جوهر حقیقت در اندیشه فردوسی
( ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت فردوسی )
مفهوم بزرگداشت #فردوسی ، مفهوم احیای هویت دینی و ملی و پاسداری از گنجینه ارزنده فرهنگ و اندیشه جامعه بشری برای کشف جوهر حقیقت و راهیابی به دنیایی برتر و شورانگیزتر است.
#فرهنگ_ایرانی در برخوردی هوشمندانه و آگاهانه آغوش به روی مکتب رهایی بخش اسلام گشوده و روح عدالت طلبی و ستم ستیزی جامعه ایرانی است که توانست گوهر اصلی
#اسلام_ناب را از خزف خلافت جاهلی جدا کند.
فردوسی دنیایی شگفت و پر رمز و راز از پند و عبرت و اخلاق در قالب مردمی ترین روایت های اسطوره ای ، تاریخی و قهرمانی می آفریند و در نهایت با معیار #فضیلت_اسلامی به ارزیابی و داوری می نشیند. #جمشید #نماد_قدرت و گوهر نژاد ایرانی ، آن گاه که به نوعی استعلا و برتری جویی گرفتار می شود ، فرو می پاشد و زایل می گردد.
به یزدان هر آن کس که شد ناسپاس
به دلش اندر آید ز هر سو هراس
#رستم نیز به عنوان یک قهرمان آرمانی و ایرانی و آفریده مطلوب فردوسی به مدد جهان بینی او چنان به فضایل اسلامی آراسته است که در فرهنگ عامه از مرزهای افسانه و تاریخ می گذرد و گاه به عنوان #سرمشق و نمونه یک مسلمان پا به عرصه فرهنگ نقل و قصه می گذارد.
فردوسی مروج #حماسه_و_شور ، عدالت خواهی ، ستم ستیزی ، حکمت و اخلاق است و در جای جای #شاهنامه سرود آزادی را به همراه نوای عبرت و پند سرداده است. حماسه فردوسی سرگذشت ملتی است پایدار و بافرهنگ که هر هجومی را که خواسته " گوهر " و " اصالت " او را درهم ریزد، دفع کرده و اندیشه ، ذوق ، عظمت و عاطفه ایرانی را در گذار قرون و اعصار در قالب عشق به آزادی ، حس افتخار و نامجویی ، جای قهرمانی های جنسی و ماورای انسانی را که در #افسانه_های_حماسی دیگر فراوان است، می گیرد.
#کاوه_آهنگر نمونه ای از شهامت و مردانگی مردم مظلوم در برابر پادشاه ستمگر زمان است که آزاد منشی ، عدالت طلبی و نستوهی را به غایت زیبایی و پویایی زنده می کند. او شخصیتی اسطوره ای در شاهنامه است که قیامی مردمی علیه فرمانروایی به نام ضحاک را پی می ریزد. نشان جنبش او #درفش_کاویانی ، پیشبند چربی اش است که بر سر نیزه ای می آویزد و به بیرق مبارزه ای عادلانه و حکومتی مورد قبول بدل می نماید.
بی سبب نیست که به نظر بسیاری از دانشوران اگرچه فردوسی قدرت حماسی خود را در آهنگین ترین و موزون ترین قالب ها و واژه ها و تصاویر شعری نشان داده است ؛ اما پایان های پرشور و گداز و #عبرت_آموز داستان های او که گاه عمیق ترین مفاهیم فلسفی را با نهایت ایجاز و سادگی بیان می کند، از معجزه های سخن فارسی است.
چنین است کیهان ناپایدار
تو در وی به جز تخم نیکی مکار
جهان سر به سر حکمت و عبرت است
چرا بهره ما همه غفلت است؟
#زبان_ساده و #مردمی فردوسی که توانسته است به عنوان ابزاری کارا برای نفوذ و رسوخ در اقشار جامعه در طول سالیان و قرون متمادی به کار رود ، نیز در خور تامل فراوان است. فردوسی نه تنها در ایران به میان هر خانه و میدان و روستا و کنج هر قهوه خانه و گود هر زورخانه ای پا نهاده است ، بلکه مرزهایی دور و فرهنگ هایی دورتر را نیز درنوردیده است. فردوسی تنها شاعری حماسه آفرین برای ایران نیست، بلکه خالق حماسه های آزادگی و حکیم سخن سنج فارسی است.
جامعه ما و جهان امروز نیازمند روحیه و وجدانی دینی ، حماسی و شورآفرین است ؛ از این رو آن تصاویر زیبا ، خدا جویانه ، دین باورانه ، عدالت خواهانه و ظلم ستیزانه که در شاهنامه ترسیم شده ، اکنون نیز محرک و زندگانی ساز است.
از سوی دیگر #فرهنگ در ادبیات حماسی شاهنامه فردوسی به معنی دانش ، نیک مردی و فضیلت های اخلاقی به کار رفته است.
ز دانا بپرسید پس دادگر
که فرهنگ بهتر بود یا گهر
چنین داد پاسخ بدو رهنمون
که فرهنگ باشد ز گوهر فزون
که فرهنگ آرامش جان بود
زِ گوهر سخن گفتن آسان بود
گهر بی هنر زار و خوار است و سست
به فرهنگ باشد روان تندرست
از نظر فردوسی انسانی که به فرهنگ گرایش دارد ، #خرد را مبنای رفتار خود قرار می دهد.
هر آن کس که دارد روانش خرد
به چشم خرد کارها بنگرد
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای
همیشه خردمند امیدوار
نبیند به جز شادی روزگار
روز بزرگداشت فردوسی گرامی باد