دکتر ابراهیم جعفری
دکتر ابراهیم جعفری

دکتر ابراهیم جعفری

فرهنگی

عوامل موثر در گسترش زبان فارسی در ایران* _* به مناسبت ۲۷ شهریور روز ادب و شعر فارسی

* عوامل موثر در گسترش زبان فارسی در ایران* 

 

 _* به مناسبت ۲۷ شهریور روز ادب و شعر فارسی*_ 


 _برگرفته از مقاله آقای سیروس علی نژاد در ماهنامه اندیشه پویا، شماره ۸۵_ 


 ابراهیم جعفری 

 دهکده جهانی 

@dehkade_jahan

 زبان فارسی که از ارکان هویت ملی ماست، با ادبیات غنی و فاخر خود ایران را به همه جهان شناسانده است.

 *گسترش زبان فارسی به اندازه پیدایش آن اهمیت دارد.* زبانی که می رفت زیر سلطه خُرد کننده اعراب نابود شود، با مجاهدت چهره هایی سترگ‌ مانند *یعقوب لیس صفاری* ، *فردوسی* و ... بدل به *زبان دوم جهان اسلام* شد و در سراسر قلمرو آن دامن گستر شد.


 اگرچه زبان فارسی از زمان سامانیان قوت گرفت و زبان شعر و ادب شده بود؛ اما از دوره ترکان غزنوی گسترش یافت.

دکتر محسن ابوالقاسمی در کتاب تاریخ مختصر زبان فارسی، قدمت فراگیر شدن آن را بیشتر دانسته و می نویسد: « _اگر چه زبان فارسی از زمان حمله محمود غزنوی به هندوستان راه یافت؛ اما به نظر می رسد خیلی پیشتر و از زمان ورود ایرانیانی که از حمله اعراب گریختند و بعدها به پارسیان هند شهرت یافتند، در هندوستان نفوذ کرده باشد»._ 


 تا قبل از آغاز قرن بیستم دامنه زبان فارسی جز در برخی نواحی، تنها در میان اشراف و درباریان و اهل دانش و کتابت بوده است. سخن گفتن به این زبان در میان توده های مردم در داخل مرزهای ایران عمومیت نداشت. جامعه را بیشتر روستائیان تشکیل می دادند و تحرک جغرافیایی مردم اندک بود؛ از این رو اغلب به زبان های محلی گفت و گو‌ می کردند.

 *با این وصف عمومیت یافتن این زبان حاصل کوشش های صد سال اخیر و مدیون سه گانه فراگیر شدن آموزش و پرورش، سازمان یافتگی ارتش و گسترش رسانه های همگانی؛ به ویژه رادیو‌ و بعدها تلویزیون است.* 

از وقتی دولت ایران در فکر ارتش سازمان یافته افتاد و قرار شد جوانان به سربازی بروند، آنان ناگزیر در پادگان ها با زبان فارسی آشنا شدند و در *قالب سپاهیان دانش، ترویج و آبادانی و بهداشت* زبان فارسی را با خود به مناطق روستایی بردند. اگرچه اهالی هر منطقه، هنگام نامه نگاری از زبان فارسی استفاده می کردند؛ اما اغلب آنان سواد نداشتند و حتی نمی توانستند به این زبان سخن بگویند. در چنین وضعیتی برای نامه نگاری از باسوادان که لایه ای نازک از جامعه بودند، یاری می جستند. هر چند هنگام شنیدن کلمات فارسی آن را کم و بیش می فهمیدند.


 با مراجعه به تاریخ اجتماعی ایران در می یابیم که حتی پس از انقلاب مشروطه تا زمان حاکمیت رضاشاه که تعداد روزنامه ها رو به فزونی نهاده بود، مردم سواد نداشتند تا نوشته های مطبوعات را بخوانند. *سعید نفیسی* در گزارش هایی که در باره *سید اشرف الدین گیلانی* و *روزنامه نسیم شمال* در مجله سپید و سیاه نوشته، می گوید: *«مردم در کوچه و بازار این روزنامه را می خریدند؛ اما چون سواد نداشتند، نزد کسانی می بردند که خواندن و نوشتن می دانستند تا برای آنان بخوانند».* 


 * در دهه ۱۳۲۰ علاوه بر گسترش آموزش و پرورش و سازمان یافتن ارتش، یک عامل مهم دیگر نیز به فراگیر شدن زبان فارسی یاری داد و آن تأسیس رادیو بود.* 

رادیو حرف می زد، ترانه می خواند، خبر می داد و ... از این رو می توانست به مردم زبان فارسی را یاد بدهد بی آن که به سواد نیاز داشته باشند. رادیو از زمان تأسیس (۱۳۱۹) در گسترش زبان فارسی تا حد زیادی تاثیر گذار شد و به مردم ایران در سخن گفتن به این زبان کمک کرد.

رادیو در ابتدای ورود به ایران وسیله قابل حملی نبود و جای ثابتی در خانه، قهوه خانه و ... داشت. این رسانه از چنان مقام والایی برخوردار بود که جز پدر خانواده کسی اجازه روشن کردن آن را نداشت. شمار گیرنده های آن بسیار کم بود. قهوه خانه ها برای بازارگرمی رادیو می خریدند و صدایش را بلند می کردند تا مردم را جذب کنند و ...


 *تا وقتی رادیو در جای ثابتی قرار داشت، تعدادش اندک بود و در گسترش دانش و زبان فارسی تأثیر چندانی نداشت؛ اما در دهه ۱۳۳۰ رادیو ترانزیستوری انقلابی در همگانی شدن این وسیله ارتباطی به وجود آورد.* 

رادیو از آن زمان به بعد قابل حمل شد، آنتن سرخود شد، ارزان شد و با مرور زمان کوچک تر و سبک تر شد. از دهه ۱۳۴۰ تلویزیون به یاری رادیو آمد و البته نتوانست در زمینه آموزش زبان فارسی با رادیو رقابت کند.


 علاوه بر موارد بالا برخی نهادها مانند *سازمان آموزش بزرگسالان و پیکار با بی سوادی* که افراد مسن و حتی سالخورده را آموزش می داد، *روزنامه های اطلاعات و کیهان*  که از دهه ۱۳۴۰ با راه اندازی *چاپ روتانیو* تا دوردست ترین نقاط کشور توزیع می شدند، *دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی، فرهنگستان زبان فارسی و موسساتی که به طور گسترده به نشر و ترجمه کتاب از زبان های دیگر می پرداختند* و ... هر کدام سهمی را در فراگیر شدن زبان فارسی در کشور ایران به خود اختصاص می دهند.

 *امید است هر یک از ما در حد توان خود پاسدار این زبان فاخر بوده و باور داشته باشیم که فارسی شکر است.*

قابلیت های موسسه های خیریه در توانمند سازی و کاهش فقر

* قابلیت های موسسه های خیریه در  توانمند سازی و کاهش فقر* 


 * گزارشی از حضور در همایش مددجویان وابسته به موسسه خیریه و نیکوکاری همیاران محمد امین (ص) در استان کردستان* 


 _ ابراهیم جعفری_ 

 _ دهکده جهانی_ 

 _@dehkade_jahan_ 


 طی سال های اخیر جمعی از جهادگران که در دهه های ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ با انگیزه و عشق راهی استان کردستان گردیده و با فعالیت در جهاد سازندگی به یاری محرومان روستایی شتافته بودند، پس از بازنشستگی موسسه ای مردم نهاد به نام *خیریه و نیکوکاری همیاران محمد امین (ص)* را با هدف *فقرزدایی و توانمند سازی محرومان روستایی* راه اندازی و ثبت نمودند که در حال حاضر حدود *۶۰۰ خانوار نیازمند روستایی* را پوشش می دهد. 


 یکی از ناخوشایندترین اتفاق های عصر حاضر، وجود فقر در جهانی است که به لحاظ رونق و رفاه بی‌سابقه است. در عین حال آنچه که بدتر و زشت‌ تر به نظر می‌رسد، باور اغلب مردم است که معتقدند کار چندانی نمی‌توان برای از بین بردن آن انجام داد.

 *اما کنشگرانی که در این موسسه خیریه آستین همت بالا زده اند، بر این باورند که بخشی از فقر مردم (روستایی) به دلیل عدم خودباوری و اعتماد به نفس و فقدان توسعه منابع انسانی در کنار نداشتن تسهیل گری  مالی است؛ زیرا فقر یک شکل ساختاری دارد.* 


 *آمارتیاسن* دانشمند هندی الاصل  که فارغ التحصیل دانشگاه کمبریج، استاد فلسفه و اقتصاد دانشگاه هاروارد و *برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۸ میلادی* می باشد، در اثر معروف خود به نام  *" توسعه به مثابه آزادی"* و سایر تالیفات بر *«ارتقاء قابلیت ها و بهبود استحقاق ها»*  تاکید می ورزد و برای دستیابی به این مقصود راهکار *"توانمند سازی"*   ( lmpowerment ) را به انسان ها معرفی می کند؛ زیرا افراد توانمند در پذیرش مسئولیت های فردی و اجتماعی دارای اعتماد به نفس و خوداتکایی خواهند بود. 


 در سفرهایی که از دو سال گذشته تا کنون در معیت همیاران موسسه مذکور جهت شرکت در همایش های ارتقاء توانمندی‌های فردی *مددجویان روستایی* (افراد تحت حمایت موسسه) به شهرستان های بیجار، سنندج، مریوان و قروه داشتم، ضمن تجدید خاطره از فعالیت در جهاد سازندگی (سابق) استان کردستان در دهه ۱۳۶۰، فقر حاکم بر محرومان روستایی آن سامان را بیشتر و بهتر لمس نمودم و در عین حال با مقایسه همایش های اخیر و سال گذشته آثار افزایش توانمندی مددجویان را به وضوح مشاهده کردم.


 شاید برای شما مخاطب محترم جالب توجه باشد که در همایش مددجویان روستائی مریوان و سنندج مجریان برنامه و قاریان قرآن دختران روستایی بودند و از آن مهم تر دانشجویان پذیرفته شده در مقطع کارشناسی ارشد که یکی از آنان *دختری معلول و کم بینا* بود، با اعتماد به نفسی مثال زدنی راز موفقیت تحصیلی خود در رشته حقوق را برای حاضران بیان کرد و تاکید نمود که: *«معلولیت در مسیر رشد و تکامل انسان محدودیت نیست».* 

یکی از خانم های *خودسرپرست*  روستایی با کسب مهارت در شیرینی پزی و ایجاد پیج (صفحه) در اینستاگرام توانسته بود تعداد قابل توجهی از مخاطبان را به سوی خود جلب کند و درآمد زایی داشته باشد.


 موارد بالا نمونه های روشنی از توانمند سازی بود که با همت *نمایندگان خیریه در شهرستان ها* به عنوان حلقه های وصل موسسه با مددجویان خودنمایی می کرد.

فعالیت های داوطلبانه آنان که بدون چشم داشت مادی و برخاسته از عشق به خدمت است، جایگاه ویژه ای را در پیشبرد اهداف خیریه محمد امین (ص) به خود اختصاص می دهد؛ به گونه ای که می توان بالاترین دستاورد نمایندگان خیریه را تولید *سرمایه اجتماعی* و *اعتمادزایی* قلمداد کرد.

طی این همایش ها تاکید شد که موسسه خیریه و نیکوکاری محمد امین (ص) هزینه آموزش، ایاب و ذهاب ، تهیه تجهیزات مورد لزوم و.... هر یک از مددجویان را در صورت فراگیری آموزشهای مهارتی و فنی، حرفه ای برای یادگیری فنون مورد علاقه تقبل خواهد کرد.


 لازم به یادآوری است که موسسان خیریه محمد امین (ص) در  دهه ۱۳۶۰ از جمله مدیرانی بودند که با شناسایی و جذب دانش آموزان مستعد روستایی از سراسر استان کردستان و استقرار آنان در خوابگاه دانش آموزی جهاد سازندگی در سنندج، با هدایت تحصیلی شان موجب شکوفا شدن استعدادهای بومی گردیدند که خوشبختانه ثمره آن ظهور مدیران و چهره های علمی در زمینه های  پزشکی، مهندسی و مدیریتی و ... طی سال های بعد بود. با این وصف می توان تلاش خیریه محمد امین (ص) را امتداد آن اقدام اساسی و راهبردی قلمداد کرد.


از آنجا که همپای رفع نیازهای مادی اولیه ارتقای بینشی و فرهنگی مددجویان از دغدغه های جدی کارگزاران موسسه است، *یادگیری و اُُنس با قرآن مجید* نیز دستور کار خیریه قرار گرفته و حافظان و فراگیران آیات الهی مورد تشویق قرار  می گیرند.


 *این موسسه به روی خیران علاقه مند در سراسر کشور آغوش می گشاید تا کمک های انسانی آنان را در جهت فقرزدایی و توانمند سازی نیازمندان واقعی مناطق محروم روستایی ساماندهی نماید.*

ثبت ملی کوهستان الوند، گامی بلند در جهت حفاظت از میراث طبیعی گلپایگان*

  ابراهیم جعفری_ 

 _ دهکده جهانی_ 

 _@dehkade_jahan_ 

الوند گلپایگان- عکس محمود نیکنامی ۸۹

*میراث طبیعی و فرهنگی* بیانگر پیشینه تاریخی، تمدن، فرهنگ و جاذبه‏ های گردشگری هر کشوری است که فرآیند ایجاد آن طی سالیان متمادی صورت گرفته است. 

آنچه امروز با عنوان میراث طبیعی از آن نام می‏بریم، حاصل تأثیر عوامل مختلف بر یکدیگر و دخل و تصرفات عوامل انسانی بر آن هاست که چشم‏اندازهای متنوعی را به وجود آورده است. 


 این‏گونه پدیده‏ها در گذشته ‏های دور نیز در گوشه و کنار اغلب کشورها وجود داشته؛ ولی مطالعات چندانی روی آن ها صورت نگرفته و در دهه‏ های اخیر با پیشرفتی که در همه علوم و از جمله زمین شناسی حاصل شده است، پژوهشگران به کار مطالعاتی در رابطه با شناسایی و معرفی آن ها به جهانیان پرداخته اند. 

 * پژوهش در مورد چنین پدیده ‏هایی به قدری حائز اهمیت است که یونسکو کلیه کشورهای جهان را وادار ساخته که در حفظ و حراست از آن ها بکوشند؛ زیرا آثار طبیعی  متعلق به یک کشور خاص نیست، بلکه متعلق به کره خاکی است که زیستگاه همه مردم جهان است و در صورتی که صدمه ای به آن ها وارد شود، پیامد های این آسیب را همه ساکنان روی زمین احساس خواهند کرد.* 


 بشر دارای ابعاد گوناگون مادی، معنوی، فرهنگی و اخلاقی است؛ از این رو محیط پیرامون اش نیز متأثر از همین ابعاد می باشد؛ کما این که هویت افراد یک جامعه نیز تحت تاثیر زیست بوم آنان شکل می گیرد.

 *به همین دلیل توسعه پایدار زمانی حاصل خواهد شد که محیط طبیعی و افراد یک جامعه با هم در تعامل باشند و لازمه تحقق این هدف داشتن اخلاق زیست محیطی برای اقشار یک جامعه است.* 

 *با این وصف نواحی کوهستانی جهان، بستر و خاستگاه تمدن‌هایی بسیار ارزشمند بوده‌اند.* 

در حال حاضر کوه‏‌ها یک پنجم سیمای زمین را تشکیل می‌دهند، زیستگاه حداقل یک دهم از مردم جهان هستند، یک سوم مردم دنیا از جنبه‏‌های مختلف مانند غذا و مواد معدنی به کوه‏‌ها وابسته‏ و نیمی از مردم جهان از نظر تأمین نیاز‌های آبی به آبخیز‌های کوهستانی چشم دوخته‌اند؛ زیرا آن ها منابع آبی هستند که خود سبب بارش برف و باران، تقویت آب‌های زیرزمینی و تشکیل رود‌ها می‌شوند؛ *به گونه ای که کوه ها را برج‌های آب شیرین جهان نیز می‌نامند.* 

کوه‌ها در کشور ما نیز اهمیت ویژه‌ای دارند و حدود ۳۰ درصد مساحت ایران را تشکیل می دهند. *به لحاظ جغرافیای طبیعی اگر در فلات ایران، کوه وجود نداشت، آب و جنگل نیز شکل نمی‌گرفت.* 


 راهکارهای بسیاری برای حفاظت کوهستان وجود دارد که توسط ارگان‌های دولتی، سازمان‌های مردم نهاد و خود مردم انجام می‌شود. 

*با توجه به خلاءهای موجود قانونی در بحث حفظ محیط کوهستان، یکی از راه‌های موثر در تهیه و تدوین لایحه قانونی حفاظتی برای مناطق کوهستانی کشور، ثبت آن ها در فهرست میراث‌های طبیعی است که از نظر حفاظت، از پشتیبانی قانونی مضاعفی برخوردار خواهند بود.* 


 با این وصف ثبت ملی کوهستان الوند در زادگاه ما را می توان در همین راستا بررسی کرد. *کوهستان الوند* که مربوط به دوران دوم زمین شناسی است و در ارتفاعات شمال غربی شهرستان گلپایگان قرار دارد، دارای جاذبه های طبیعی، جانوری، پوشش گیاهی و آثار تاریخی می باشد؛ به طوری که گونه‌های متنوع و منحصر به فرد گیاهی و جانوری بر غنای زیست محیطی آن افزوده است.

انواع گیاهان دارویی و درختچه‌ای در این کوهستان وجود دارد که از مهم‌ترین آن ها می‌توان به انجیر کوهی، سماق کوهی، بنه، بادام کوهی، ریواس آویشن تره کوهی و غیره اشاره کرد.

این کوهستان حدود ۱۵ کیلومتر طول و به طور متوسط ۵ کیلومتر عرض دارد و ارتفاع بلندترین نقطه آن ۳۱۳۸ متر است که به نام کلنگ سیاه شناخته می شود. در دامنه های جنوبی کوه، چشمه ای زیبا و چهار فصل به نام *چشمه خضر* وجود دارد که دسترسی به آن با طی کردن ۱۲ کیلومتر جادهِ خاکی از گلپایگان  امکان پذیر است. در دامنه جنوبی این قله و در ارتفاع ۲۸۰۰ متری در محلی به نام کول خران یک جان پناه فلزی چوبی به همت کوهنوردان گلپایگانی بر پا شده است. در سمت شمالی جان پناه بقایایی از معدن نقره وجود دارد که به همین دلیل درهٍ واقع در ان جا، *دره نقره* نام گرفته است.

وجود بقعه های *باب شیخ* و *دره شهیدان* در دامنه های این کوهستان نیز یکی از عوامل موثر در روی آوری علاقه مندان به آن است.

                نمای کوه الوند گلپایگان- عکس از محمود نیکنامی


 * ثبت ملی مجموعه رشته کوهستان الوند در فهرست آثار طبیعی کشور به عنوان اولین کوهستان ثبت طبیعی استان اصفهان به شماره ۱۲۷۷ که با همت انجمن وردپاتکان، اداره میراث فرهنگی و هیئت کوهنوردی گلپایگان عملی گردید، گام بلندی در راستای حفاظت از آن و نیز گردشگری طبیعی ( اکو توریسم ) شهرستان به شمار می رود.* 

 *با عرض تبریک به همشهریان و تقدیر از همه دست اندرکاران امیدواریم از این پس با حساسیت بیشتر از تخریب این سرمایه طبیعی پیشگیری نموده و در جهت محافظت از آن تلاش کنیم.*

پزشکان و مدرنیته ایرانی

* پزشکان و مدرنیته ایرانی* 


 _ ابراهیم جعفری_ 

 _ دهکده جهانی_ 

 _@dehkade_jahan_ 


 نقش کنشگران اجتماعی همچون *مهندسان* ،  *پزشکان* ، *صنعتگران* ، *تاجران* و به ویژه *دانشمندان و پژوهشگران در علوم پایه یعنی فیزیک، ریاضی، شیمی و زیست شناسی در تحولات اجتماعی و فرهنگی و ورود اندیشه های نو و نهادینه شدن آن ها در متن زندگی روزمره اگر از نقش روشنفکران و نظریه پردازان علوم انسانی بیشتر نباشد، قطعا کمتر نیست.*  


 * از سوی دیگر جهان جدید تغییرات زیادی در نگرش ها و افکار ما انسان ها ایجاد کرده است. یکی از مهم ترین تحولات، تغییر نگرش به بدن و سلامت انسان است. در این نگاه جامعه ای حق پیشرفت و ترقی دارد که دارای شهروندان سالم و قوی باشد؛ شهروندان سالمی که تمام توان خود را برای پیشرفت و توسعه کشور به کار گیرند. این امر درباره تاریخ کشور ما یعنی ایران معاصر نیز صادق است.* 


 زمانی که پزشکی مدرن در ایران پا به عرصه گذاشت و مورد پذیرش جامعه قرار گرفت، الگویی از *نظام دانش و رژیم معرفت* (به تعبیر میشل فوکو) بر جای گذارد که تمام وجوه زندگی را در نوردید. 

  *میشل فوکو فیلسوف فرانسوی* در زمره اولین افرادی است که به رابطه *قدرت و پزشکی* توجه کرده است. وی در کتاب *«تولد پزشکی بالینی»* که در سال ۱۹۶۳ انتشار یافت، می گوید: *«دانش پزشکی در قرن هجدهم، تحولی اساسی را تجربه کرد. برای اولین بار این دانش چارچوبی علمی و سازماندهی شده را به خود دید که قبل از آن فقط به ریاضیات تعلق داشت. بدن به پدیده ای قابل شناسایی تبدیل شد و بیماری ها با قواعدی جدید برای دسته بندی شدن همراه شدند.»* _( مرتضی ویسی، از طبابت بقراطی تا پزشکی مدرن، روزنامه اعتماد، ۲۸ آذر ۱۴۰۱ )_ 


 در روند نوسازی ایران که پروژه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با محدودیت ها و شکست هایی مواجه بوده اند، عرصه پزشکی یکی از خلاقانه ترین و پویاترین عرصه هایی بوده که تاریخ ایران تجربه کرده است.

شاید کمتر کسی به تاثیر پزشکی و پزشکان در *نوسازی* ( Modenization ) و تغییر نگاه *عاملان انسانی* در یک جامعه توجه کرده باشد. پزشکی که در نظر بسیاری از مردم صرفاً امری در خدمت سلامت و نجات جان انسان ها از امراض و بیماری هاست، چگونه می تواند دارای تاثیرات سیاسی و اجتماعی نیز باشد؟


 * با گسترش پزشکی مدرن، فرد ایرانی در جایگاهی قرار گرفت که نه تنها تلقی او از بدن، بلکه از جهان و نظام حکمرانی نیز تغییر کرد.* 

پزشکان ایرانی سعی داشتند با حفظ و افزایش داشته های خود از طریق بهره گیری از دستاوردهای نوین علمی، حرفه خودشان را در جامعه گسترش دهند که این اقدام رمز موفقیت پذیرش پزشکی مدرن در ایران بوده است. 

 *نوسازی پزشکی ایرانی فرآیندی چند لایه است که نه تنها از نفوذ غرب و آشنایی با فناوری و مفاهیم مدرن، بلکه تکامل در حرفه پزشکی بومی نیز تاثیر پذیرفت.* 


 * در تاریخ‌نگاری مدرنیته ایرانی مشهور است که ایرانی‌ها با شنیدن صدای توپ‌های روسیه از خواب گران بیدار شدند؛ اما به نظر می رسد مهم تر از توپ‌های روس، بیماری‌های همه‌گیر در ایران بود که حاکمان را از خواب گران بیدار کرد و آنان را به این نتیجه رساند که برای داشتن جامعه سالم، باید فکری به حال کاهش مرگ و میرهای ناشی از گسترش بیماری‌های همه‌گیر در ایران کرد. این بیماری‌ها به قدری دهشتناک و کشنده بود که حتی تصور آن برای انسان امروزی دشوار است.* 


 در کنار این وضعیت *جهل و خرافات* در کشور ما دامن گستر شده بود و در برابر دانش پزشکی و فراگیر شدن بهداشت عمومی سرسختانه مقابله می کرد؛ به گونه ای که طی مدت طولانی موجب سرازیر شدن اشک از دیدگان قهرمان مبارزه با استبداد و استعمار *میرزا تقی خان امیرکبیر* گردید.

 *ایجاد دارالفنون و اهمیت یافتن دو رشته پزشکی مدرن و جراحی، تاسیس نخستین بیمارستان مدرن در این دوره، تاسیس انستیتو پاستور، افزایش تعداد حمام ها و ... از جمله اقداماتی بود که زمینه های ایجاد تحرک در دولت و عوامل گذارٍ این نهاد از وضعیت پیشا مدرن به مدرن را فراهم آورد.* 


 از سوی دیگر به دلیل افزایش مسیرهای تجاری و مسافرت، بیماری‌هایی همه‌گیر مثل طاعون و وبا در قرن سیزدهم خورشیدی از طریق مسیرهای تجارتی و زیارتی به ایران حمله‌ور شد. دولتمردان قاجار در این دوران راهی نداشتند جز این که به پزشکی مدرن روی بیاورند و با استمداد از آن راهی برای مهار و ریشه کن کردن این بیماری‌ها پیدا کنند. *به همین جهت می‌توان گفت این امراض باعث گسترش نظارت دولت بر بدن های مردم ایران شد.* هر چند نمی‌توان انکار کرد که حکام قاجار از این فضا بیشتر برای سلامت و بهبود خود استفاده کردند؛ اما به هر حال این تاثیر مهم بر جامعه ایران را نیز نمی‌توان انکار کرد. *همین‌که به فکر راهکارهای نوین برای مهار این بحران افتادند، نشان از یک نقطه عطف تاریخی بود.* 


 * جای بسی خرسندی است که فرآیند پیشرفت پزشکی ما اکنون به مرحله ای رسیده  که مراکز درمانی ایران علاوه بر هم میهنان، پذیرای بیماران از کشورهای دیگر؛ به ویژه حوزه خلیج فارس و حوزه قفقاز نیز می باشد.*

شازده_کوچولو‌، آموزگار درس های بزرگ برای زندگی

 #شازده_کوچولو‌، آموزگار درس های بزرگ برای زندگی


 ابراهیم جعفری 

 دهکده جهانی 

@dehkade_jahan

 آنتوان دو سنت اگزوپری نویسنده، روزنامه‌نگار، خلبان و یکی از معروف‌ترین چهره‌های ادبیات رومانتیک مدرن اهل فرانسه است که معروف‌ترین کتاب او  " شازده کوچولو" در دهه های گذشته سومین کتاب پُرخواننده جهان بوده است.

 «شازده کوچولو» با زبانی ساده داستان یک کودک را روایت می کند؛ داستانی طولانی و با مفهوم که با بیانی متفاوت از دوست داشتن، عشق و هستی مخاطب را جذب مفاهیم فلسفی خود می‌کند.

«شازده کوچولو» در ایران برای نخستین‌بار در سال ۱۳۳۳ توسط محمد قاضی به زبان فارسی منتشر شد. این کتاب تاکنون بیش از ۳۰ بار در ایران ترجمه شده است و از سایر مترجمان آن می توان به احمد شاملو، ابوالحسن نجفی، عباس پژمان، کاوه میرعباسی، لیلی گلستان و ... اشاره کرد.  

«شازده کوچولو» پس از طی دهه ها انتشار، همچنان برای خوانندگان جذاب است.  و شاید برای آنان این سؤال مطرح شود که چگونه یک کتاب به مدت ۸ دهه بر قله ادبیات جهان می نشیند و همچنان خوانده می شود؟ «شازده کوچولو» تا کنون به بیش از ۲۸۰ زبان و گویش ترجمه شده که رقمی شگفت‌انگیز است.


کتاب اگزوپری در نگاه اول، اثری درباره کودکان و نوجوانان به شمار می رود؛ ولی با خوانشِ عمیق‌تر آن، خواننده به لایه‌هایی مهم از معنای زندگی می‌رسد. 

به نوعی کتاب گستره وسیعی از مخاطبان را در بر می‌گیرد؛ یعنی از کودک و نوجوان تا بزرگسال، هر کدام به اندازه درک و فهم خود با کتاب ارتباط برقرار می‌کنند و به شناختی از اثر می‌رسند.

در «شازده کوچولو» با نثری سهل و ممتنع مواجه می باشیم؛ یعنی همان گونه که کتاب زبانی ساده و حتی کودکانه دارد؛ اما در حال مطرح کردن مسائلی بسیار مهم، عمیق و جدی است.

 شازده کوچولو اثری خیال انگیز و زیباست که در قالب داستان سفر کودکی از یک سیاره دیگر به زمین، فلسفه دوست داشتن را به خواننده نشان می دهد. در طول داستان، شازده کوچولو دنیای آدم بزرگ ها را به باد مسخره می گیرد و به نکوهش اعمال زشت انسان ها می پردازد.


«شازده کوچولو» در کتاب نماد سادگی و معصومیت کودکانه است که هنوز دنیایش با زشتی و پلشتی‌های آدم‌ بزرگ‌ها آمیخته نشده و همه چیز را در نهایت زیبایی می‌بیند.

در تصویر «شازده کوچولو» از دنیای بزرگ سالان، همه چیز حول محورِ اعداد و ارقام یعنی کمیت ها می‌گردد و کسی به ذاتِ و کیفیت آن چیز توجه ندارد. دنیای او با دنیای آدم‌ بزرگ‌هایی که می‌شناسد، فرسنگ‌ها فاصله دارد. در جهان بینی شازده کوچولو، مظاهر زیبایی و انسانی با مسائل مادی، پول و ویژگی‌های سرد و سیاه آلوده نشده است.

 دیالوگ « شازده کوچولو» به خوبی نشان دهنده این موضوع است که اغلب «آدم بزرگ‌ها ارقام را دوست دارند.»


 «شازده کوچولو» حقایق ساده و مهم زندگی را به شیواترین و زیباترین حالت ممکن بیان می‌کند. اگزوپری از مسائل مهمی صحبت می‌کند که آدم‌ها در خلال زندگی روزمره فراموش کرده‌اند و بد نیست با مرورش به آنان یادآوری شود دنیا فقط به مادیات و پول خلاصه نمی شود.

سقوط خلبان در بیابان و همسفری اش با شازده کوچولو تمثیلی بر سفر از دنیای بزرگ سالی به دنیای کودکی و یادآوری ارزش‌های زیبای انسانی است. در پایان کتاب، خلبان به دست شازده کوچولو اهلی می‌شود و بازگشت شازده کوچولو به سیاره‌اش غم عجیبی بر دل خلبان می‌نشاند.


 شازده کوچولو به واسطه روح پاکش، تداعی‌گر زیبایی‌های فراموش شده دوران کودکی است. زمانی که آدم‌ها با چشمِ دل نظاره‌گر دنیا بودند و جهان را بدون پیش فرض و فیلترهای ذهنی نگاه می‌کردند.

خواندن «شازده کوچولو» در حکم سفر معناگرایانه آدمی به ذاتِ فراموش شده خویش است. آدم بزرگ‌هایی که خود را در چنبره کار، پول، خودپسندی، طمع، غرور و ده‌ها چیز دیگر گرفتار کرده‌اند و چشم‌هایشان را روی زیبایی‌های دنیا بسته‌اند.


 داستان کتاب شازده کوچولو مقایسه‌ای است بین کودکان که از طریق نگرش باز  همیشه تمایل دارند دنیای اطراف و درون خود را کشف کنند و بزرگ سالانی که بسیار تنگ نظر و محافظه کار هستند. 

موضوع اصلی این داستان در قالب رازی بیان می‌شود که روباه به شازده کوچولو می‌گوید:« تنها با قلب می‌توان دید. آنچه به چشم دیده می‌شود، پوچ و ناچیز است»

شازده کوچولو با کودک درون خواننده گفت‌وگو می‌کند؛ برای همین حرف‌هایش به دل می‌نشیند.

 «شازده کوچولو» پر از درس هایی است که کودکان را برای ورود به دنیای بزرگترها آماده می سازد و در عین حال دعوتی برای بازگشت بزرگ سالان به اصالت های انسانی است که در کودکان موج می زند.


در پایان جا دارد از استاد ارجمند مان آقای فرج الله صبا یاد کنم که در ترم اول سال تحصیلی ۵۷ -۱۳۵۶ رشته روزنامه نگاری دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی (سابق) در درس شیوه نگارش زبان فارسی این کتاب را به عنوان منبع درسی به ما معرفی کردند.

روز پزشک بر جامعه پزشکی مبارک باد

* روز پزشک بر جامعه پزشکی مبارک باد* 

 _علی اکبر جعفری _ حسین جعفری- ابراهیم جعفری_ 


 *اول شهریور ماه* که مصادف با تولد *حکیم ابوعلی سینا* می باشد، *روز پزشک* نامگذاری شده است.

 اگر بپذیریم که مهم ترین سرمایه های یک کشور مردم هستند و *توسعه انسانی* باید سرآمد اهداف بلند و راهبردی یک جامعه باشد، بدون تردید پزشکان که خود را وقف صیانت از سلامتی شهروندان می کنند، در نظام ارزشی ما جایگاه بسیار رفیع و برجسته ای دارند. 

از یاد نبریم که پزشکان جامعه نه تنها به معالجه جسم بیماران خود می پردازند؛ بلکه با ایجاد امنیت روانی، آرامش بخش وجود آنان خواهند بود. 


 بدیهی است *ارتباط موثر انسانی* یک پزشک، نقش تعیین کننده ای در *بهداشت روانی جامعه* دارد و قادر است تعامل سازنده ای با اقشار مختلف داشته باشد که نتیجه آن اعتماد زایی و تقویت *سرمایه اجتماعی* است.


 با گرامی داشت سالروز میلاد فخر ایرانیان حکیم و فیلسوف بزرگ *ابوعلی سینا* ، *روز پزشک* را به جامعهٍ گرانقدر و فرهیخته بهداشت و درمان اعم از  پزشکان، دندان پزشکان، داروسازان، پیراپزشکان، پرستاران و ... صمیمانه تبریک و تهنیت عرض می نماییم.