دکتر ابراهیم جعفری
دکتر ابراهیم جعفری

دکتر ابراهیم جعفری

فرهنگی

حال خوش خواندن در " جامعه معرفتی "

حال خوش خواندن در " جامعه معرفتی "



همزمان شدن هفته " ترویج علم " با هفته کتاب و کتابداری اتفاق مبارکی است که می توان از آن به عنوان فرصتی برای گسترش دانایی و طرح یک دغدغه جدی بهره برد و به فرهیختگان جامعه هشدار داد.

بدون تردید حتی در شرایط کنونی که سامانه های دیجیتالی در میان اقشار گوناگون فراگیر شده و یکی از عوامل جدایی ناپذیر و تعیین کننده زندگی امروز به شمار می رود ، هنوز هم کتاب اصیل ترین رسانه است ؛ زیرا در تولید آن، عنصر آگاهی نقش اول را به خود اختصاص داده و بدون دقت نظرهای متعدد ، وارد شبکه علم و فرهنگ نمی شود. به همین دلیل کتاب معتبرترین ، دقیق ترین و قابل اعتمادترین رسانه موجود در جهان است ؛ به عبارت دیگر می توان گفت حد اقناعی و عیار علمی کتاب در هیچ یک از شبکه های اجتماعی قابل بازیافت نیست. بنابراین جا دارد که به همه کتابداران و کتاب فروشان و برپاکنندگان نمایشگاه های کتاب که حلقه وصل اهل مطالعه با این منبع درخشان دانایی و معرفت هستند ، دستمریزاد گفته و توفیق آنان را از خداوند متعال مسئلت نماییم.

در عین حال اکنون که رسانه های مکتوب و مجازی و کانال های متعدد تلگرامی در جای جای ایران عزیز و از جمله در روستاها و شهرستان ما بار خطیر اطلاع رسانی در میان مردم و مسئولان را بر دوش کشیده و تریبونی برای هریک از شهروندان در جهت مطرح ساختن دیدگاه ها ، پیشنهادات و انتقادات فراهم ساخته اند ، چرا جای مطالب علمی و فرهنگی خالی است؟ مگر نه این است که همواره به خود می بالیم که گلپایگان مهد چهره های علمی و فرهیخته است؟ پس چرا از این ظرفیت که در اختیار ماست ، سود نمی بریم و در جهت ترویج دانش و خرد سهل انگاری می کنیم؟ اگر این غفلت را کفران نعمت قلمداد کنیم ، خطا نکرده ایم. فراموش نکنیم که مهم ترین کارکرد رسانه های اجتماعی ایجاد بستری برای مشارکت فکری و علمی همه مردم در راستای توسعه و حل مشکلات جامعه است. در حقیقت جامعه " دانش محور " تحقق عملی تمامی توانایی های بالقوه ای است که با کمک رسانه ها امکان پذیر می گردد. بدیهی است که معلمان و فرهنگیان عزیز و به ویژه بازنشستگانی که در عرصه آموزش و پرورش ، زیباترین مقطع از عمر شریف خود را وقف رشد و شکوفایی دانش آموزان نموده اند ، قادرند چراغ دانایی را در زادگاه ما از طریق نشر اندوخته های علمی خود در رسانه های محلی پرفروغ سازند. امیدواریم با عینیت بخشیدن به شعار هفته کتاب و کتابداری مبنی بر " حال خوش خواندن " به سوی جامعه دانشی و معرفتی گام برداریم.

در پایان ، این یادداشت را با شعر زیبای شادروان فریدون مشیری در رابطه با کتاب مزین می سازیم.

ای باغ پرسخاوت اندیشه های ناب

پنهان به برگ برگ تو اعجاز آفتاب

جان من و تو هرگز از هم جدا مباد

ای خوب جاودانه ، ای دوست ، ای کتاب




علی اکبر جعفری حسین جعفری

ابراهیم جعفری

پیوند سنت ومدرنیته دراقامتگاه های بوم گردی روستایی


   امروز اگر در فضای شهری کمی قدم بزنیم و چشم بگردانیم، چیزی جز ماشین و ساختمان و مبلمان های شهری خشن و زمخت نمی بینیم. انسانی که سرشتش از طبیعت است، در بین زندگی شلوغ و ماشینی شهری جایی برای احساس غریزی لمس طبیعت ندارد و این شاید آغاز فاجعه ای خاموش است که آرام و بی صدا در بطن جامعه شهری نفوذ کرده و مولد انواع بیماری های روحی و جسمی و خشم پنهان جامعه می باشد.

                           See the source image


درعصر کنونی، کشورهای توسعه یافته به دنبال آگاهی مردم و آموزش آنان برای زندگی ساده و طبیعی هستند؛ چرا که جامعه سالم با انسان هایی که از لحاظ روحی شاد و امیدوار می باشند، معنا پیدا کرده،  و به توسعه پایدار می رسد. خانه ها، هتل ها، فست فودها و رستوران های مجلل امروزی  راحتی و آسایش را به ارمغان آورده  و در روزمره این زندگی ماشینی همه چیز به  راحت ترین شکل ممکن در دسترس ماست ؛ اما با وجود برخورداری از این مواهب، مردم شهرها احساس سرخوشی و آرامش ندارند.  شاید دلیل آن گم شدن حس های خوب در میان این همه لوکس گرایی ها باشد. ماشینی بودن درهمه موارد موجب سلب آرامش از زندگی بشرشده است. انسان از طبیعت بوده و به طور غریزی وابسته به آن می باشد ؛ بنابرین یک شاخه گل یا درختی سرسبزو یا صدای آب جویباری، دلش را جلا می دهد و به همین دلیل است که مردم به طبیعت رو آورده و به گردشگری روستایی گرایش پیدا کرده اند.

 به عبارت دیگر در زمانه ای که شهرنشینان ؛ بخصوص در تهران و مراکز استان ها با پیامدهای دشوار دنیای مدرن نظیر آلودگی های زیست محیطی،  افسردگی،  تنهایی و ... دست به گریبان هستند،  گردشگری روستایی مرهمی نیرومند بر آلام  و دردهای روحی، روانی آنان به  شمار می رود؛ زیرا از طریق پیوند با طبیعت آرامشی وصف ناپذیر وجود انسان ها را تسخیر می کند. گردشگری روستایی به تمام فعالیت ها و خدماتی گفته می شود که توسط دولت و مردم  برای تفریح و استراحت گردشگران به نواحی روستایی ارائه می شود. در این نوع گردشگری می توان به فعالیت هایی نظیر دیدن مزارع روستایی، گشت و گذار در طبیعت، داد وستد با روستائیان و ... اشاره نمود. 

             See the source imageImage result for خانه های بوم گردی

  
 تاریخچه شکل گیری گردشگری روستایی به حدود 3 قرن پیش بازمی گردد؛ اما به طور مشخص در نیمه دوم قرن هیجدهم در انگلستان شکل گرفت و رواج یافت . در آن زمان شرکت در این فعالیت های تفریحی محدود به اقشار مرفه و برتر جامعه بود؛ اما همگام با توسعه حمل و نقل و سهولت جابجایی، تقاضای عمومی برای گردشگری روستایی افزایش یافت.
دراین راستا خانه های بوم گردی که در بافت های تاریخی مناطق روستایی کشور احداث شده اند، کانون هایی برای تعامل فرهنگی و فضایی برای گفتگوی گردشگران داخلی و خارجی با مردم روستا به وجود آورده اند که حاصل آن پیوند سنت و مدرنیته و ایجاد آرامش در میان شهروندان است.
  اقامتگاه های بوم گردی در ایران برای نخستین بار در مناطق کویری به راه افتادند و خانه پدری مازیار آل داوود ، یکی از فعالان گردشگری در خور و بیابانک یزد نخستین جایی بود که اوایل دهه 80 به عنوان اقامتگاهی روستایی شناخته شد.

                      See the source image

با وجود ظرفیت های تاریخی و طبیعی ایران، این نوع گردشگری و اقامت در خانه های روستایی که تفاوت زیادی با هتل های پر زرق و برق شهری دارند، هنوز در کشور ما تازه است؛ در حالی که دنیا از 25 سال پیش فعالیت هایی را برای راه اندازی کسب و کارهایی برآمده از هویت های بومی در جهت دستیابی به توسعه پایدار آغاز نموده و بوم گردی و اقامتگاه هایش سال هاست در کشورهای مختلف پا گرفته اند. البته در ایران نیز ازاوایل  دهه 90 برای توسعه  گردشگری، اقامتگاه های روستایی بیشتر شده ؛ به طوری که می توان شمارشان را بالغ  بر 700 خانه تخمین زد.
   خانه های بوم گردی اماکنی هستند که علاوه بر کارکرد اقامتی به معرفی فرهنگ منطقه ای که در آن واقع شده اند، می پردازند. در واقع گردشگرانی که اقامت در این مکان ها را آگاهانه انتخاب می کنند، به دنبال آن هستند تا زندگی روزمره ساکنان آن روستا یا منطقه را تجربه کنند ؛ از این رو درک تمایز بین این نوع امکان اقامتی با انواع دیگر مانند هتل های سنتی و میهمان پذیرها توسط گردشگران حائز اهمیت است. بدیهی است که صاحبان اقامتگاه های بوم گردی باید مأموریت خود را فراتر از ارائه خدمات اسکان بدانند؛ به عبارت دیگر با توجه به ماهیت خانه های بوم گردی ، ارتباط بین گردشگران و صاحبان اقامتگاه بیش ازآن که تجاری باشد ، رابطه میهمان و میزبان در فضایی صمیمی  شبیه به خانه است. به این ترتیب اشکال متنوع میهمان نوازی در مناطق مختلف کشورشامل آداب و رسوم، نوع پذیرایی، خوراک های محلی و ... از جاذبه های مهم این مکان ها می باشد. اگر بخواهیم نگاهی گذرا به ویژگی های اقامتگاه های بوم گردی داشته باشیم، می توان سه اصل زیر را مد نظر قرار داد:
1-  باید به لحاظ فیزیکی شکل و ساختار بومی و قدیمی آن منطقه را داشته باشد.
2-  خوراک ارائه شده در این گونه اقامتگاه ها باید کاملاً بومی و محلی باشد.
3-  در کنار اقامت باید برای گردش های کوتاه در محل برنامه ریزی کرد؛ زیرا هر منطقه ای با توجه به خصوصیات فرهنگی و اقلیمی جاذبه های منحصر به فرد خود را دارا می باشد.

 Image result for غذای بومگردیImage result for غذای بومگردیImage result for سرای کربلایی فریدون


یکی از مهم ترین کارکردهای اقامتگاه های بوم گردی کمک به گسترش بازار صنایع دستی است. در مناطقی که شاید صنایع دستی و آداب و رسوم شان رو به فراموشی است، ورود گردشگران به عنوان میهمانان اقامتگاه ها و اقبالی که به استفاده از صنایع روستایی دارند، زمینه را برای رونق اقتصاد محلی این جوامع فراهم می سازند. از سوی دیگر با استفاده از صنایع دستی ، بخشی از هویت فرهنگی و بومی هر منطقه در معرض دید میهمانان قرار می گیرد. بنابرین هر اقامتگاه به عنوان مکانی که گردشگران را از مناطق مختلف یک کشور وحتی سایر کشورها به سمت خود می کشاند، می تواند ویترینی برای نمایش وجه کاربردی صنایع دستی باشد؛ ویترینی که از آن تعبیر به خانواده ایرانی می شود؛ خانه ای که دست سازه های هنری و خلاقانه ایرانی آن را می سازند.

                                        See the source image


   خدای بزرگ را سپاسگزاریم که با همت مردم و مسئولان خوش فکر و آینده نگر اداره میراث فرهنگی گلپایگان طی سال های 1396 و 1397 اقامتگاه های بوم گردی سرای کربلایی فریدون در حسن حافظ با سرمایه گذاری جناب آقای دکتر کثیری ، اقامتگاه بوم گردی خانه پدری واقع در روستای سعید آباد با سرمایه گذاری جناب آقای دکتر حمید رضا سیفی ، اقامتگاه بوم گردی سیفی ها واقع در روستای سعیدآباد با سرمایه گذاری جناب آقای امیر سیفی ،

    See the source image

اقامتگاه بوم گردی عمو قدرت واقع در روستای غرقاب با سرمایه گذاری جناب آقای قدرت الله مجیدی

                        


                        

 و اقامتگاه بوم گردی عمارت شجاع نظام واقع در سررباطان که خانه ای تاریخی و مربوط به دوران قاجار بوده و در فهرست آثار ملی ثبت شده است،  با سرمایه گذاری جناب آقای مسعود مرادی افتتاح گردیده و به خواست خداوند متعال  در آینده نزدیک از اقامتگاه های جدید نظیر اقامتگاه بوم گردی ماه نشان در روستای وانشان با مدیریت جناب آقای ابراهیم حسینی و ... رونمایی خواهد شد. خوشبختانه اکثر روستاهای شهرستان ما از چنین استعدادی  برخوردار بوده و جا دارد که با سرمایه گذاری دولت و بخش خصوصی  در زمینه احداث این کلبه های آرامش،  صنعت بدون دود و دودکش یعنی گردشگری را در مناطق روستایی رونق و گسترش داد.
  وقتی تصویر گردشگران آلمانی، آفریقایی، بلژیکی، فرانسوی، هلندی،  و ... را در اقامتگاه های عموقدرت و ماه نشان و نیز بازدید آنان را از سنگ نگاره ها در کانال های تلگرامی و سایر رسانه های زادگاه مان مشاهده کردم،  بر خود بالیدم که جلوه ای از تمدن 7000 ساله گلپایگان در عصر " اطلاعات و ارتباطات " در حال آشکار شدن است. تاریخچه شهرستان ما گواه صادقی بر این مدعاست که ظرفیت های قابل توجهی برای اعلام هویت گلپایگان در سپهر " جهانی شدن " وجود دارد که فرهیختگان ما باید آستین همت بالا زنند و آن ها را شکوفا سازند.
سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

مدرسه ؛ مستعمره کنکور ، همدلی با وزیر محترم آموزش و پرورش

                                   
وزیر محترم آموزش و پرورش جناب آقای سید محمد بطحائی طی سفر به گلپایگان که در روز پنجشنبه ۱۰ آبان ماه صورت گرفت ، با انتقاد از سیستم کنکور برای ورود دانش آموزان به دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی به این نکته اشاره کردند که : " بچه ها باید در مدرسه زندگی کردن را تمرین کنند و امیدوارم روزی برسد که رئیس آموزش و پرورش به جای این که بگوید دانش آموزان در فلان سنجش رتبه برتر را کسب کردند ، بگوید دانش آموزان گلپایگان در مهربانی کردن ، دستگیری از افتادگان و ... رتبه برتر را کسب کرده اند. فرزندان ما باید صداقت را تمرین کنند و آن کسی که صادق تر است ، مدال تشویق بر گردن بیندازد. اگر امروز در آموزش و پرورش می گوییم کنکور تیشه بر ریشه تربیت صحیح می زند به دلیل فضایی است که ایجاد کرده و اجازه نمی دهد مدرسه و معلم به هدف های تربیتی هم ، توجه کنند. "

هر چند جامعه شناسان اعتقاد دارند که انسان ها از طریق خانواده ، گروه های دوستان ، مدرسه و رسانه ها جامعه پذیر می شوند ، اما شواهد موجود نشانگر آن است که در شرایط کنونی مدرسه دیگر جایی برای اجتماعی شدن فرزندان ما نیست ؛ زیرا نظام پیچیده آموزش های کنکور قدرت و فرصت جامعه پذیری را از آنان سلب کرده ؛ به گونه ای که دکتر عباس کاظمی جامعه شناس و عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی در مقاله ای که در همین راستا نگاشته ، عنوان " مدرسه ، مستعمره کنکور " را به کار برده است.

نظام های کنکوری ابتدا مدارس و سپس دانشگاه ها و اینک تمامیت زندگی مردم را تحت سلطه خود درآورده اند. در چنین وضعیتی نسلی پرورش می یابد که از آموزش بسیاری از مسائل طبیعی و بدیهی زندگی بازمانده و همه مهارت هایی که مدرسه باید به فرزندان ما یاد دهد ، از راه های دیگر کسب می شوند. به همین دلیل مدرسه از رسالت اصلی خود در جامعه فاصله گرفته است. شادروان استاد پرویز شهریاری نیز که از مفاخر علمی و دانشمند صاحب نام ریاضیات در کشور ما به شمار می رود ، در کنفرانس های متعدد علمی با ذکر دلایل متقن و منطقی بر ضرورت حذف کنکور تاکید می نمود؛ به گونه ای که دغدغه و نگرانی ایشان را اکثر دبیران مورد تایید قرار می دادند.

بدیهی است تا زمانی که علم به رهایی بخشی بشر کمک می کند ، سودمند است ؛ اما زمانی که جباریتی برای خود فراهم ساخته و آدم ها را ذیل آن جباریت سرکوب می کند و زندگی آنان را از محتوا تهی می سازد ، باید با آن مبارزه کرد.

سیستم کنکوری به جای ایجاد خلاقیت ، به پرورش رقابت و حسادت از طریق رتبه بندی عددی می پردازد. برای کسانی که رتبه های پایین دارند ، نوعی حس حقارت و عقب ماندگی و برای افراد دارای رتبه بالا حس کاذب نخبگی و سپس نارضایتی و مهاجرت از کشور ایجاد کرده است ؛ در حالی که اگر نیک بنگریم ، متوجه می شویم که نه گروه اول عقب مانده اند و نه گروه دوم نخبه اند. البته بیان این مطلب بدین مفهوم نیست که پذیرفته شدگان در آزمون های کنکور سراسری از شایستگی لازم برخوردار نبوده اند ؛ اما با کمال تاسف می توان ادعا کرد در حال حاضر بازار موسسات و مراکز آموزش تست زنی در کنکور " صنعت فرهنگ " را که به تعبیر اندیشمندان مکتب فرانکفورت موجب رونق شعور کاذب در جامعه و ایجاد روحیه منفعل و غیر خودجوش در میان مردم گردیده و در نهایت تاثیرات بی حس کننده و فرهنگ سکوت بر جای می گذارد ، فراگیر می سازند. آدورنو ، هورکهایمر ، هربرت مارکوزه و ... که از پیشگامان مکتب انتقادی فرانکفورت می باشند ، بر این باورند که صنایع فرهنگی انسان های آزاد و مختار را به توده های بی اختیار تبدیل می کنند ؛ از این رو مدارس باید از نخبه سازی های موهوم و رقابت های بی معنای کنکوری دست کشیده و به تربیت اجتماعی دانش آموزان بپردازند تا زندگی و جامعه را تجربه کنند. در عین حال جا دارد که کنشگران عرصه آموزش در جهت ارائه راهکارهای جایگزین کنکور ، به گونه ای که تضمین کننده شایسته سالاری و دانایی محوری باشند ، چاره جویی نمایند.

فراموش نکنیم که بنا بر دیدگاه سازمان علمی ، آموزشی و فرهنگی ملل متحد ( یونسکو ) قرن ۲۱ ، عصر قدرت فرهنگ و اولویت آموزش است. جهان در حال تغییرات پر شتاب ما ، آموزش متحول می خواهد و آموزش متحول ، بخشی از الزام های عصر اطلاعات و ارتباطات است.



علی اکبر جعفری دبیر ریاضی دبیرستان ها

ابراهیم جعفری کارشناس علوم ارتباطات

مدرسه ؛ مستعمره کنکور ، همدلی با وزیر محترم آموزش و پرورش

                                     
وزیر محترم آموزش و پرورش جناب آقای سید محمد بطحائی طی سفر به گلپایگان که در روز پنجشنبه ۱۰ آبان ماه صورت گرفت ، با انتقاد از سیستم کنکور برای ورود دانش آموزان به دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی به این نکته اشاره کردند که : " بچه ها باید در مدرسه زندگی کردن را تمرین کنند و امیدوارم روزی برسد که رئیس آموزش و پرورش به جای این که بگوید دانش آموزان در فلان سنجش رتبه برتر را کسب کردند ، بگوید دانش آموزان گلپایگان در مهربانی کردن ، دستگیری از افتادگان و ... رتبه برتر را کسب کرده اند. فرزندان ما باید صداقت را تمرین کنند و آن کسی که صادق تر است ، مدال تشویق بر گردن بیندازد. اگر امروز در آموزش و پرورش می گوییم کنکور تیشه بر ریشه تربیت صحیح می زند به دلیل فضایی است که ایجاد کرده و اجازه نمی دهد مدرسه و معلم به هدف های تربیتی هم ، توجه کنند. "

هر چند جامعه شناسان اعتقاد دارند که انسان ها از طریق خانواده ، گروه های دوستان ، مدرسه و رسانه ها جامعه پذیر می شوند ، اما شواهد موجود نشانگر آن است که در شرایط کنونی مدرسه دیگر جایی برای اجتماعی شدن فرزندان ما نیست ؛ زیرا نظام پیچیده آموزش های کنکور قدرت و فرصت جامعه پذیری را از آنان سلب کرده ؛ به گونه ای که دکتر عباس کاظمی جامعه شناس و عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی در مقاله ای که در همین راستا نگاشته ، عنوان " مدرسه ، مستعمره کنکور " را به کار برده است.

نظام های کنکوری ابتدا مدارس و سپس دانشگاه ها و اینک تمامیت زندگی مردم را تحت سلطه خود درآورده اند. در چنین وضعیتی نسلی پرورش می یابد که از آموزش بسیاری از مسائل طبیعی و بدیهی زندگی بازمانده و همه مهارت هایی که مدرسه باید به فرزندان ما یاد دهد ، از راه های دیگر کسب می شوند. به همین دلیل مدرسه از رسالت اصلی خود در جامعه فاصله گرفته است. شادروان استاد پرویز شهریاری نیز که از مفاخر علمی و دانشمند صاحب نام ریاضیات در کشور ما به شمار می رود ، در کنفرانس های متعدد علمی با ذکر دلایل متقن و منطقی بر ضرورت حذف کنکور تاکید می نمود؛ به گونه ای که دغدغه و نگرانی ایشان را اکثر دبیران مورد تایید قرار می دادند.

بدیهی است تا زمانی که علم به رهایی بخشی بشر کمک می کند ، سودمند است ؛ اما زمانی که جباریتی برای خود فراهم ساخته و آدم ها را ذیل آن جباریت سرکوب می کند و زندگی آنان را از محتوا تهی می سازد ، باید با آن مبارزه کرد.

سیستم کنکوری به جای ایجاد خلاقیت ، به پرورش رقابت و حسادت از طریق رتبه بندی عددی می پردازد. برای کسانی که رتبه های پایین دارند ، نوعی حس حقارت و عقب ماندگی و برای افراد دارای رتبه بالا حس کاذب نخبگی و سپس نارضایتی و مهاجرت از کشور ایجاد کرده است ؛ در حالی که اگر نیک بنگریم ، متوجه می شویم که نه گروه اول عقب مانده اند و نه گروه دوم نخبه اند. البته بیان این مطلب بدین مفهوم نیست که پذیرفته شدگان در آزمون های کنکور سراسری از شایستگی لازم برخوردار نبوده اند ؛ اما با کمال تاسف می توان ادعا کرد در حال حاضر بازار موسسات و مراکز آموزش تست زنی در کنکور " صنعت فرهنگ " را که به تعبیر اندیشمندان مکتب فرانکفورت موجب رونق شعور کاذب در جامعه و ایجاد روحیه منفعل و غیر خودجوش در میان مردم گردیده و در نهایت تاثیرات بی حس کننده و فرهنگ سکوت بر جای می گذارد ، فراگیر می سازند. آدورنو ، هورکهایمر ، هربرت مارکوزه و ... که از پیشگامان مکتب انتقادی فرانکفورت می باشند ، بر این باورند که صنایع فرهنگی انسان های آزاد و مختار را به توده های بی اختیار تبدیل می کنند ؛ از این رو مدارس باید از نخبه سازی های موهوم و رقابت های بی معنای کنکوری دست کشیده و به تربیت اجتماعی دانش آموزان بپردازند تا زندگی و جامعه را تجربه کنند. در عین حال جا دارد که کنشگران عرصه آموزش در جهت ارائه راهکارهای جایگزین کنکور ، به گونه ای که تضمین کننده شایسته سالاری و دانایی محوری باشند ، چاره جویی نمایند.

فراموش نکنیم که بنا بر دیدگاه سازمان علمی ، آموزشی و فرهنگی ملل متحد ( یونسکو ) قرن ۲۱ ، عصر قدرت فرهنگ و اولویت آموزش است. جهان در حال تغییرات پر شتاب ما ، آموزش متحول می خواهد و آموزش متحول ، بخشی از الزام های عصر اطلاعات و ارتباطات است.



علی اکبر جعفری دبیر ریاضی دبیرستان ها

ابراهیم جعفری کارشناس علوم ارتباطات

افتتاح مرکز رشد دانشکده فنی و حرفه ای گلپایگان

                               

افتتاح  مرکز رشد دانشکده فنی و حرفه ای گلپایگان گامی موثر در توسعه پایدار منطقه غرب استان اصفهان

     در بیشتر مراکز آموزش عالی جهان ، کسب درآمد پس از آموزش و پژوهش به عنوان سومین نقش آن ها معرفی می شود. بر همین اساس در برنامه های توسعه کشورها فعالیت های تبدیل علم به فن آوری و فن آوری به ثروت در قالب برنامه های کارآفرینی در دانشگاه ها گنجانده شده و مسیری که برای آن ترسیم گردیده ، راه اندازی هسته ها و واحدهای فن آور در مراکز رشد و پارک های علم و فن آوری است.
   استفاده از مراکز رشد به عنوان یکی از ابزارهای پذیرفته شده برای تبدیل خلاقیت ها و دستاوردهای علمی به محصولات قابل ارائه به بازار محسوب می شود. وظیفه این مراکز حمایت از فارغ التحصیلان و دانشجویان است تا با تکنولوژی های نوین آشنا شده ، مراحل رشد را طی نموده و پس از ایجاد آمادگی های لازم فرصت فعالیت در بازار را به دست آورند. طی شدن این مسیر ، فرآیند تبدیل دانش به سرمایه است که به طور مشخص در دانشگاه های کارآفرین عملیاتی می شود.
    فراموش نکنیم که دانش در عصر جدید ، منبع اصلی ثروت بوده و نظام اقتصاد جهانی از منابع طبیعی و امکانات فیزیکی فاصله گرفته و به  " اقتصاد دانش بنیان " نزدیک شده است. در واقع اقتصاد دانش بنیان بر مبنای مزیت های سرزمینی و تفکر نیروی انسانی جوامع بنا گردیده است. در چنین شرایطی دانش آموختگان مهم ترین رکن تحقق اقتصاد دانش بنیان هستند. به این ترتیب در راستای حل مشکل اشتغال هیچ راهی جز حرکت در مسیر " دانایی " که در شرکت های دانش بنیان ، پارک های علم و فن آوری و مراکز رشد دانشگاهی تبلور یافته ، متصور نیست. شاید بتوان گفت بهترین مسیر دستیابی به " اقتصاد مقاومتی " نیز از همین طریق امکان پذیر است.
      
            جان نباشد در خبر جز آزمون
           هر که را افزون خبر ، جانش فزون 
          جان ما از جان حیوان بیشتر
          ازچه رو؟ زان رو که فزون دارد خبر
          چون جهان جان سراسر آگهی است
          هر که بی جان است از دانش تهی است
 
   خوشبختانه از مدت ها قبل ، دانشکده فنی ، حرفه ای گلپایگان به عنوان یک مرکز علمی کارآفرین بسترهای مناسب را برای فعالیت ، اشتغال و درآمدزایی دانشجویان فراهم آورده است که با سفر معاون علمی و فن آوری رئیس جمهور جناب آقای دکتر سورنا ستاری در روز ۲۸ مهرماه سال جاری به عنوان نخستین مرکز رشد دانشگاهی در غرب استان اصفهان افتتاح شد و رسمیت یافت.
    بدون تردید شکوفایی چنین ظرفیتی در زادگاه ما گامی موثر در جهت توسعه پایدار منطقه به شمار رفته و جا دارد وسایل ارتباط جمعی و شبکه های اجتماعی ؛ بخصوص رسانه های محلی با برجسته سازی دستاوردها و ترویج ایده های علمی این مرکز ، نگاهی نو را در رابطه با تحصیلات دانشگاهی به وجود آورند.
    بدیهی است از طریق چنین مراکز علمی که به دانشگاه های نسل سوم نیز نامگذاری شده اند ، علاوه بر اشتغال زایی ، می توان نقشه راه آینده پیشرفت منطقه را با عنایت به مزیت های نسبی شهر و روستاها ترسیم و راهبردهای مناسب را اتخاذ کرد.
    با عرض تبریک به مدیران و سایر دست اندرکاران این مجموعه علمی امیدواریم با توجه به استعدادهای ویژه منطقه نظیر کشاورزی ، گیاهان دارویی , صنایع دستی و ... گلپایگان الگوی صنعت پاک بدون دود و دودکش ( نظیر گردشگری و ...) باشد.

    علی اکبر جعفری             ابراهیم جعفری