دکتر ابراهیم جعفری
دکتر ابراهیم جعفری

دکتر ابراهیم جعفری

فرهنگی

ایران آغازگر سنت دانشگاهی ۱۷۵۷ ساله در جهان و #دانشگاه_تهران نماد این فخر ملی در ۹۰ سالگی*

* ایران آغازگر سنت دانشگاهی ۱۷۵۷ ساله در جهان و #دانشگاه_تهران نماد این فخر ملی در ۹۰ سالگی* 


 _ علی اکبر جعفری و ابراهیم جعفری_ 

 _دهکده جهانی_ 

 _@dehkade_jahan_ 

  *۱۲ تیرماه سال ۱۴۰۳شمسی جشن نودمین سال تاسیس دانشگاه تهران به عنوان نماد فخر ملی با تاکید بر سنت دانشگاهی ۱۷۵۷ ساله در ایران برگزار گردید. به همین مناسبت مطلب زیر را تقدیم حضورتان می نماییم.* 


 سیر تکامل نمادهای آموزش عالی ایران را می‌توان به *پنج دوره تاسیس دانشگاه جندی شاپور* در سال ۲۷۱ میلادی، *نظامیه‌ها* در سال ۱۰۶۵ میلادی، *ربع رشیدی* در سال ۱۲۷۵ میلادی، *دارالفنون* در دسامبر سال ۱۸۱۴ میلادی و *شکل‌گیری دانشگاه تهران* در سال ۱۹۳۴ میلادی ( ۱۳۱۳ خورشیدی) تقسیم‌ نمود. 

استفاده از این ظرفیت‌های تاریخی ملی که اعتماد به نفس و امیدآفرینی ملی را فراهم می‌سازد، *نقطه عزیمت دانشگاه تهران در انتخاب شعار «ایران آغازگر سنت دانشگاهی ۱۷۵۷ ساله در جهان و دانشگاه تهران نماد این فخر ملی در ۹۰ سالگی» بود.* 


 در سی و نهمین اجلاس کنفرانس عمومی *یونسکو* که در نوامبر سال ۲۰۱۷ میلادی برگزار شد، سابقه طولانی دانش و آموزش در تمدن ایران باستان مورد توجه قرار گرفت. یونسکو در این اجلاس، قدمت تاسیس *دانشگاه جندی شاپور* را ۱۷۵۰ سال ثبت و آن را *کهن‌ترین دانشگاه جهان* اعلام کرد. پیش از این رویداد، دانشگاه‌های بزرگ و نام‌آشنایی چون بولونیا، آکسفورد، کمبریج و سوربون، با قدمت نزدیک به ۱۲۰۰ سال را آغازگر سنت دانشگاهی در جهان می‌دانستند؛ *اما ثبت پیشینه تاریخی جندی شاپور، بر قدمت آموزش عالی در جهان افزود و کانون آن را از مغرب زمین به مشرق و دیار کهن ایران انتقال داد.* 


 اندیشه ایجاد مرکزی برای آموزش عالی در ایران معاصر و به تعبیر دیگر دانشگاه، نخستین بار با تأسیس *دارالفنون* ، در سال ۱۲۳۰ شمسی با رشته‌های *مهندسی* ، *داروسازی* ، *طب و جراحی* ، *توپخانه* ، *پیاده‌نظام* ، *سواره‌نظام* و *معدن‌شناسی* ، به همت *میرزا تقی‌خان امیرکبیر* عملی شد. دارالفنون گرچه توسعه نیافت؛ اما تجربه‌ای ارزشمند پیش‌روی کسانی بود که در آرزوی آشنایی ایرانیان با دانش‌های جدید و پیشرفت‌های اروپاییان در صنعت، اقتصاد، سیاست و... بودند.


 در سال ۱۲۹۷ و ۲ سال قبل از زمامداری رضاشاه، دانشگاهی که امروز معروف به *دانشگاه خوارزمی* است، تأسیس شد. *مدرسه عالی طب* نیز، سال‌ها پیش از روی‌ کار آمدن رضاشاه، فعالیت داشت و پزشک تربیت می‌کرد. پزشکان فارغ‌التحصیل این مدرسه، در درجه تخصص و استادی بودند. این مدرسه در سطح تخصصی، در ۲ رشته *امراض نسوان* (بیماری زنان) و *کحالی* (چشم‌پزشکی)، پذیرش دانشجو داشت. در رابطه با دیگر رشته‌ها نیز دانشجویان پس از گذراندن دوره عمومی برای اخذ مدرک تخصصی موردنظر، به خارج از کشور می‌رفتند. 


 ایران پیش از ورود رضا شاه به عرصه سیاست، *دارالمعلمات* (دانشسرای تربیت معلم) نیز داشت. هدف از تأسیس درالمعلمات، *تربیت دبیران زن لیسانسه* ، برای آموزش در دبیرستان‌های دخترانه بود.ایجاد و توسعه دبیرستان‌ها، موجب شده بود تا تعداد داوطلبان ورود به مؤسسات آموزش عالی، افزایش یابد و *مدرسه عالی طب* ، *مدرسه عالی تجارت* ، *مدرسه عالی فلاحت* و...، دانشجویان بیشتری داشته باشند 


 * اما دانشگاه تهران را بی گمان می توان اصلی ترین پایه دانش و فرهنگ در عصر جدید دانست.* 

برای آن که بدانیم چگونه این خانه بزرگ علم، خرد و فرهنگ بر تارک ایران درخشیدن گرفت، گام به گام راه طی شده را مرور می کنیم.

پیشنهاد اولیهٔ ساخت این دانشگاه را *دکتر اسماعیل سنگ* در سال ۱۳۰۵ مطرح ساخت و پس از انجام مطالعات اولیه، توسط دکتر *عیسی صدیق* در سال ۱۳۱۳ تأسیس شد.

 *دکتر علی اصغر حکمت* کفیل وزارت معارف در دولت *محمدعلی فروغی* در زمینه چگونگی تولد دانشگاه تهران نوشته است: «در یکی از شب های فرخنده اواخر بهمن ۱۳۱۲ جلسه  هیئت دولت در حضور شاه تشکیل شده بود. سخن از آبادی تهران و عظمت بناها و عمارات و قصرهای زیبای جدید به میان آمد، مرحوم فروغی رییس الوزرا در این باب به شاهنشاه تبریک گفت و دیگر وزیران نیز هر کدام به تحسین و تمجید زبان گشوده بودند. چون نوبت به بنده  رسید، گویا خداوند متعال به قلب من الهام کرد که عرض کردم در آبادی و عظمت پایتخت البته شکی نیست؛ ولی نقصی که دارد این است که شهر هنوز عمارت مخصوص *اونیورسیته* (دانشگاه) ندارد و حیف است که این شهر نوین از همه بلاد بزرگ عالم از این حیث عقب باشد. شاه بعد از اندک تاملی گفتند: *بسیار خوب آن را بسازید ».* 


 * با این وصف دانشگاه تهران به دلیل شجره تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... به دانشگاه مادر ایران ملقب شده است.* 

 *دانشگاه تهران‌ در طول عمر پر برکت خود نقشی‌ بی بدیل‌ در توسعه‌ علمی و فرهنگی کشور داشته و دانش‌ آموختگانی فرزانه را به جامعه تقدیم کرده؛ دانشگاهی که به معنای واقعی کلمه مرکز علم و اندیشه و آینده‌سازی کشور بوده و خاستگاه استادان بزرگی در عرصه های گوناگون علمی بوده است.*

شرحی بر مولفه های گفتمان دکتر مسعود پزشکیان نهمین رئیس جمهور ایران*

*شرحی بر مولفه های گفتمان دکتر مسعود پزشکیان نهمین رئیس جمهور ایران* 


 _ برگرفته از مقاله دکتر شجاع احمدوند با عنوان « *پیروزی سازش بر ستیز* » در روزنامه هم میهن، ۱۸ تیر ۱۴۰۳_

  ابراهیم جعفری 

  دهکده جهانی 

 _@dehkade_jahan_ 

 با پایان گرفتن رقابت انتخاباتی چهاردهمین دوره ریاست جمهوری و برگزیده شدن *دکتر مسعود پزشکیان* از سوی هم میهنان در ۱۵ تیرماه ۱۴۰۳، توضیح مختصر کلید واژه های مطرح شده در برنامه ها و مناظره با سایر نامزدها خالی از لطف نیست. 


 * محورهای اصلی گفتمان دکتر پزشکیان پنج مقوله مهم اجرای قانون، کارشناس‌ محوری، ایجاد اجماع داخلی، تنش‌زدایی خارجی و شفافیت و راستگویی است.* 

دکتر پزشکیان با تأکید بر اجرای سیاست‌های کلی نظام و اجرای قانون توسعه اعتقاد دارد که *حلقه مفقوده حکمرانی در ایران اجرای قانون است.* مسئله‌ای که از زمان مشروطه تا امروز دغدغه همه کنشگران  اجتماعی و سیاسی بوده است

استناد ایشان به آیات قرآن و نهج‌البلاغه امام علی(ع) در مناظره ها را می توان در همین راستا ارزیابی کرد. سیاست‌های کلی نظام، فصل مشترک برنامه‌ نیرو‌های سیاسی معتقد به قانون اساسی و قرآن و نهج البلاغه فصل مشترک اعتقادی آنان است. او با این تأکید می‌خواست نشان دهد *آنچه موجب تفرقه شده، تحمیل دیدگاه هایی است که در مقابل خرد جمعی صف آرایی می کنند.* 


 واگذاری امور مهم و زیربنایی به *کارشناسی* وجه دیگر گفتمان دکتر پزشکیان است. در ایران *سیاست‌ورزی* همواره معادل *قهرمان‌ سازی* و گاه *مقدس‌ سازی* افراد و شخصیت‌ها بوده؛ به‌طوری‌ که واژه *«نمی‌دانم»* نوعی ضعف و سست عنصری به شمار می رود. با وجود آن که رقبای انتخاباتی اش مهم ترین نقطه ضعف او را تأکیدات فراوان بر منطق کارشناسی ‌دانسته و او را فاقد برنامه معرفی می‌کردند؛ اما حتی یک لحظه از این گفتار کلیدی خود کوتاه نیامد و بر آن بود که *منطق کارشناسی در دنیای وسیع و به‌شدت تخصصی‌ شده امروز، جزء ضروری همه فعالیت‌هاست.*  


 کوشش برای *اجماع‌ سازی* وجه دیگر گفتمانی است که در این انتخابات کلید خورد. پزشکیان در مناظره‌ها و گفت‌وگوهای رسانه ای کوشید تا از وارد شدن به درگیری‌های کلامی پرهیز کند و تا حدود زیادی در این استراتژی موفق بود؛ چنانچه با مشکلی که طی برنامه گفت‌وگوی فرهنگی پیش آمد، بسیاری از منتقدان در فضای مجازی بر آن بودند که او باید دفاعی جانانه از همکارش می‌کرد؛ اما دفاع منطقی و ملایم او با این گزاره که *«بگذارید حرفش را بزند»* پیام مهمی مبنی بر دوره جدیدی از سیاست‌ورزی مبتنی بر *تعامل* و *گفت‌وگو* دربر داشت.

در فضای تند مناظره های انتخاباتی نیز عصبی نشد و همچنان مشی گفت‌وگوی توأم با ادب و تساهل را ادامه داد.

 بدیهی است لازمه اتخاذ رویکرد تعاملی، احترام به دیدگاه و نظرهای رقیبان است. او به استناد آیات قرآن، روایات و ضرب‌المثل‌های ایرانی رفتار تقابلی را حتی مناسب دشمن نیز نمی‌دانست؛ کما این که در موردی با ارجاع به شعری از حافظ *«آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا»* ، حتی دشمنان را شایسته مدارا می‌دانست. *مگر نه این است که حافظ اصلاح وجوه عینی جامعه را مستلزم رعایت قانونی دوگانه انصاف و مهربانی با دوستان و مدارا و تحمل دشمنان می داند.* 


 گفتمان دکتر پزشکیان در *عرصه روابط خارجی* نیز بر *تنش‌زدایی* استوار است. *او این رویکرد را با منطقی کاربردی پیش می‌برد؛ به این معنا که اگر به‌دنبال رفع فقر، برابری در فرصت‌های اقتصادی و حمایت از طبقات پائین جامعه هستیم، باید رویکرد تعاملی با جهان داشته باشیم.* این رویکرد تعاملی محور تلاش خود را رفع نابرابری و به‌خصوص توجه به اقشار پایین جامعه قرار می دهد. 

 *رای نسبتاً بالای پزشکیان در اغلب مناطق روستایی و فقیرنشین حکایت از فهم این رویکرد از سوی طبقات مذکور دارد.* 

از دید پزشکیان تعامل با دنیا از طریق تنش‌زدایی در چارچوب سه اصل اعلامی جمهوری اسلامی یعنی *حکمت* ، *عزت* و *مصلحت* انجام خواهد شد.

 *او در این سه‌گانه اصل مصلحت را اصل فراموش‌شده می‌داند و اعتقاد دارد که رعایت مصلحت زندگی مردم اصلی است که باید به واسطه آن قفل‌های روابط بین‌الملل را باز کرد.* 


 *مردم‌داری مبتنی بر راستی و شفافیت وجه دیگر این گفتمان است.* کلیدواژه پزشکیان در این زمینه گزاره مهم « *من دروغ نخواهم گفت* »، بود. به نظر او رفتار صادقانه با مردم موجب ترمیم شکاف دولت و ملت شده و باعث می‌شود ملت در کنار دولت سختی اجرای سیاست‌ها و برنامه‌های توسعه را بپذیرد. *به نظر او اگر تبعات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی  اجرای یک سیاست در هر دو عرصه داخلی و بین‌المللی بدون پرده‌ پوشی و صادقانه و البته با لحاظ ابعاد امنیت ملی با مردم در میان گذاشته شود، آنان مهم ترین پشتیبان اجرای آن سیاست خواهند بود.* 

 *با این وصف می‌توان گفت که رویکرد جدید سیاست‌ورزی با تکیه بر پنج مقوله پیش‌گفته چراغ راه گفتمان جدید و دولت برآمده از آن خواهد بود.*

جنبش پیاده روی در قرن ۲۱* * به بهانه برگزاری همایش پیاده روی خانوادگی اقشار مختلف مردم گلپایگان به مناسبت عید سعید غدیر

* جنبش پیاده روی در قرن ۲۱* 


 * به بهانه برگزاری همایش پیاده روی خانوادگی اقشار مختلف مردم گلپایگان به مناسبت عید سعید غدیر* 


 _ابراهیم جعفری_ 

 _دهکده جهانی_ 

 _@dehkade_jahan_ 


  برگزاری *همایش پیاده روی خانوادگی* با حضور جمع کثیری از اقشار مختلف همشهریان به مناسبت عید سعید غدیر انگیزه ای برای تهیه و تنظیم این یادداشت به وجود آورد.

 با آغاز هزاره سوم ضرورت رویکرد به *پیاده روی* به عنوان سالم ترین، اقتصادی ترین و پویاترین روش جابجایی و حمل و نقل درون شهری مورد توجه جدی مدیران و کارشناسان امور شهری قرار گرفته است؛ به گونه ای که در قرن ۲۱ میلادی با جنبشی نو تحت عنوان *« پیاده روی قرن ۲۱»* مواجه شدیم که هدف آن پر رنگ کردن جایگاه پیاده روی در مدیریت شهرهاست.

 *در حال حاضر این جنبش به عنوان یکی از مهم ترین جنبش های بین المللی در عرصه شهرهای پایدار مشغول فعالیت است.* 


 در گذشته، مقیاس‌های انسانی مبنای بسیاری از تناسبات شهری به حساب می‌آمد؛ به‌گونه‌ای که دسترسی به بسیاری از خدمات از طریق پیاده روی میسر بوده است. پس از وقوع انقلاب صنعتی و به تبع آن گسترش استفاده از اتومبیل‌ها، افزایش سرعت رفت و آمدها و دگرگونی چهره شهر‌ها پدیدار گردید و در نتیجه جنبه‌های زندگی اجتماعی در مسیرهای جابه‌جایی شهروندان در گذر زمان کمرنگ شد. به مرور زمان خیابان‌ها که زمانی مسیر تردد پیاده شهروندان بودند، جایگاه خود را به‌عنوان یک *مقصد انسانی* از دست داده و تنها به یک مسیر آمد و رفت با محوریت اتومبیل‌ها تبدیل شدند. *متاسفانه این تغییرات و تنزل کارکردی خیابان‌ها علاوه بر تبعات زیان بار در حوزه‌های اجتماعی و انسانی، باعث رشد روز افزون مصرف انرژی‌های تجدید‌ناپذیر و بروز مخاطرات زیست محیطی مختلف گردید.* 


 از سوی دیگر پیاده روی را می توان درمانی بدون دارو و تفریحی بدون نیاز به پول دانست؛ چراکه سلامتی جسم، کنترل وزن و همچنین آرامش روح و روان از نتایج مثبت آن بوده و هر انسانی از کودکی تا پیری به انجام آن گرایش دارد.

جنبش پیاده روی قرن ۲۱، گامی است در جهت گسترش پایداری، کارآیی و سلامت شهرها و به دنبال خلق فضاهایی است که در آن انسان ها خودشان پیاده روی را برای جا به جایی انتخاب کنند. این جنبش، یک گام به سوی آینده ای است که در آن شهرها بیشتر قابل زیست باشند و محیط هایی برای زندگی سالم در اختیار شهروندان قرار می دهند.


 در این راستا میزان پیاده روی شهروندان به‌عنوان شاخص *" کیفیت زندگی "* در یک منطقه مشخص مطرح می گردد؛ *آن گونه که به گفته سر کولین بوچانان، شهرساز برجسته بریتانیایی، شرایطی که یک شخص در کمال آزادی بتواند در محیط شهری راه برود و اطراف را نظاره کند، مهم‌ترین نشانه کیفیت آن محیط به حساب می‌آید.* به عبارتی دیگر میزان آسایشی که یک شهروند در حال پیاده روی از محیط اطراف احساس می‌کند را، به‌عنوان مهم‌ترین شاخص کیفیت محیط به شمار می آورد.


 جنبش پیاده روی قرن ۲۱ سعی دارد با تشویق والدین به قدم زدن در کنار کودکان خود ارتباط بین نسل ها را مستحکم نموده و روابط خانوادگی را بهبود بخشد. *یکی از برنامه ها در راستای این هدف، آگاه ساختن والدین از عواقب کم تحرکی کودکان است.* خانواده ها اگر از تاثیر پیاد ه روی بر سلامت فرزندان خود باخبر شوند، آن را در اولویت برنامه هایشان قرار خواهند داد.


 هدف دیگر این جنبش حرکت به سوی شهرهای شاد است که به شهروندان امکان تجربه جدید، هوشمند بودن، صرفه جویی در وقت و هزینه و کشف فرصت های جدید را می دهد. 

 *از یاد نبریم که فضاهای شهری با محوریت پیاده رو می توانند بسترساز ارتباطات اجتماعی سازنده و خلاقیت شهروندان باشند.* 

در فضاهای شهری که مردم به صورت پیاده در حرکت هستند، *هویت شنیداری* که یکی از ارکان *ارتباطات انسانی* است، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. واکنش پیاده ها به صدای محیط و تلاش برای خلق صداهای جدید از جمله موارد قابل توجه در مسیرهای پیاده است که نیاز به فکر و برنامه ریزی دارد. استفاده از این فضای شنیداری به صورت برنامه ریزی شده و با هدف افزایش آگاهی عمومی از مباحث جاری در شهر و *تلفیق گفت وگوهای خلاق امروز با فضای گذشته (تاریخ و خاطرات جمعی ماندگار ) از مهم ترین بازخوردهای ساخت فضاهای جمعی پیاده است.* بر این اساس طراحان شهری باید بدانند چگونه فضایی را خلق کنند که شهروندان بیشتر آن را دوست داشته باشند.


 یکی دیگر از نتایج مثبت توجه به پیاده مداری، *ارتقای سطح فرهنگ شهرنشینی* است؛ چرا که افزایش فعالیت‌های مدنی در چنین محیطی می‌تواند احساس مسئولیت اجتماعی و رفتارهای منجر به رعایت حقوق دیگران را در شهروندان نهادینه سازد. در چنین فضایی برابری و عدالت اجتماعی میان افراد بیشتر از هر محیط شهری دیگری ظهور و بروز می‌یابد. 


 * با گرامی داشت این اقدام زیبا و مردمی، امیداست پیاده روی هم به صورت فردی و هم به صورت جمعی به فرهنگ عمومی در کشور ما تبدیل شود.*

مرد آن گاه آگاه شود که نبشتن گیرد ( _بیهقی_ ) *به مناسبت ۱۴ تیر روز قلم

*مرد آن گاه آگاه شود که نبشتن گیرد* 

                                                     ( _بیهقی_ )


            *به مناسبت ۱۴ تیر روز قلم* 


  _ ابراهیم جعفری_ 

  _دهکده جهانی_ 

 _@dehkade_jahan_ 


     _*کس چو حافظ نگشاد از رخ اندیشه نقاب*_ 

         _*تا سر زلف سخن را به قلم شانه زدند*_ 

در تاریخ کهن سرزمین ما  *تیرگان* یکی از جشن هایی است که در ۱۳ تیرماه هر سال در گاه شمار ایرانی برگزار می شود. تیرگان روز کمان کشیدن *آرش کمانگیر* و پرتاب تیر از فراز البرز است. در عین حال *جشن تیرگان* به روایت *ابوریحان بیرونی* در آثارالباقیه، روز بزرگداشت مقام نویسندگان در ایران باستان بوده و مردم به آنان هدیه می دادند.


 بر خلاف سده های آغازین تاریخ که نگارش کارویژه ای در زیر چتر نهاد قدرت بود و سراسر شرح فتوحات و منزلت و اُبهت را به همراه داشت، در سده های میانی بخصوص پس از *اختراع ماشین چاپ* توسط *گوتنبرگ* ، نوشتن به منزله کنشی آزادی بخش و روشی برای دستیابی به آزادی و عدالت تبدل شد. به عبارت دیگر نویسنده با قلم کاری همچون آرش و کمانش انجام داد؛ کما این که آرش کمانگیر جان خود را بر سر حماسه تعیین مرز ایران با توران نهاد.


  در تمدن اسلامی نیز  در بلندای جایگاه قلم، همین بس که دومین سوره نازل شده بر رسول گرامی اسلام (ص) به قلم سوگند یاد کرده است و پیامبر ما بر برتری قلم عالِمان بر خون شهیدان تاکید می ورزد. *_( مِدادُ العُلما اَفضل مِن دِماء الشُهدا )_* 


قلم لباس زرین الفاظ را بر قامت بلند معانی می پوشاند و نویسندگان با دستان توانای خود علوم و معارف را بر صحیفه تاریخ می نگارند. از این طریق قلم، علم و معرفت را از اسارت نسیان و فراموشی رها می گرداند و نهر زلال دانش را حیاتی جاودانه می بخشد. اگرچه انسان به گونه های مختلفی همچون زبان و اشاره مقصد های قلبی و درونی خویش را آشکار می سازد؛ *اما تفاوت زبان و قلم در آن است که اظهار قلبی و آگاهی های فردی از طریق قلم، بسی ماندگار تر و حیطه اثرش  گسترده تر می باشد.* 


 در آبان ماه سال ۱۳۹۸ مراسمی در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی به مناسبت چاپ و ترجمه کتاب " گیتا: سرود خدایان " برگزار شد. در این مراسم *استاد محمد علی موحد* سخنانی را با این بیت زیبا از مولانا جلال الدین بلخی آغاز کرد: 


            _اندر این ره می تراش و می خراش_ 

             _تا دم آخر دمی فارغ مباش_ 

                                                ( دفتر اول)

و سپس با طرح پرسشی بحث خود را چنین ادامه داد: " *چرا می نویسم؟* به دو دلیل؛ اول آن که دوست ندارم بر سر خوانی تنها بنشینم. دلم می خواهد اگر طعامی مطبوع و لذیذ نصیبم شد، با دیگران هم زانو و هم کاسه باشم. دوم آن که تا مطلبی را ننویسم‌، درست آن را نمی فهمم و با فراز و فرودهای آن آشنا نمی شوم. من بیشتر با *بیهقی* احساس همدلی می کنم که گفت: *مرد آن گاه آگاه شود که نبشتن گیرد و بداند که پهنای کار چیست؟ "* 


فراموش نکنیم که *نگارش* و *مستند سازی* به عنوان یک راهبرد فرهنگی برای ثبت، ذخیره سازی و انتقال تجربه های انسانی زمانی تحقق خواهد یافت که به امری عمومی تبدیل شود. به زبان دیگر آنچه یک ملت را از خطر زودگذر و موقتی بودن نجات می دهد، عمومیت یافتن این نگاه است که بسیاری از تجربه های اجتماعی ارزش ثبت شدن دارند. از یاد نبریم کشورهای پیشرو امروز کشورهایی هستند که در آن هر فرد؛ از معلم و کارگر گرفته تا وکیل و مدیر اندوخته های تجربی خود را *مستند* می کند.


   متاسفانه با آن که بیش از ۱۱۰ سال از مشروطه ایرانی می گذرد؛ اما جامعه ما هنوز در مرحله شفاهی باقی مانده است و سعی نکرده ایم دانش مردم را به سرمایه تبدیل کنیم. *با توجه به آسیب فراگیر از این بازماندگی تاریخی، بنیادی ترین راه حل برای گذار از فرهنگ شفاهی به فرهنگ  نوشتاری شروع از درون مدرسه است.*

آموزش و پرورش باید به این باور برسد که فرهنگ کتابت برای جامعه مانند اکسیژن برای بدن است. از این رو درس *انشاء* و *نویسندگی* در دوره های ابتدایی و متوسطه باید مورد اهتمام جدی قرار گیرد. امیدواریم به بهانه روزهایی مانند روز قلم سیاستگذاران فرهنگی بر اهمیت ترویج فرهنگ نوشتاری در فضای عمومی بیش از گذشته همت گذارده و با سعه صدر و پذیرش تضارب دیدگاه ها و اندیشه ها امکان های تحقق انباشت تجربی و فکری جامعه را گسترش دهند.


 * قلم حافظ علوم، پاسدار افکار اندیشمندان، حلقه اتصال فکری عالمان و پل ارتباطی گذشته و آینده بشر است. حتی ارتباط آسمان و زمین نیز از راه لوح و قلم به دست آمد.* _( ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ )_ 

روز پاسداشت قلم* را به فرهیختگانی که با سلاح قلم به مقابله با جهل و خرافات شتافته و با آثار خود به تنویر افکار می پردازند، صمیمانه تبریک و تهنیت عرض نموده و با سعدی شیرین سخن هم صدا می شویم که:


      _*قلم خاصیتی دارد که سر تا سینه بشکافی*_ 

       _*دگر بارش بفرمایی به فرق سر دوان آید*_