دکتر ابراهیم جعفری
دکتر ابراهیم جعفری

دکتر ابراهیم جعفری

فرهنگی

سلام بر دوستان 

 *انا لله و انا الیه راجعون* 


 عصر روز ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ خبر تلخ، ناگوار و غافلگیر کننده درگذشت *حضرت حجه الاسلام و المسلمین سید محمود دعایی* همه علاقه مندان به مشی اعتدال و روشنفکری دینی را در ماتمی عمیق فرو برد.


 از آنجا که اکنون به دلیل تالم روحی قادر نیستم شناختی را که از آن چهره محبوب دارم، به رشته تحریر درآورم، در جهت ادای دِین به این عزیز سفر کرده متن زیر را از جناب آقای سید حمید محمدیان تقدیم حضورتان می نمایم.


 *برای او که برای همه بود* 


یادداشتی از سید حمید محمدیان


دعایی را نمی شد دوست نداشت. دلی داشت پاک و زلال. زبانی شیرین و طناز. قلبی سرشار از عاطفه. و جانی لبریز از عشق به امام. 


دعایی را نمی شد دوست نداشت. همیشه برای باز کردن هر گرهی دستی کارگشا داشت و برای حل کردن هر مشکلی پایی در رکاب. 


دعایی را دوستانش در نجف *«موتور انقلاب»* می نامیدند و آشنایانش شهادت می دهند که تا چه میزان بی تکلف بود. 


شش دوره نماینده مجلس بود و یک ریال از مجلس حقوق نگرفت. در روزنامه اطلاعات اطاقش همان ورودی سردبیری بود و منشی نداشت. تا این اواخر موبایل هم نداشت. هر وقت زنگ می زدی خودش گوشی را بر می داشت. تا آخر با پیکانی قدیمی رفت و آمد می کرد. منزلش از روز اول انقلاب تغییر نکرد. 


دعایی حتی یک هفته هم از رفتن به حرم امام سرباز نزد. هر شب جمعه پای ثابت حرم امام خمینی بود. 


دعایی ساده زیستی بود که ادعا نداشت و آزاده ای بود که جز همان یک قبا نداشت. 


دعایی انقلاب و امام را باور داشت. و در مسیر جذب هرآنکس که ممکن بود پیشتاز بود. 


دعایی یک مسلک داشت. ساده می زیست ولی برای دیگران بهترین ها را می خواست. چشم و دلش سیر بود. ساده زیستی را برای نمایش دادن نمی خواست. 


دعایی همه جا که هیچ کس نمی رفت حاضر بود. بر جنازه کسانی که دیگران می ترسیدند نماز می خواند. در مجالسی که دیگران ابا داشتند حضور می یافت. 

دعایی دست گشاده داشت و آغوش باز. تا هر آن کس را که دیگران می راندند به آغوش انقلاب باز گردند. فقه را برای زندگی می خواست. و زندگی را برای بهتر شدن. 



 *دعایی برای همه بود* / جماران

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.