دکتر ابراهیم جعفری
دکتر ابراهیم جعفری

دکتر ابراهیم جعفری

فرهنگی

داستان جذاب ورود برق به ایران

*داستان جذاب ورود برق به ایران* 


 * پدر برق ایران که بود؟* 


 _ ابراهیم جعفری_ 

 _دهکده جهانی_ 

 _@dehkade_jahan_ 


 این روزها که به دلایل مختلف با خاموشی های متناوب مواجه هستیم، انگیزه ای برای اینجانب ایجاد شد تا مروری کوتاه بر سیر ورود برق به ایران و فرآیند پذیرش آن از سوی مردم داشته و با بانی اولیه آن آشنا شویم. 

قبل از آمدن برق به ایران، روشنایی خیابان‌ها و کوچه‌ها یکی از مشکلات دولت وقت بود؛ بنابراین برای اولین بار در ایران کارخانه‌ای دایر شد که روشنایی خیابان ناصریه و خیابان دراندرون (باب همایون فعلی) را با استفاده از گاز کاربیت تامین می‌کرد. البته این روشنایی، مختص خیابان‌هایی بود که به دربار منتهی می‌شد؛ اما با اولین سفر ناصرالدین شاه به فرنگ، روشنایی به ایران آمد و خیابان‌های شهر را برای مدت کوتاهی روشن کرد که پس از چند روز توسط اهالی قطع و روشنایی آن منحصر به اندرون دربار شد.


در زمان مظفرالدین‌شاه، *محمدحسین امین‌الضرب،* اولین دستگاه تولید برق را از روسیه خریداری کرد و پس از آن به طور رسمی وارد ایران شد.

محمدحسین امین‌الضرب یکی از تجار معروف زمان خود بود و به هر جا سفر می‌کرد، توشه‌ای از تجارت اقتصادی آن کشور را با خود به ارمغان می‌آورد؛ به همین خاطر از جانب دربار و مظفرالدین شاه، بسیار مورد عنایت قرار گرفت.

 *از سوی دیگر مقارن با انقلاب مشروطه تجار تهران ابتدا او را به عنوان نماینده مجلس برگزیدند و پس از تشکیل مجلس، از سوی نمایندگان به عنوان نایب رییس مجلس انتخاب گردید.* 

او در معاملات تجاری به سرعت پیشرفت می‌کرد؛ به گونه ای که پیشنهاد تاسیس بانک ملی را به مظفرالدین شاه داد.


 * در عین حال یکی از مهم‌ترین و زیباترین فعالیت‌های اقتصادی - صنعتی محمدحسین امین‌الضرب، آوردن کارخانه برق از روسیه به ایران بود.* 


در سال ۱۲۸۴ خورشیدی که با مظفرالدین شاه عازم روسیه شده بود، روزی در خیابان در حال قدم زدن بود که چشمش به یک کارخانه برق افتاد و متوجه شد که روشنایی شب توسط چنین کارخانه هایی تامین می‌شود.

او که تا آن زمان چنین سازه مولدی را ندیده بود، مشغول تماشای آن می‌شود. چون مدت طولانی جلوی کارخانه ایستاده بود، نگهبان درٍ ورودی کارخانه برای جویا شدن از موضوع، بیرون آمده و به او می‌گوید: مگر خیال خریدش را داری؟

امین‌الضرب پاسخ می‌دهد: اگر ارزان بدهند، می‌خرم.

در همین میان صاحب کارخانه رسیده و از جریان باخبر می‌شود و، چون امین‌الضرب را با لباس نامناسب می‌بیند، با تمسخر به او می‌گوید: قیمتش پانصدهزار تومان است.

امین‌الضرب نیز از او می‌خواهد تا قولنامه‌اش را بنویسد و پولش را هم حواله یکی از تجار معتبر آنجا می‌کند و به این ترتیب کارخانه را تصاحب می‌کند و برای اولین بار برق وارد ایران می‌شود. هنوز مدت زیادی از بازگشت او و مظفرالدین شاه از روسیه به ایران نگذشته بود که کارخانه برق حاج امین‌الضرب در ایران ساخته شد و به راه افتاد و خیابان‌های لاله‌زار، سعدی، شاه‌آباد و چراغ برق را روشن کرد.

 *اگرچه مردم زیادی برای تماشای روشنایی به این خیابان‌ها آمده بودند؛ اما در بین آنان عده‌ای اعتقاد داشتند که این روشنایی نمادی از قدرت شیطان است؛ بنابراین شروع به قطع سیم‌ها و شکستن لامپ‌ها کردند و اندک رغبتی برای استفاده از آن نشان نمی‌دادند.* 

اکثر رجال و وزرا نیز به برق حاج امین‌الضرب، روی خوش نشان ندادند و معتقد بودند که به صنعت فرنگ نمی‌توان اعتماد کرد. به همین خاطر تا مدت‌ها از چراغ‌های زنبوری خود برای روشنایی شب استفاده می‌کردند.

 * پس از چندی، امین‌الضرب با شیوه‌ای زیبا، شروع به مبارزه این عقاید کرد.* 

 *او به مناسبت جشن میلاد امام زمان (عج) تمام خیابان‌های امیریه را مزین به لامپ‌های رنگارنگ کرد و با این کار، مردم را بار دیگر شگفت‌زده نمود و این آغاز تغییر عقیده مردم و رجال و وزرا بود.* 

 *از این پس آنان ابتکار امین‌الضرب را به خانه‌های خود بردند و به تدریج برق، جای چراغ‌های زنبوری و وسایل روشنایی اولیه را گرفت.* 


 کارخانه برق از عصر تا آخر شب کار می‌کرد. البته این صنعت نیز مانند سایر صنایع وارداتی به ایران، ابتدا مختص دربار، رجال و سرمایه‌داران بود، ولی کم‌کم به صورت عمومی درآمد و خانه‌ها و خیابان‌ها را روشن کرد.


 این کارخانه که در زمان خود اعتبار پیدا کرد، موتورش به وسیله نفت کار می کرد و برق ۱۱۰ ولت تولید می نمود؛ موتور تک سیلندری داشت که برای خنک کردن آن، آب در اطرافش گردش داشت. نمونه ای از این کارخانه را در دوران کودکی در زادگاهم گلپایگان شاهد بودم.


*رقابت شدیدی در آن زمان بین مردم برای استفاده از برق شکل گرفت؛ تا جایی که مردم بیماری سل و ارتباط آن با دود چراغ‌های نفتی و روغن‌سوز را بهانه‌ای برای بردن برق به خانه‌های خود قرار می‌دادند.* 

مصرف اولیه برق تنها به چند ساعت از شب محدود می‌شد. مولدهای اولیه نیز با هیزم، زغال‌سنگ و چوب کار می‌کردند؛ ولی بعد‌ها جای خود را به مولدهای دیزلی دادند.


 به دنبال وارد شدن برق به ایران و جا افتادن این صنعت بین مردم، در سال ۱۲۸۴ اداره‌ای در شهرداری تهران به نام *اداره روشنایی معابر*  تاسیس شد. این اداره بعد‌ها به *بنگاه برق* تغییر نام داد، ولی همچنان زیرنظر شهرداری بود.


پس از این‌ که برق به طور کامل در میان مردم جا افتاد و عقاید کهنه، جای خود را به رضایت از نور داد، بنگاه برق فردی را به عنوان مامور دریافت پول مصرف برق براساس تعداد لامپ‌ها قرار داد که به او *تحصیلدار* می‌گفتند. 

تحصیلدار، بدون آن که کنتور و یا چیزی شبیه آن در کار باشد، هر شب می آمد و براساس تعداد لامپ‌ها از صاحبان آن‌ها پول می‌گرفت. در آن زمان لامپ‌هایی که معمول بود، لامپ‌ های چهل واتی، لامپ‌ های ۷۵ واتی و لامپ‌ های صد واتی بود. *البته در آن زمان به واحد وات، شمع می‌گفتند.* 

قیمت مصرف لامپ‌ های چهل شمعی چهار شاهی و مصرف لامپ‌ های ۷۵ شمعی و صد شمعی به ترتیب هفت شاهی و ده شاهی بود. *بعضی کسبه، برای پرداختن نکردن این مبلغ، ترفندهایی به کار می‌بردند.* 

اول شب لامپ کم‌ وات زده و پس از رفتن تحصیلدار، لامپ پُروات می‌بستند، یا این‌ که ابتدا یکی، دو لامپ وصل می‌کردند و پس از رفتن تحصیلدار، سه، چهار لامپ دیگر اضافه می‌کردند. عده‌ای نیز دکان و مغازه خود را هنگام آمدن تحصیلدار می‌بستند و پس از رفتن او، دوباره آن را باز می‌ نمودند و به این طریق از پرداخت مبلغ مصرف لامپ، شانه خالی می‌کردند.


 این کارخانه، فاقد دستگاه تقویتی بود که برق را به طور یکنواخت و یکسان توزیع و تنظیم کند؛ بنابراین برق اطراف کارخانه، تا حدی قوی بود که با چشم نمی‌شد به آن خیره شد؛ ولی هرچه به فاصله آن از کارخانه اضافه می‌شد، نور آن نیز ضعیف‌ تر می‌شد.


 * با پایان گرفتن داستان جذاب ورود برق به ایران توسط محمد حسین امین الضرب و مقاومت های اولیه اغلب مردم، بی درنگ محتوای کتاب ارزشمند «مدرن یا امروزی شدن فرهنگ» تالیف دکتر نعمت الله فاضلی در ذهنم تداعی شد.* 


 در این کتاب آمده است: *جعفر شهری* در مجموعه شش جلدی *تاریخ اجتماعی تهران* نمونه های متعددی از مقاومت ایرانیان در برابر تکنولوژی های روز مانند عکاسی، چرخ خیاطی، قطار، رادیو، تلویزیون، دوچرخه، چراغ برق و امثال این ها ارائه و ثبت کرده است.

 *ایرانیان اغلب محصولات صنعتی جدید را با عناوینی چون فرنگی، جنی، نجس و ... طبقه بندی کرده و از پذیرش آن ها تا مدت ها سرباز زده آند و ...»* 

 *اما دکتر فاضلی بر اساس پژوهش های مردم شناختی به این نتیجه رسیده است که در عصر جدید ایرانیان به دلایل گوناگون مانند افزایش میزان تحصیلات، ارتباطات بین المللی، ورود به فاز جهانی شدن و ... از ورود صنایع نوین مانند کامپیوتر و فن آوری های نوین ارتباطی و ... (به عنوان سمبل نوآوری های عصر کنونی) به خانه های خود استقبال نمودند و در ادامه می افزاید: «بنیادهای مدرنیته ایرانی قوام بیشتری یافته است و مردم آمادگی بیشتری برای سازگاری و قبول محصولات مدرن دارند.»*

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.