دکتر ابراهیم جعفری
دکتر ابراهیم جعفری

دکتر ابراهیم جعفری

فرهنگی

یادی از ابوالحسن صبا و دوران طلایی موسیقی ایران LP

* یادی از ابوالحسن صبا و دوران طلایی موسیقی ایران* 

 _* صبا ویولن را از یک ساز بیگانه به بخشی جدانشدنی از موسیقی سنتی ایرانی بدل کرد و آن را بومی ساخت*_ 


 _ ابراهیم جعفری_ 

 _دهکده جهانی_ 

 _@dehkade_jahan_ 


 از دیرباز تاکنون، *موسیقی ایرانی* به عنوان یکی از غنی‌ترین و متنوع‌ترین اَشکال موسیقی جهان شناخته شده است. یکی از هنرمندان برجسته این حوزه، *«ابوالحسن صبا»* بود که با آثار خود، به این هنر ایرانی جانی دوباره بخشید.

از ابوالحسن صبا به‌خاطر نوآوری‌ها و تحولاتی که پدیدآورد، با عنوانِ *«نیمای موسیقی ایران»* یاد می‌شود و مدتی که در این عرصه حضور داشته‌است را، *«دوران طلایی موسیقی»* نام نهاده‌اند.


 صبا یکی از شاگردان برجسته و نابغه  استاد بی‌نظیر موسیقی ایران، *علی نقی‌خان وزیری* بود. با ورود به *مدرسه موسیقی او* بود که اندیشه‌های صبای جوان و نوع نگاهش به این هنر و تمرین نوازندگی دگرگون شد.

 *تاثیر وزیری به نحوی بود که می‌توان موسیقی ایران را به دو دوره قبل و بعد از او تقسیم کرد.* 


 بسیاری از استادان هم‌ عصرٍ وزیری و شاگردانش از او تاثیر پذیرفتند که استاد صبا نیز ازجمله آنان بود؛ ولی به خاطر نبوغی که در ذات این هنرمند فرهیخته وجود داشت و همچنین آشنایی‌اش با ادبیات ایران و نیز خوشنویسی و سازسازی، او توانست با استفاده از آموزه های استاد وزیری و سایر استادان، سبکی را در آهنگ سازی و نوازندگی خود به وجود آورد که همچنان بدیع و جالب است.


 بعد از استاد وزیری و ظهور برخی دیگر از برجستگان موسیقی ایران که شاگرد وزیری بودند، شاهد سه طرز تفکر یا سه مکتب فکری در موسیقی ایران هستیم: *مکتب وزیری* ، *مکتب شهنازی* و *مکتب ابوالحسن صبا* که این آخری توانست مقبولیت بسیار زیادی در بین اغلب هنرمندان پیدا کند.


 ابوالحسن صبا در ۲۲ سالگی دانشجوی ممتاز و تک‌نواز برنامه‌های مدرسهٔ عالی موسیقی شد.

نخستین اثر ضبط‌شدهٔ صبا *قطعهٔ زرد ملیجه* با *ویولن* بود که در میان دو بندٍ سرود *ای وطن* با صدای *روح‌انگیز* در سال ۱۳۰۶ تولید شد و بسیار مورد توجه قرار گرفت.

ابوالحسن صبا، در همان سال از طرف استاد علی نقی وزیری مأمور شد تا در رشت مدرسه‌ای مخصوص موسیقی تأسیس کند. او نزدیک ۲ سال در رشت ماند و در آنجا ضمن آموزش موسیقی، به روستاها و کوهپایه‌های شمال رفت و به جمع‌آوری آهنگ‌های محلی پرداخت و ارمغان‌هایی از این سفر به همراه آورد. *آهنگ‌های دیلمان، رقص چوبی قاسم‌آبادی، کوهستانی و امیری مازندرانی یادگار این دوره از زندگی اوست.* 


 ابوالحسن صبا در نواختن همه سازهای موسیقی ردیف، چیرگی پیدا کرد و تمام سازهای ایرانی همچون سنتور، تار، سه‌تار، تنبک، نی، کمانچه، ویولن و نیز پیانو را در حد کمال می‌نواخت؛ ولی *ویولن* و *سه‌تار* را به عنوان *سازهای تخصصی* خود برگزید. سپس در مدرسه عالی موسیقی به شاگردی علی‌نقی وزیری درآمد و تکنواز ارکستر او شد.

 در سال ۱۳۱۸ ابوالحسن صبا در رادیو به کار نوازندگی پرداخت؛ ولی همچنان در هنرستان موسیقی مشغول آموزش و پژوهش بود و در اواخر عمر نیز در منزلش کلاس موسیقی دایر کرده بود و به علاقه‌مندان آموزش می‌داد. 

او چهل سال تمام ساز نواخت، تعلیم داد، در ارکسترها شرکت کرد، کتاب نوشت و در جریان‌های موسیقی ایران تأثیر مستقیم و مثبت داشت. وی در تمام رشته‌های موسیقی ایران و حتی سایر هنرها همچون ساختن ساز و نقاشی و ادبیات مهارت داشت، زبان انگلیسی می‌دانست و دانشنامه ای جامع از علم و عمل موسیقی ایرانی بود.


 * صبا توانست ارزش های اصیل موسیقی ایرانی را به طور دقیق به نسل های بعد منتقل کند؛ به گونه ای که بسیاری از نوازندگان و خوانندگان ایرانی، از او الهام گرفته‌ و الگو برداری کرده‌اند. آثار بلند مدت صبا، همچنان در موسیقی ایرانی و حتی در موسیقی جهانی، تأثیرگذار هستند.* 


 با این وصف می توان گفت مکتب نوین موسیقی ایرانی که از درویش خان آغاز شده بود، با صبا به اوج رسید و شاگردانش نیز پیرو راه او شدند.

 *تاثیر استاد صبا و آثارش بر موسیقی ایرانی را می‌توان به درختی تشبیه کرد که شاخ و برگ‌های متعددی از آن رستند. از یک‌ سو می‌توان استادانی نظیر جلیل شهناز، لطف‌الله مجد و فرهنگ شریف را مثال آورد و از سوی دیگر به استادان کم‌نظیر دیگری مانند استاد حسن کسایی، استاد حسن ناهید، استاد عبادی و ... اشاره کرد.* 


 * صبا در نوازندگی ویولن، انقلابی به پا کرد. او این ساز غربی را با روح و جان موسیقی ایرانی درآمیخت و صدایی خلق کرد که گویی زبان دل مردم ایران است.* 

 *صبا توانست ویولن را از یک ساز بیگانه به بخشی جدانشدنی از موسیقی سنتی ایرانی بدل کرده و آن را با روحیه ای اصیل و ملی به جهانیان معرفی کند.* 


 *ابوالحسن صبا، فراتر از یک موسیقیدان، اسطوره ای بود که هنر را به زندگی و زندگی را به هنر پیوند زد. او ثابت کرد که موسیقی، زبانی فراتر از مرزها، زمان ها و اختلاف هاست؛ زبانی که از دل برمی آید و بر دل می نشیند.*