتاق و کودکان جایی پایین تر از اتاق می نشستند.

 با ورود هنر عکاسی در دوران قاجار ، تصاویری از ایرانیان آن دوره در کنار کرسی به جا مانده که حکایت از حضور ریشه دار این وسیله گرمابخش دارد. در عکس های
 #آنتوان_سوروگین پرکارترین عکاس دوران قاجار و #پدر_عکاسی_اجتماعی ایران ، عکسی از دو زن ایرانی نشسته زیر کرسی در زمان قاجار وجود دارد که از پیوند عمیق این وسیله با جامعه حکایت می کند.

Image result for ‫کرسی در تاریخ ایران‬‎

 کرسی در روزگار کنونی علاوه بر گرمابخشی برای سلامتی ، فواید زیادی دارد که از آن جمله می توان به رفع کم خونی ، پاکسازی بدن ، تقویت حافظه ، درمان آرتروز و کاهش قند خون اشاره کرد ؛ زیرا پاها در زیر آن آرام آرام گرم می شوند و در این حالت مغز استخوان که کارش خون سازی است ، شروع به فعالیت می کند. زیر کرسی عروق گشادتر شده ، به مغز سریع تر خون می رسد ، همین طور گرمای پاها در بهبود درد زانو ، کمر درد و آرتروز نقش دارد. بنابراین بهتر است از طرف محافل علمی برای ترویج و نوسازی آن تلاش شود.


   یادش بخیر! روزها و به ویژه شب های زمستانی سال های دور را که وقتی در ساعات اولیه شب در میان برف و یخبندان و سوز و سرمای ناشی از آن ،  درب حیاط منزل توسط درکوب به صدا درمی آمد و بچه های کوچک خانه دوان دوان به سمت آن می رفتند و پس از مشاهده اقوام که معمولا یک چراغ دستی ( انگلیسی ) و یک چوب دستی برای دفاع در صورت حمله حیوان های وحشی و ...  همراه داشتند ، برق نشاط در سیمای شان جهیدن می گرفت و ... پس از ورود به اتاق ‌و استقبال از سوی بزرگان خانه دور کرسی می نشستند و خود را گرم می کردند. کرسی محل آرامش و  صمیمیت بود. صحبت ها در کنار چای و تنقلات و میوه آغاز می شد ؛ گل می گفتند و گل می شنیدند و در اغلب این ساعت های خوش ، صدای دلنشین رادیو با گل های جاویدان ، اخبار شبانگاهی ، داستان های شب و ... به این دورهمی های ساده و بی آلایش صفای مضاعف می داد. خاطره مطالعه جمعی و حل مسائل ریاضی ، فیزیک و ... در زیر کرسی را با دوستان در ایام تحصیل دبیرستان هرگز فراموش نمی کنم که از کرسی به منزله میز تحریر نیز بهره می گرفتیم.

Related image

  می توان گفت کرسی از منظر ارتباطات اجتماعی یک #حوزه_عمومی بود که هر کسی را به سخن گفتن وامی داشت و آرامشی دلپذیر ایجاد می کرد. متاسفانه با تغییر #سبک_زندگی اگر چه آسایش به مراتب بیشتر شد ؛ اما تا حد زیادی #آرامش از میان مردم رخت بربست . بی جهت نیست که #پست_مدرن ها پس از سر خوردگی های فراوان از دستاوردهای مدرنیته خطاب به مدرن ها می گویند : " از طلا گشتن پشیمان گشته ایم ، مرحمت فرموده ما را مس کنید " ؛  یعنی این که از این همه رفاه که تنها آسایش را به همراه داشته و دلخوشی و شادی درون را از ما گرفته ، به ستوه آمده ایم. اما کاش رهنمود #یورگن_هابرماس " اندیشمند شهیرآلمانی را جامه عمل بپوشانیم و دوباره در جهت احیاء عرصه های عمومی که تضمینی برای اجرای پروژه کامل #مدرنیته است ، گام برداریم. فراموش نکنیم که بازگشت به گذشته امکان پذیر نیست ؛ اما می توان با نوسازی آیین ها و رسم های زیبای گذشته که ارمغان آن #همدلی و پیوند مستحکم قلب هاست ، #میراث_معنوی خود را پاس داریم. با توجه به مطالب بالا می توان از کرسی به عنوان #مدرنیته_بومی  یاد کرد.


میراث فکری شادروان دکتر محمد عبداللهی به قلم زنده یاد دکتر محمد امین قانعی راد

میراث فکری شادروان دکتر محمد عبداللهی به قلم زنده یاد دکتر محمد امین قانعی راد