* تغییرات فرهنگی در ایران*
✍دکتر یونس نوربخش دانشیار رشته جامعه شناسی دانشگاه تهران
روزنامه اطلاعات، ۱۶ مهر ۱۴۰۱
طی هفته های گذشته شاهد اعتراضات و گاه اغتشاشات در کشور بودیم. همه این رویدادها از یک حادثه شروع شد و به سرعت شعله ور گردید. هسته اصلی معترضان و یا بهتر است بگوییم پیشتازان آن، جوانان و نوجوانان بودند و در این میان شمار دختران بیشتر بود. در اینجا قصد تحلیل این حادثه از بعد سیاسی ، اجتماعی و حتی بین المللی نیست. این که جریان ها و گروهک ها تلاش کردند سوار بر ماجرا شوند و بنزین روی آن بریزند، واضح است؛ اما این واقعه ویژگی هایی از جامعه ایران را نشان می دهد که *«نادیده »* گرفته شده است. بنابراین باید این حادثه را از جنبه نشانه شناسی تغییرات و جنبش های فرهنگی و اجتماعی ایران نیز نگریست.
*جامعه ایران آن یکدستی فرهنگی دهه های گذشته را ندارد. فرهنگ غالب با چالش مواجه است. بخشی از جامعه نگرش ها و ارزش های دیگری دارد؛ بلکه گاه در تضاد با جریان غالب است.*
این تغییر در نگرش ها و ارزشها در بین بخش قابل توجهی از زنان و جوانان جدی تر شده و تا حدی در حال تبدیل شدن به یک جنبش اجتماعی است. آنان اصرار دارند با این جنبش، دیده شوند و به حساب آیند. از این تفاوت بعضی از جامعه شناسان با عنوان *شکاف نسلی* یاد کرده اند؛ ولی به نطر می رسد موضوع فراتر از شکاف نسلی و بلکه *نوعی جنبش استقلال خواهی جوانان* است.
این گروه اجتماعی از زنان و جوانان چند ویژگی دارند:
* الف: سلطه سنتی خانواده را بر نمی تابند.*
*ب : برای جوان استقلال قائل هستند و بر خلاف نسل های پیشین دوران جوانی را به عنوان یک دوره مستقل، معنادار و باهویت می بینند نه دوران گذار