دکتر ابراهیم جعفری
دکتر ابراهیم جعفری

دکتر ابراهیم جعفری

فرهنگی

پیوند هندسه و ادبیات در شعر خیام

*پیوند هندسه و ادبیات در شعر خیام* 


    *به مناسبت ۲۸ اردیبهشت روز بزرگداشت* 

 

       

                                                  ✏ ابراهیم جعفری

 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

از قدیم و ندیم بین زنگ ادبیات و هندسه جدال و ستیزی بوده؛ از این رو گاه درس یا همان زنگ هندسه ، در اشعار و ترانه های معاصر نکوهش شده است و این در حالی است که در *شعر خیام* میان شعر و ریاضی و به تبع آن هندسه، پیوند گسترده و عمیقی وجود دارد. آن گونه که

 می توان گفت تنها یک ریاضیدان و یک اخترشناس می تواند چنان رباعی هایی بگوید، *اگر در اشعار خوب نیما همیشه جغرافیا حضور دارد، در ترانه های خیام هم همواره شاهد حضور پررنگ دانش نجوم هستیم.* در ذهن او جهان پیوسته در حال چرخش و حرکت است. او این فرآیند را می بیند و زاده شدن و مرگ ما را هم برآیند آن می داند. او این ها را تنها در کتاب ها نخوانده تا از یاد ببرد.


برای خیام، شعر و دانش نه تنها دو ساحت جدا از یکدیگر نیستند، بلکه درست این است که بگوییم این دانش اوست که باعث می شود وی جهان را آن گونه ببیند. اگر آن دانش نبود، این ترانه ها هم نبودند. از این رو خیام غیرمستقیم درس ریاضی و زنگ هندسه را می ستاید و *شعر او پیوندی است میان زیبایی، روشنی و شاعرانگی «ماه» با معادله های دشوار، پیچیده و عالمانه ریاضی* :


 *این چرخ فلک که ما در او حیرانیم* 


 *فانوس خیال از او مثالی دانیم* 


 *خورشید چراغ دان و عالم فانوس* 


 *ما چون صوریم کاندرو گردانیم*

روابط عمومی در عصر جهانی شدن

* روابط عمومی در عصر جهانی شدن* 


 ابراهیم جعفری

 دهکده جهانی

@dehkade_jahan


 * اشاره* :

 *روز جهانی ارتباطات* ( ۲۷ اردیبهشت ماه )،  *« روز روابط عمومی »* نیز نامگذاری شده است. به همین مناسبت این یادداشت را به *انجمن روابط عمومی ایران* ارسال نمودم تا از زاویه ای جدید به مقوله روابط عمومی نگریسته باشم. 


 با گسترش اینترنت و تکنولوژی های نوین ارتباطی، افزایش میزان تحصیلات، مهاجرت های بین آلمللی و ... وارد عصر تازه ای به نام *« جهانی شدن »* ( Globalization ) شده ایم.

بر خلاف جهانی سازی ( Globalism ) که تلاش می کند با یک دست کردن نیازها و ذائقه ها، فرهنگی واحد را به جوامع تحمیل کند تا از آن طریق با سلطه فرهنگی و ایجاد جامعه تک صدایی منافع آمریکا را تداوم بخشد، *جهانی شدن در برگیرنده انواع هویت ها، فرهنگ ها، زبان هاست. به عبارت دیگر شرایط کنونی جهان فرصتی را ایجاد کرده تا فرهنگ های  گوناگون محلی بتوانند مجال ظهور داشته باشند. با این وصف «تنوع فرهنگی» یکی از دستاوردهای قابل توجه « جهانی شدن» به شمار می رود.* 


در چنین وضعیتی *روابط عمومی ها به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای مدنی* باید قدرت سازگاری با فرآیند جهانی شدن را داشته باشند و از ساز و کارهای محدود گذشته فاصله بگیرند.

نکته در خور توجه این است که با فراگیر شدن ارتباطات و کم رنگ شدن مرزهای جغرافیایی، مخاطبان روابط عمومی ها محدود به یک شهرستان، استان و حتی یک کشور نیستند، بلکه روابط عمومی ها می توانند مخاطبانی در سطح جهان داشته باشند تا با مشارکت و مبادله تجربه ها نقش آفرین باشند.

 *خوشبختانه  یونسکو نیز تسهیل‌گر این روند در میان ملت هاست.* 


 فلسفه وجودی *یونسکو* ( شاخه آموزشی، علمی و فرهنگی  ملل متحد ) *از میان برداشتن موانع معرفتی است که موجب نابردباری، عدم مفاهمه، خشونت و جنگ می شود.* 

دوری از خشونت ورزی و روی آوری به صلح نباید فقط به دنیای سیاست محدود شود، بلکه در نگاهی کلان باید صلح در اندیشه، با طبیعت، با تاریخ و با همه قواعد نظم اجتماعی سرلوحه فعالیت روابط عمومی ها نیز قرار گیرد. جهانی که برمدار چنین درکی بچرخد، قطعاً می تواند تصویری دوست داشتنی از زندگی در همه لایه های حیات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی عرضه دارد. روابط عمومی ها برای ایفای چنین نقشی، نیازمند اتخاذ رویکرد جدیدی هستند تا بتوانند راه حل های تفاهم آمیز و صلح جویانه را ارائه دهند و مسیری را انتخاب کنند تا به توسعه تفاهم اجتماعی کمک کند.

روابط عمومی ها می توانند بر واقعیت های اجتماعی تاثیر بگذارند و آرامش، تفاهم، همدلی و انسانی زندگی کردن را ترویج دهند. به عبارت دیگر می توانند گفتمان " تنازع محور" را به گفتمان *" تفاهم محور"* تبدیل نموده و ارزش های صلح و مدارا، همزیستی و ارزش های اخلاقی را پاسداری کنند و از این طریق خدمت گذار جامعه جهانی باشند.


 * بدیهی است در چنین شرایطی روابط عمومی ها به منظور اثرگذاری بر مخاطبان، باید نظام کارشناسی خود را کارآمد سازند و استفاده بهینه از فناوری های نوین ارتباطی را در دستور کار خود قرار دهند تا قادر به جلب مشارکت آنان باشند. با این نگاه گرایش به روابط عمومی الکترونیک می تواند بستر مناسبی را در عبور از حالت سنتی به مدرن فراهم سازد.* 


 از دو منظر می توان روابط عمومی الکترونیک را مورد بررسی قرار داد. نگاه اول روابط عمومی الکترونیک را تداوم روابط عمومی سنتی قلمداد می کند که صرفا با ابزاری نیرومندتر و سریع تر با رسانه ها و مخاطبان خود ارتباط ایجاد می نماید؛ *اما نگاه دوم روابط عمومی الکترونیک را ایجاد فضایی در جهت تعامل و به اشتراک گذاردن دیدگاه ها و نقطه نظرهای مخاطبان ... می داند.* 

 *به عبارت دیگر شکل گیری یک روابط عمومی آرمانی که در برگیرنده حرمت گذاری به مراجعان و برآوردن انتظارات و حقوق مخاطبان برای دسترسی به اطلاعات است، از رهگذر روابط عمومی الکترونیک عملی می شود.* 

از این رو اگر بخواهیم از تکنولوژی های نوین ارتباطی و اینترنت در راستای نظریه *" گلوله جادویی "* که اصالت را به فرستنده پیام داده و مخاطبان را منفعل و ناتوان فرض می کند، به عنوان ابزار استفاده کنیم، بهره ما از فرصت فراهم شده اندک است؛ *اما اگر به قدرت تشخیص و رضامندی مخاطب فعال و جستجوگر بها دهیم، روابط عمومی الکترونیک ظرفیتی کارآمد و مطلوب برای پاسخگویی و دریافت نظرها و دیدگاه های او به شمار می رود.* 


در عین حال همه این تمهیدات زمانی گره گشای مشکلات و زمینه ساز *مردم سالاری جهانی* است که بتوان با تکیه بر آن *فضایی برای گفت و گو در جهت بهره گیری از خرد همگانی در جهت پیشبرد اهداف سازمانی و همگرایی بین آلمللی به وجود آورد.* 


 *برای این منظور شفاف سازی عملکردها، دوسویه نمودن ارتباط، پاسخگو کردن دستگاه ها و عقلانی کردن توقعات، الزام هایی است که از سوی روابط عمومی های فعال در فضای جهانی شدن انتظار می رود.* 


    *روز روابط عمومی مبارک باد*

ایران را با شاهنامه بشناسیم

* ایران را با شاهنامه بشناسیم* 


 * به مناسبت ۲۵ اردیبهشت روز فردوسی* 


 ابراهیم جعفری

 دهکده جهانی

,@dehkade_jahan

 استخراج منابع فرهنگی همچون استخراج منابع زیرزمینی است. هر جامعه ای که فناوری برتری دارد، از معادن زیزمینی بیشترین  استفاده را می برد و آن که به استخراج نمی پردازد، در واقع سرمایه خود را هدر می دهد.

 *سوال این است که ما تا چه میزان از سرمایه های فرهنگی خود؛ به ویژه شاهنامه بهره برده ایم؟* 

در دو نوع مهم ادبی جهانی یعنی غنایی و حماسی باید از *فردوسی، مولوی، سعدی و حافظ* نام بیاوریم که بیشترین تاثیر را در تحوّل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی از خود به جا *ی نهاده اند.


 * ۲۵ اردیبهشت را در تقویم ملی ایران، روز فردوسی نام نهاده‌اند؛ شاعری بلند آوازه که با اثرش شاهنامه در سطح ادبیات جهان خوش درخشیده است.* 

شاهنامه فردوسی که آوازه‌ای جهانی دارد، علاوه بر بیان داستان‌های حماسی و عاشقانه، *گنجینه‌ای عمیق از اخلاق، انسانیت و معنویات است.* 

 *شاهنامه در حقیقت تجلی گاه و روایتگر یک جامعه مدنی سالم است و به عبارتی روشن تر، فردوسی در شاهنامه جهانی را به تصویر می کشد که در آن دادگری، نیکی، اخلاق، روحیه پهلوانی و ... را بیان می کند.* 


 در دوره قاجاریه به دلیل رواج و گسترش صنعت چاپ، شاهنامه بسیار مورد اقبال قرار می‌گیرد. نقل است که امیرکبیر زمانی که صدارت ناصرالدین شاه جوان را بر عهده داشته و می‌شنود که شاه شب ها تاریخ سرجان ملکم می خواند *به او توصیه می‌کند که شاهنامه بخواند* و می‌گوید: *«این را بدان که برای هر ایرانی از عالی و دانی بهترینِ کتاب ها شاهنامه فردوسی است.»* 

 این که یک شاهکار ادبی بتواند بیش از هزارسال دوام بیاورد، از تنگناهای گوناگون بگذرد و حیات تاریخی خود را حفظ کند، مسئله بسیار بااهمیتی است. مخاطبان شاهنامه طیف وسیعی از شاعران، مورخان، نگارگران، تذکره‌نویسان، نساخان، پادشاهان، طبقات گوناگون مردم و در سده‌های متأخر، مترجمان، هنرمندان، اقتباس‌گران، روحانیان و مهم‌تر از همه شاهنامه‌پژوهان بوده‌اند که هر گروه به سهم خود در تداوم حیات تاریخی شاهنامه نقش داشته اند.


 یکی از محورهای مهم در پیوند اساطیر شاهنامه با تاریخ، *محور خرد* است. شخصیت های داستان های شاهنامه پهلوانانی هستند کاملاً اخلاقی و خردمند که تاریخ گذشته و پیشینیان خود را می شناسد. در *شاهنامه ابیاتی که به رزم مربوط می شود، محدود است و بیشتر به تفکر، تعامل و پهلوانی می پردازد.* 

بحث *خرد و داد* با همه زندگی پهلوانان در آمیخته است. انسانی که از خرد و داد دور می شود، از عرصه و صحنه پهلوانی کنار می رود.

 *کنون ای خردمند، وصف خرد* 

 *بدین جایگه گفتن، اندر خورد* 

 *خرد بهتر از هر چه ایزد بداد* 

 *ستایش خرد را به از راه داد* 

 *خرد رهنمای و خرد دلگشای* 

 *خرد دست گیرد به هر دو سرای* 


آن قدر که فردوسی از تاریخ سخن گفته، در بین هیچ یک از شاعران نظیر ندارد. در روایت شاهنامه، ایران سرزمینی است که مورد حمله و هجوم دشمنان و دیوان قرار می گیرد. دیو در شاهنامه صورت های مختلفی دارد، یکی از صورت هایش مردم بد هستند.


 *تو مر دیو را مردم بد شناس* 

 *کسی کو ندارد ز یزدان سپاس* 


 سال ۹۰- ۱۹۸۹ میلادی که سال جهانی بزرگداشت فردوسی بود، از سوی سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد *(یونسکو)* به مناسبت هزارمین سال سرودن شاهنامه *«سال فردوسی»* نام گرفت. درآن سال، بسیاری از محققان و شاهنامه پژوهان جهان از فردوسی و حماسه جاوید او سخن گفتند.

شاهنامه سرشار از قصه های جذاب شرقی، شخصیت های مستحکم، موقعیت های دراماتیک و پرکشش است که علاوه بر دارا بودن هویت ایرانی، نمونه هایی منحصر به فرد برای مخاطب ایرانی و جهانی است. 


۲۵ اردیبهشت ماه، روز بسیار فرخنده ای است که به نام *معمار بزرگ کاخ زبان فارسی* مزین شده است. امروز زبان فارسی هزار سال پیش را می فهمیم و با آن مکالمه می کنیم. *یعنی با گنجینه هزار سال پیش زبانی فارسی در ارتباط هستیم.* در طول هزاران سال جنگ ها و ویرانی های زیادی داشتیم، *اما زبان فارسی باقی ماند که این نشان از استقلال فرهنگی بوده و هست.* 


 * شاهنامه در بسیاری از زمینه ها یک اثر تمام و کامل است. در بازنمایی اسطوره ها، خردگرایی، معرفی هویت ملی و اعتدال،  پاسداشت ملیت، راستی و درستی و ...* 

این ویژگی ها از شاهنامه، اثری منحصر به فرد ساخته است؛ به گونه ای که شیوه های فکری برخاسته از آن به سرچشمه ای از اندیشه برای نویسندگان تبدیل شده است.


 *نگه کن که این نامه تا جاودان* 

 *درفشی بود بر سر بخردان* 

 *بماند بسی روزگاران چنین* 

 *که خوانند هر کس بر او آفرین* 


.  *دکتر عطاءالله مهاجرانی* در یادداشت هفتگی خود در روزنامه اعتماد مورخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ آورده است: *« به اعتقاد من کوتاه ترین و موثرترین و زیباترین راه آموزش و تربیت جوانان، که ایران را دوست بدارند، ترویج و تبلیغ شاهنامه فردوسی است.»* 


 * به قول روان شاد #اسلامی_ندوشن شاهنامه فردوسی ایران نامه است* .

مدیری از تبار صداقت و عشق،به بهانه تودیع جناب آقای #حاج_محمد_منعمی از ریاست آموزشکده فنی، حرفه ای گلپایگان

ابراهیم جعفری:

 مدیری از تبار صداقت و عشق


 به بهانه تودیع جناب آقای #حاج_محمد_منعمی از ریاست آموزشکده فنی، حرفه ای گلپایگان


 ابراهیم جعفری

 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

 گذر زمان آیینه تمام نمای مجاهدت ها، مقاومت ها و کنش‌گری های انسان های وارسته ای است که آرمان خواهانه زندگی می کنند و در مسیر دستیابی به اهداف، همه استعداد و توان خود را به کار می گیرند.

خدای بزرگ را سپاسگزاریم که در زادگاه ما اغلب مدیران دهه های اخیر که از رویش های دوران دفاع مقدس هستند، سهمی به سزا در ایجاد تحولات روستاها و شهر داشتند که در این راستا عملکرد جناب آقای حاج محمد منعمی برجستگی ویژه ای دارد و یادآوری عوامل موثر در آن خالی از لطف نیست. 


 عزیمت به جبهه های نبرد از ۱۳ سالگی و حضور در عملیات رمضان، محرم، والفجر مقدماتی، والفجر ۴، والفجر ۸ و کربلای ۵ به عنوان نیروی پیاده و خط شکن که با جانبازی و مصدومیت  شیمیایی همراه بود و نیز شش ماه شرکت در جنگ های پارتیزانی برون مرزی در لشکر ۹ بدر  مجاهدین عراقی ( ظفر ۲ )، روحیه خلاقیت و تحول خواهی را در آقای منعمی آن چنان نهادینه ساخت که بتواند با اتکا به آن در سایر عرصه ها نیز بن بست شکن باشد.


 پس از پایان جنگ با قبول مسئولیت های جدید در آموزش و پرورش گلپایگان که به معاونت اداری، مالی و پشتیبانی منتهی شد، به عنوان بازوی قوی مدیریت، نقش قابل توجهی در بهسازی و نوسازی مدارس، تامین نیازهای دانش آموزان بی بضاعت و به ویژه جلب اعتماد خیران در جهت گسترش و تجهیز فضاهای آموزشی و ... ایفا کرد.

این پیشینه درخشان در کنار اخلاق حسنه، وسعت نظر، سختکوشی، مسئولیت پذیری، توان برقراری ارتباط موثر با  اقشار مختلف، حرکت بر محور برنامه و نگاه راهبردی، مثبت اندیشی و ... از او مدیری توانمند ساخت تا در آموزشکده فنی، حرفه ای گلپایگان سال های متمادی جریان ساز یک نهضت علمی باشد.


 بدون تردید توسعه آموزش و پرورش و آموزشکده فنی، حرفه ای گلپایگان طی سال های اخیر مرهون مساعدت های خیران آگاهی است که به یاری مسئولان شتافته اند. 

از سوی دیگر جلب اعتماد خیران در شرایطی که متاسفانه در کشور ما سرمایه اجتماعی در معرض تهدید می باشد، هنر بزرگ‌ مدیرانی مانند آقای منعمی است که توانستند رتبه نخست را در جذب آنان در استان اصفهان به خود اختصاص دهند.

 


جذب  ۴ میلیارد تومانی در دهه ۸۰ توسط جناب آقای حاج محمد خوشنویسان مدیر وقت آموزشکده و ۶ میلیارد تومانی در دهه ۹۰ از خیران، نشانگر نفوذ مردمی مدیران و در عین حال خردورزی مردم فرهنگ دوست زادگاه مان است که به این مرکز دانشگاهی عشق می ورزند. یکی از خیران به آقای منعمی اظهار داشته بود: « براین باور است که هرگاه آموزشگاهی به روی مردم گشوده شود، زندانی بسته خواهد شد. »

آقای منعمی در سخنرانی روز تودیع شأن خاطرنشان ساختند که در فاصله یک دهه تعداد رشته های آموزشکده از ۴ به ۱۲؛ یعنی سه برابر  و تعداد دانشجویان از ۴۰۰ به ۸۵۰؛ یعنی حدود دو برابر رسیده است.

علاوه بر آن در حوزه پژوهش که در استان دارای رتبه اول یا دوم بودیم، با تولید بیش از ۲۰ نوع کالای قابل عرضه، در زمینه کارآفرینی بالنده شدیم. ایشان با تأکید بر این که تعداد دانش آموختگان رشته های مهندسی به حد اشباع رسیده، نیاز به کارآفرینان در قامت تکنسین را از جمله نیازهای بنیادی کشور برشمرده و ظهور کارآفرینان را دستاورد مهم آموزشکده قلمداد نمود.




اینجانب که سعادت حضور در مراسم تودیع آقای منعمی و معارفه آقای اشراقی را نداشتم، پس از دریافت فایل صوتی مراسم از سوی مجریان برنامه و گوش سپردن به سخنرانی های ایراد شده، به این دریافت رسیدم که در سیر تطور آموزشی گلپایگان از دهه ۱۳۷۰ تا کنون، با کنش‌گری مدیران جهادی جهش قابل ملاحظه ای در جهت اعتماد سازی و طراحی نظامی نوین ایجاد گردیده که نماد بارز و مشخص آن آقای منعمی است.

او با یک چشم به شتابندگی تاریخ و سرعت بالای تغییرات جهانی و با یک چشم به واقعیت های بومی و محلی نظر افکند و خدمت به مردم را تداوم بخشید؛ به عبارت دیگر جهانی اندیشید و بومی عمل کرد.


 پس از گوش فرا دادن به سخنان جناب آقای حاج حبیب الله جمالی ریاست پیشین آموزش و پرورش گلپایگان که سجایا و خصلت های ارزنده ایشان را بیان کرد و همچنین بیان سرشار از اخلاص آقای منعمی، از این که گلپایگان دارای چنین چهره های فداکار، میهن دوست و بی ادعایی است، احساس سربلندی کردم؛ به همین دلیل پس از تأمل فراوان تیتر این یادداشت را با الهام از سخنان مجری محترم برنامه جناب آقای محرابی مدیری از تبار صداقت و عشق انتخاب کردم. 


 با آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون آقای منعمی که فرازی جدید از کنش‌گری را در حیات پربار خود آغاز می نمایند و عرض تبریک به جناب آقای اشراقی این بیت شعر را از حضرت حافظ تقدیم دوستان می کنم:


کاروانی که بود بدرقه اش لطف خدا

به تجمل بنشیند به جلالت برود

*کتابِ خوب بخوانیم* .

سلام بر دوستان


*کتابِ خوب بخوانیم* .


کتاب خواندن به زندگی انگیزه می‌دهد و مغز را طوری تحریک می‌کند که تماشای تلویزیون یا گوش‌دادن به رادیو نمی‌تواند این کار را انجام بدهد؛ چون مغز درگیر شده و اصطلاحاً ورزش می‌کند.


اگر هر شب به جای تماشای تلویزیون، پانزده دقیقه مطالعه کنید، سالی حدود پانزده کتاب را می‌خوانید! اگر روزی پانزده دقیقه ادبیات کلاسیک بخوانید، در مدت هفت سال، صد کتاب بزرگ ادبیات کلاسیک خوانده‌اید! این‌گونه تبدیل به یکی از باسوادترین افراد نسل خود می‌شوید! همهٔ این‌ها با پانزده دقیقه مطالعه قبل از خواب حاصل می‌شود!


به قول یک نویسنده؛ قبل از صبحت‌کردن فکر کنید! و قبل از فکرکردن مطالعه کنید! آدمی که نمی‌خواند، یا کم می‌خواند، یا فقط پرت و پلا می‌خواند، بی‌گمان اختلالی در بیان خواهد داشت. این آدم بسیار حرف می‌زند، اما اندک می‌گوید؛ زیرا واژگان‌اش برای بیان آن‌چه در دل دارد، بسنده نیست.


ما سخن گفتن درست، پر مغز، سنجیده و زیرکانه را از ادبیات و تنها از ادبیات خوب می‌آموزیم. بقول برتولت برشت: 

 *«برای آنان که بخواهند یاد بگیرند، هرگز دیر نیست.»* 


* مطلبِ بالا را دوستی ارسال کرده.


تقی عطایی

تاملی کوتاه بر بیش از نیم قرن مجاهدت علمی دکتر مهدی محسنیان راد*

* تاملی کوتاه بر بیش از نیم قرن مجاهدت علمی دکتر مهدی محسنیان راد* 


 _* به مناسبت فرارسیدن روز معلم*_ 


 ابراهیم جعفری

 دهکده جهانی

@dehkade_jahan

 *روز معلم* فرصتی برای قدرشناسی از استادانی است که انگیزه تحقیق، تدریس و مطالعه مستمر را در دانش پژوهان ایجاد نموده و آثاری ماندگار بر جای می گذارند.

اینجانب طی چند سال گذشته تلاش کردم  در حد بضاعت ام نسبت به معلمان خود از دوره ابتدایی تا دانشگاه، اَدای دین نموده و قدردان فداکاری آنان باشم.


 از میان چهره های برجسته علمی کشور که افتخار شاگردی اش را در مقطع های کارشناسی ارشد و دکتری داشتم، *دکتر مهدی محسنیان راد* است. 

بدون تردید ایشان در ردیف پرکارترین پژوهشگرانی است که بیش از  پنجاه سال در عرصه ارتباطات اجتماعی کند و کاو نموده و سهم بسزایی در شناساندن این دانش به علاقه مندان داشته آند. 


 سرآغاز آشنایی بنده با دکتر محسنیان راد سال ۱۳۶۵ بود که مبانی ارتباط جمعی را در دوره آموزش ضمن خدمت مسئولان رادیویی جهاد استان ها تدریس می نمودند. پس از آن تعامل با ایشان در دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی بیشتر و عمیق تر شد.


 دامنه فعالیت های آموزشی و پژوهشی و نیز آثار علمی دکتر محسنیان راد گسترده است که در بخش دوم به آن ها اشاره می گردد؛ اما به دلیل خاطراتی که از همکاری ایشان با معاونت ترویج وزارت جهاد سازندگی (سابق) در زمینه اثربخشی هفته نامه های *«جهاد روستا»* و *«صالحین روستا»* و انتشار اثر ارزشمند *«ارتباط جمعی و توسعه روستایی»* ، در ذهنم نقش بسته، فرازهایی را از فصل اول کتاب *«در حسرت فهم درست»* که تجربه زیسته دکتر محسنیان است، یادآور می شوم.


 قبل از شروع تحقیق ( ارتباط جمعی و توسعه روستایی ) در خلال بازکردن ۶۸۹ پاکت پستی حاوی پرسشنامه پر شده از روستاهای این سو و آن سوی کشور، یکی از پاکت ها شامل نامه مفصلی بدون پرسشنامه بود که بخشی از آن به شرح زیر بود:

 *استاد محترم؛ آقای محسنیان راد سلام* 

سلامی را که از قلب شکسته یک روستایی به شما تقدیم می شود، پذیرا باشید. از شما تشکر می کنم که به فکر بچه های روستایی بودید و ... نمی خواهم ناامیدتان کنم؛ ولی مگر می شود در شهر با همه امکانات در خانه های مدرن با وسایل مدرن و شاید پشت کامپیوتر به روستا اندیشید؟ اگر باشد، در حد شعار دادن است و بس! همه به خاطر این که شعرها و مطالب شأن جالب باشد، می آیند از روستا حرف های قشنگ قشنگ می زنند؛ اما هیچ گاه نخواستند روستا را درک کنند و از این که با روستا سر و کار پیدا کنند، امتناع می ورزند و ...


 مهرماه ۱۳۷۵ وقتی بسته های پستی دریافت شده در دانشگاه را زیر بغل به اتاقم می بردم، پاکتی را در میان نامه ها دیدم که از بقیه متفاوت بود. پس از آدرس، این بار محترمانه تر از چهار سال قبل نوشته بود: « *برسد به دست دکتر محسنیان راد* » و ...

پس از آن نوشته شده بود *از طرف زهرا* ... نمی دانم آدرسم را چگونه یافته بود؟ گویا ادامه تحصیل داده و پس از پایان دوره تربیت معلم در دبیرستان یک روستا مشغول کار است. از آنجا که وزارت جهاد نسخه هایی از کتاب *« ارتباط جمعی و توسعه روستایی »* را به مدارس اهدا کرده بود، زهرا بر حسب تصادف آن را در کتابخانه مدرسه اش دیده و با شگفتی  نامه اش را آن جا یافته بود. در نامه دوم زهرا نوشته بود: 

 *« به نام آن که جان را فکرت آموخت.* 

 *استاد محترم‌؛ آقای محسنیان راد سلام* 


امیدوارم همیشه شاد و مسرور و در فعالیت های علمی خود پیروز باشید. شرمنده از آن همه لطف و محبت شما که نسبت به بنده حقیر روا داشتید. امروز کتاب تان را در کتابخانه دبیرستان به طور اتفاقی یافتم و از دیدن آن خیلی خوشحال شدم و اشک شادی به خاطر محبت شما و موفقیت تان در چشمانم حلقه زد و ... امیدوارم روزی شما را از نزدیک ملاقات نمایم. *با تقدیم احترامات بسیار، زهرا ..* . ( ۷۵/۶/۳۰ )


 در سال ۱۳۸۴ آقای جلالی دوست دوران سپاه دانشی من که پس از ۳۰ سال رد مرا گرفته بود، از رفسنجان به تهران آمد و میهمان من بود. جلالی روستای زهرا را کاملآ می شناخت و مشتاق شد او را ببیند.


از سوی دیگر در همان سال قرار شد در مراسم نکوداشتی که از سوی استاندار کرمان برای *دکتر یحیی کمالی پور* برگزار گردید، شرکت کنم. یک هفته قبل از سفر تلفن منزل زنگ زد، گوشی را برداشتم. سلام کرد و با خنده ای که از پشت تلفن هم قابل تشخیص بود، خودش را معرفی کرد. با اظهار خوشحالی از این که سرانجام توانسته با من صحبت کند، تاریخ پروازم را گفتم. قرار گذاشتیم با شوهرش در هتل یکدیگر را ملاقات کنیم.

در هتل ( کرمان ) زنگ زدند که میهمان دارید. پایین که رفتم، *در سرسرای هتل زهرا را دیدم که با دسته ای گل و چهره ای پر از اشتیاق* کنار شوهرش ایستاده بود. به کافی شاپ هتل رفتیم. نشستیم و گرم صحبت شدیم و ... به آنان پیشنهاد کردم در کنفرانس فردا شرکت کنند که هر دو با اشتیاق پذیرفتند 




در کنفرانس از زهرا و همسرش دعوت کردیم روی سن بیایند. دکتر کمالی پور از زهرا ستایش کرد و ...

با نگارش کتاب *«ارتباط جمعی و توسعه روستایی»* که ارمغان آن ضرورت نگاهی نو به جایگاه ارتباطات در جامعه روستایی از سوی برنامه ریزان و سیاستگذاران کشور بود، فصلی تازه در دفتر *«ارتباطات توسعه»* گشوده شد.

در همین راستا جا دارد از زنده یاد *مهندس سید احمد اسحاق حسینی* معاون وقت ترویج و مشارکت های مردمی وزارت جهاد سازندگی به نیکی یاد کنم که زمینه ساز این پژوهش راهبردی شد. آن عزیز سفرکرده به عنوان *پایه گذار واحد آموزش روستایی* ، حلقه وصل همکاران جها‌دی با محافل آکادمیک و استادان دانشگاه در زمینه های ترویج کشاورزی، دانش بومی، توسعه روستایی و ... بود که این اثر ماندگار یکی از دستاوردهای آن به شمار می رود.


 توصیف مجاهدت علمی دکتر محسنیان راد از زبان *پدر علوم ارتباطات اجتماعی زنده یاد دکتر کاظم معتمدنژاد* خواندنی است.

 دکتر محسنیان راد از پاییز ۱۳۵۰ علاوه بر تدریس ارتباطات انسانی در دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی، ریاست مرکز تحقیقات آن را نیز عهده دار شدند و پژوهش‌های متعددی را با همکاری دانشجویان در زمینه‌های مختلف ارتباطات، مانند *شناخت وضعیت مطبوعات* ، *بررسی محتوای برنامه‌های رادیو ایران* ، *ورزش و مطبوعات* ، به انجام رساندند. 

این تحقیقات در دورهٔ انقلاب اسلامی و سال‌های پس از آن نیز ادامه یافت که در میان آن‌ها پژوهش‌هایی مانند *بررسی شعار‌ها و دیوار نوشته‌های انقلاب* ، از اهمیت خاصی برخوردار است.

نقد کتاب دکتر محسنیان راد برگزار می شود

 در این سال‌ها دکتر محسنیان راد برای تهیه و تدوین نخستین کتاب‌های تخصصی؛ از جمله *ارتباط‌شناسی* ، *خبرنویسی* ، *شیوه‌های مصاحبه خبری* ، *آموزش روزنامه نگاری* ، *روزنامه نگاران ایران* ، *ارتباطات جمعی و توسعهٔ روستایی* و ... کوشش‌های فراوانی به عمل آوردند.

اویل دههٔ ۱۳۷۰ استاد محسنیان راد *در تأسیس رشتهٔ فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) و به ویژه دورهٔ دکترای آن رشته* ، تلاش نمودند؛ به طوری که می‌توان ایشان را با توجه به تخصص علمی و پیشگام شدن در تأسیس رشته و دورهٔ مذکور، *بنیانگذار فرهنگ و ارتباطات در دانشگاه امام صادق (ع)* قلمداد کرد.


 در میان تجربه‌های مشترک با یکدیگر، حضور در کنفرانس‌های یک ساله و دو ساله *«انجمن بین المللی تحقیق در ارتباطات»* ، دارای اهمیت خاصی بود؛ به ویژه عرضه مقاله‌های ما در گردهمایی‌های انجمن یاد شده، در لیوبلیانا، شهر مهم جمهوری یوگسلاوی سابق و پایتخت جمهوری اسلوونی کنونی، دربندرپیران، شهر مشهور اسلوونی و سئول پایتخت کره جنوبی، بسیار سودمند بود و در پیشرفت برنامه‌های مطالعاتی و تحقیقاتی جدیدمان در ایران موثر واقع گردید.

دکتر محسنیان راد، در سال‌های اخیر تألیفات و تحقیقات علمی مهمی داشته‌اند. برخی از آن‌ها مانند *ارتباط‌شناسی* ، *ایران ‌در‌چهارکهکشان ارتباطی* ،  *ریشه‌های فرهنگی ارتباط در ایران،* *انتقاد در مطبوعات ایران و بازار پیام* که بر نظریه‌های علمی خاص ایشان‌، استوارند، مورد تشویق و تقدیر اغلب محققان برجسته علوم ارتباطات در کشورهای پیشرفته و کشورهای درحال توسعه، قرار گرفته‌اند.

مشارکت موثر استاد در ده‌ها کنفرانس و سمینار علمی در سطح‌های ملی، منطقه‌ای و جهانی نیز حائز اهمیت است. اکثر مقاله‌های ایشان در این گرد همایی‌ها، با استقبال رو به رو شده‌اند و تعداد زیادی از آن‌ها به زبان های انگلیسی و فارسی در مجله‌های پراعتبار خارجی و داخلی به چاپ رسیده‌اند. در کنار تحصیلات، تحقیقات و تالیفات برجستهٔ این دوست و همکار فرهیخته، *سجایای اخلاقی بی‌همتای ایشان، از جمله فروتنی و متانت، انسان دوستی، همکاری جویی، دانشجوپذیری و محقق پروری، هم شایان توجه‌اند.* 


 پس از تعبیرهای بلند شادروان دکتر معتمدنژاد، لازم می دانم به اثر فاخر *«رسانه شناسی»* استاد اشاره کنم که به قول خودشان با وجود برخورداری از هشت دستیار، به جای دو سال، حدود هفت سال کار مستمر را به دنبال داشت.

 *دکتر محسنیان بر این باورند که طی ۴۰ سال گذشته تا کنون، هیچ شاخه ای از علوم اجتماعی در سطح جهان به اندازه «فناوری های ارتباطی» دچار تحول نشده است؛ از این رو نگارش این اثر را می توان پاسخی به لزوم شناخت این تغییرات دانست.* 


 صرف نظر از انتشار متن کتاب در سه جلد ( بالغ بر ۲۰۰۰ صفحه )، خلاصه ای تک جلدی نیز از این اثر ماندگار با همت بلند و تلاش شبانه روزی *همکار ارجمند مان استاد نزهت اکبری فر با دقت، دلسوزی و مسئولیت شناسی،* استخراج گردید که در سال ۱۳۹۹ از سوی انتشارات « *سمت* » به زیور طبع آراسته گردید و انتشار یافت.

 *با آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون دکتر محسنیان راد، یادآور می شوم که حیات علمی ایشان در این بیت شعر تجلی می یابد:* 


 *ما زنده به آنیم که آرام نگیریم* 

 *موجیم که آسودگی ما عدم ماست*

بنی آدم اعضایِ یک پیکرند


_*به نام «خداوندِ» اُردیبهشت،*_ 

 _*که سعدی به نامش «گلستان» نوشت.*_ 


 _*به اعجازِ طبعش هزاران درود،*_ 

 _*که اینگونه «نَثرِ مُسَجَّع» سرود.*_ 


 _*چه دیباچه‌ای ! نغز و شیرین و ناب!*_ 

 _*پس از آن سخن‌گفته در هشت باب.*_ 


 _*کتابی گرانسنگ و بی قیمت است؛*_ 

 _*زلال است و سرچشمه‌ی حکمت است.*_ 


 _*بخوان و از آن خط به خط پند گیر؛*_ 

 _*سپس نَفسِ سرکش تو در بند گیر.*_ 


 _*به فرهنگِ «ایرانیِ» خود ببال،*_ 

 _*که این گنجِ دیرین نیابد زَوال.*_ 


 _*شَوَد شوره‌زاران به دریا بَدَل؛*_ 

 _*از این چند بیتی که «شیخِ اجلّ»*_ 


 _*در اوصافِ انسانیت گفته‌است*_ 

 _*و حَقّا در این باب دُرّ سُفته‌است:*_ 


 _*«بنی آدم اعضایِ یک پیکرند*_ 

 _*که در آفرینش ز یک گوهرند*_ 


 _*چو عضوی به درد آورد روزگار*_ 

 *_دگر عضوها را نماند قرار.»*_ 


 _*در این لحظه با بیتِ پایانی‌اش،*_ 

 _*بگوید به آن خَصمِ پنهانی‌اش:*_ 


 _*«تو کز محنتِ دیگران بی‌غمی*_ 

 _*نشاید که نامت نهند آدمی.»*_ 


 _*روانش به اَنوارِ حق شاد باد !*_ 

 _*از او تا ابد در جهان یاد باد !*_ 


                               _مهران اسدپور_

رادیو؛ رنگین کمان فرهنگ ها

 رادیو؛ رنگین کمان فرهنگ ها


 ابراهیم جعفری

دهکده جهانی

@dehkade_jahan


در منظومه ارتباطات، *رادیو* جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص می دهد. 

 *چهارم اردیبهشت ۱۳۱۹شمسی* که *رادیو تهران* افتتاح گردید، متین دفتری نخست وزیر وقت در نطق خود گفت: *« رادیو به عنوان یک دستگاه آموزشی برای پرورش افکار در رشته‌های مختلف دانش ایجاد شده و اطلاعات خود را بی‌واسطه به گوش شنوندگان خواهد رساند. به شکرانه این موهبت، هم‌وطنان باید همواره در افزودن دانش و به کارگیری آن در راه پیشرفت کشور بکوشند».* 

در میان نخستین کارمندان رادیو، *نام چهره‌های برجسته زبان و ادبیات معاصر* به چشم می‌خورد: محمد حجازی، عبدالرحمن فرامرزی ، حسینقلی مستعان، ابوالقاسم پاینده، ابوالقاسم اعتصام زاده، مشفق همدانی و ...


 از سوی دیگر طی جنگ‌جهانی دوم رقابت سختی میان رادیوهای انگلیس و شوروی(سابق) با رادیو برلین آلمان در جریان بود و هر یک تلاش می کردند با پخش برنامه‌های فارسی، افکار عمومی مردم ایران را در راستای سیاست‌های خود هدایت کنند؛ به گونه ای که *سر ریدر بولارد سفیر انگلیس در ایران* به منظور *کنترل افکار عمومی* از نخست‌وزیر ایران درخواست کرد که رادیوهای اتومبیل‌ها و اتوبوس‌ها جمع آوری شوند. انگلیسی‌ها در این کار به قدری اصرار داشتند که شخصاً به بازرسی و جاسوسی اتومبیل­‌های صاحب رادیو دست‌ می زدند. ( مختاری اصفهانی در مصاحبه با روزنامه شهروند )


 رادیو هنگامی که به زندگی ایرانیان وارد شد، با آموزش شیوه‌های جدید در همه ارکان، به ابزاری در دست حکومت تبدیل گردید. کارگزاران حکومتی برآن بودند که از این رسانه در جهت *نوسازی جامعه ایران* بهره گیرند. بدین‌ترتیب رادیو توانست به یکی از *مهم‌ترین اهرم های سیاست‌های فرهنگی حکومت پهلوی* تبدیل شود. 

 

 *زبان فارسی* از آغاز بنیان‌گذاری رادیو در ایران، جایگاهی ویژه داشت؛ *زیرا عامل پیوند اقوام گوناگون ایرانی و نقطه اتصال آنان به گذشته مشترک تاریخی به شمار می‌آمد.* سیاست‌گذاران رادیو در دهه های ٢٠ و ٣٠ خورشیدی، حفظ زبان فارسی را با ترویج *درست‌نویسی* و *درست‌گویی* آن، ممکن می‌دانستند. اهتمام به درست‌گویی در رادیو چنان بود که *سعید نفیسی* در استودیو رادیو حضور یافته، *واژگان اخبار* به زبان فارسی را به گویندگان آموزش می داد. تلفظ درست واژگان خارجی به فارسی هم مهم جلوه می‌کرد؛ از همین‌رو *دکتر هوشیار استاد دانشگاه* که به چند زبان خارجی مسلط بود و در زبان فارسی مهارت کافی داشت، به معاونت رئیس اخبار رادیو برگزیده شد. احمد متین‌دفتری در نامه‌ ٢٤ اردیبهشت ١٣١٩ خود به حکیمی معاون کمیسیون رادیو در این‌باره نوشته بود: «گویندگان شخصاً باید مراقب باشند که اگر تردیدی در طرز تلفظ واژه‌های خودی و بیگانه و مخصوصاً در تلفظ واژه‌های *جغرافیایی* و *اسامی اشخاص* دارند، قبل از وقت بپرسند و رفع اشتباه کنند». نخست‌وزیر در نامه خود همچنین گویندگان رادیو را مکلف کرده بود تلفظ درست واژگان را از سعید نفیسی فرابگیرند. این سند تاریخی با این تهدید مواجه شد که خدمت گویندگان در رادیو در صورت اصلاح نکردن کار، پایان خواهد یافت.


 از سوی دیگر جذابیت ترویج زبان فارسی باید با احترام به *خرده‌فرهنگ‌ها* و *اقوام گوناگون* ایرانی انجام می شد. متاسفانه فرهنگ رسمی از توجه به مسایلی چون باورهای مذهبی و فرهنگ‌های بومی غفلت کرد و همین مساله موجب شد بیگانگان و عوامل آن‌ها، *فرهنگ بومی* را رویاروی *فرهنگ ملی* قرار داده؛ حتی مخالفت با زبان فارسی را به عنوان یک اصل هویتی جای دهند.


 اگر چه زبان فارسی در تاریخ ایران هیچ‌گاه شاخصه هویتی، قومی ویژه نبوده است؛ اما اقوام گوناگون ایرانی همچون آذری، بلوچ، ترکمن، گیلک، کرد، عرب، لُر و ... افزون بر گویش خود، از زبان فارسی برای پیوند با سایر هم وطنان بهره برده‌اند.؛ *از این رو زبان فارسی شناساننده فرهنگ ایرانی در تاریخ به شمار می‌ رفته است.* 


 *تعلیم و تربیت کودکان* نیز یکی دیگر از عرصه‌های فعالیت رادیو بود. در یک منبع تاریخی می‌خوانیم: *«قصه، اطفال ما را به این آب و خاک دلبسته می کند و محبت به وطن را در جان و دل آنان می‌رویاند. به مدد قصه و از راه گوش، با چند هزار کلمه آشنا می‌شوند و پیش از رفتن به دبستان جمله‌سازی ساده و سخن گفتن بی پیرایه و شیرین را بدون رنج  می‌آموزند».* 

نخستین برنامه کودکان که دو روز پس از گشایش رادیو تهران با نام *«عمو ماندگار»* توسط فضل الله مهتدی ( *صبحی* ) اجرا شد، در بستر زمان تداوم یافت و در دوره ای *دومین برنامه پرمخاطب رادیو بعد از « صبح جمعه با شما » بود.* 


 * اگرچه حرف های ناگفته در مورد رادیو بسیار است؛ اما راز ماندگاری این رسانه را باید در صفات آن جستجو کرد.* 

 *سادگی و صمیمیت، در دسترس بودن، سرعت در انتقال پیام، پاسخگویی به نیازها و خواسته های انواع مخاطبان، تخیل برانگیزی و رویا پردازی و ...* 


 *آنان که رادیو را به جبهه فرهنگ سازی تبدیل می کنند، سربازان تعقل و شعورند.*

روز جهانی زمین و هشداری برای ساکنان آن*

* روز جهانی زمین و هشداری برای ساکنان آن* 


ابراهیم جعفری

دهکده جهانی

@dehkade_jahan 


۲۲ آوریل مصادف با دوم اردیبهشت *روز جهانی زمین* است. کشورهای مختلف جهان از چنین مناسبت هایی برای شناخت مردم نسبت به منابع طبیعی شان استفاده می کنند؛ به عبارتی روز جهانی زمین، فرصتی برای افزایش آگاهی و قدردانی نسبت به محیط زیست است تا ما سیاره خود یعنی زمین را فراموش نکنیم و حافظش باشیم. 


 به منظور آشنایی هرچه بیشتر در رابطه با روز جهانی زمین که در سال جاری با شعار *«سرمایه گذاری در زمین، توسعه بازیافت و بهره وری سبز»*  نامگذاری گردیده و وظیفه ساکنان آن؛ به ویژه شهروندان ایرانی، بخشی از مفاد مصاحبه آقای *مهندس محمد درویش* فعال محیط زیست را با خبرنگار روزنامه اطلاعات ۳۰ فروردین ماه ۱۴۰۰ که در ویژه نامه " *جامعه* " درج گردیده، بازنشر می دهم.


 قدمت نام‌گذاری *روز زمین* به ۵۲ سال پیش یعنی سال ۱۹۷۰ میلادی باز می‌گردد. در این سال واکنش‌های زیادی نسبت به عواقب جنگ ویتنام در ایالات متحده آمریکا و تعداد زیادی از کشورهای جهان ایجاد شد.

جنگ ویتنام جنگی بود که برای اولین بار نشان نارنجی گرفت، زیرا بمب‌های شیمیایی خطرناکی در آن استفاده شد و پس از این جنگ بود که جهانیان دریافتند آستانه تحمل‌پذیری کره زمین نیز محدود است. در اثر جنگ ویتنام افراد زیادی دچار معلولیت شدند؛ به طوری که آثار آن همچنان بر اهالی آن مناطق باقی است و بسیاری از گونه‌های جانوری و گیاهی جنگل‌ها بر اثر عواقب این جنگ از بین رفتند.


 اعتراض های آمریکایی‌ها در این زمینه به ‎حدی گسترش یافت که تعداد معترضان حدود دو میلیون نفر رسید و سازمان ملل پس از این اعتراض‌ها روز ۲۲ آوریل( دوم اردیبهشت) را به‎عنوان *«روز زمین»* نامید.


 این نام‌گذاری، سرآغاز جنبشی بود که مناسبت‌های زیست‏ محیطی را وارد تقویم ایران و سایر کشورهای جهان کرد. در حقیقت نام‌گذاری روزهای جهانی مانند روز آب، جنگل، محیط زیست، تنوع زیستی، خاک و دوچرخه پس از این اتفاق به وقوع پیوست. گویا پس از روز زمین سازمان ملل دریافت که نیاز است تا حساسیت مردم دنیا را به محیط زیست افزایش دهد و این جریان، سرآغاز جنبش بیداری زیست محیطی در جهان بود.


 بدون‎شک تغییرات اقلیمی، بزرگ‎ترین چالش زیست‎محیطی است که جهان را تهدید می‌کند. زمین در حال گرم شدن و میانگین دمای جهان در حال افزایش است. ما متأثر از پدیده گلخانه‌ای هستیم و همین امر سبب آب شدن یخ‌های قطبی و افزایش سطح آب اقیانوس‌ها می‌شود.

با توجه به این شرایط، طی ۵۰ ساله آینده، نزدیک به یک میلیارد نفر از ساکنان کره زمین که در کنار سواحل زندگی می‌کنند، ناچارند خانه و کاشانه خود را رها کنند. تغییرات اقلیمی، گونه‌های زیستی فراوانی را در جنگل‌های حاره‌ای و سراسر جهان از میان خواهد برد و زمینه فروپاشی کره زمین به‎مرور زمان مهیا خواهد شد.

یکی از معضلات مهم ایران، افزایش فشار بر سفره‌های آب زیرزمینی و در پی آن فرونشست زمین است و به این ترتیب ما با پدیده ورشکستگی اکولوژیکی روبه‎رو هستیم.


 ایران از منظر دریافت انرژی خورشیدی در جهان شرایط بی‌نظیری دارد و فقط دو صحرای ربع‌الخالی در عربستان و مناطق مرکزی استرالیا در جهان شبیه ایران هستند. پس ایران باید از این مزیت بالقوه استفاده کند. ایران می‌تواند صادرکننده انرژی باشد و از آن درآمد سرشاری کسب کند.


 متأسفانه متوسط سرانه مصرف بنزین ایرانیان، شش ‎برابر متوسط جهانی است و ما ملتی هستیم که به‎شدت به استفاده از خودروهای تک‎سرنشین عادت داریم. این مسأله ترافیک را هم افزایش داده و کم‎تحرکی شهروندان را در پی داشته است.

سالانه بیش از ۷۰ میلیارد تومان برای درمان بیماری‌هایی چون دیابت، کبد چرب، سکته‌های قلبی و فشار خون به دولت و ملت تحمیل می‌شود.


 استفاده از دوچرخه، حذف کیسه‌های پلاستیکی و استفاده از کیسه‌های پارچه‌ای مواردی هستند که شهروندان باید آثار آن را به ‎سرعت دریابند.

اگر شهروندان دو روز در هفته از پروتئین گیاهی استفاده کنند و در کم‎تر از دو طبقه از آسانسور استفاده نکنند و سرانه تولید زباله را کاهش دهند و زباله‌های‌ تر را تفکیک و خشک کنند و شیرآبه یا چرکابه تولید نکنند و زباله‌های خشک شده را تبدیل به کمپوست یا غذای دام بکنند، اقدامات  یک شهروند مسئول برای حفظ محیط زیست را، انجام داده اند.


فراموش نکنیم که ما *«از خاک برمی آییم و در خاک می شویم»* ، بنابراین با زمین پیوند ناگسستنی داریم.

 *

عید سعید فطر* پاداش کسانی است که زیر باران رحمت رمضان صبورانه و عاشقانه گام بر داشتند.

*_*بر سر بام بیا، گوشه ابرو بنمای_** 

 *_روزه گیران جهان منتظر ماه نواند_* 


 *سلام بر دوستان گرانقدر* 


 *عید سعید فطر* پاداش کسانی است که زیر باران رحمت رمضان صبورانه و عاشقانه گام بر داشتند.

مومنانی که در ماه خودسازی و تزکیه توانستند گام های بزرگی بردارند و خود را تا مرزهای متقین بالا بکشند.

استشمام عطر خوش بوی عید فطر از پنجره ملکوتی رمضان گوارای وجود پاکتان


 *_عید رمضان آمد و ماه  رمضان رفت_* 

 *_صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت_* 


 *ﺧﺪﺍﯾﺎ !* 

ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﻣﺎﻩ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﻣﻘﺎﺭﻥ ﺑﺎ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻩ...


ﺍﻟﻬﯽ ﻧﺼﯿﺮﻣﺎﻥ ﺑﺎﺵ ﺗﺎ ﺑﺼﯿﺮ ﮔﺮﺩﯾﻢ، ﺑﺼﯿﺮﻣﺎﻥ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ ﺑﺮﻧﮕﺮﺩﯾﻢ*


ﺍﻟﻬﯽ ﮐﯿﻨﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﯾﻤﺎﻥ ﺑﺰﺩﺍﯼ، ﺯﺑﺎﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ ﻭ ﺗﻬﻤﺖ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ 

ﺍﮔﺮ ﻧﻌﻤﺘﻤﺎﻥ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﺷﺎﮐﺮﻣﺎﻥ ﮐﻦ، ﺍﮔﺮ ﺑﻼ ﺍﻓﮑﻨﺪﯼ ﺻﺎﺑﺮﻣﺎﻥ ﮐﻦ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺁﺯﻣﻮﺩﯼ ﭘﯿﺮﻭﺯﻣﺎﻥ ﮐﻦ


 *"ﺁﻣﯿﻦ یارب العالمین