دکتر ابراهیم جعفری
دکتر ابراهیم جعفری

دکتر ابراهیم جعفری

فرهنگی

طالقانی،هوش ارتباطی و عقل مهربان

 

 


 امیر یوسفی

روزنامه اطلاعات ۲۰شهریور ۱۴۰۱


در میان مردان مؤثر معاصر در ایران، *سیدمحمود طالقانی* نامی شاخص و شهره است. به نظر می‌رسد که اشتهار او در میان طبقات اجتماعی، طیف های سیاسی، قشرهای حوزوی و دانشگاهی، فعالان درون‌حاکمیتی و برون‌حاکمیتی و ... *در حد اجماع* است و اختلاف‌نظر چشمگیر و معناداری در این زمینه وجود ندارد. به این اعتبار کمتر صاحب‌نظری را می‌توان در میان اهل تحقیق یافت که در مقام تدوین دایره‌المعارفی از نام‌آوران سده اخیر ایران زمین برآید و نام این شخصیت نام‌آور و نوآور را در میان انتخاب‌های خود نگنجاند.

طالقانی به عنوان یک روحانی شریعتمدار، حتی به نزد گرایش‌های دین‌پرهیز و دین‌گریز هم، صاحب مکانت و مقبولیت است و جریان‌های چپ‌گرا، سکولار و لائیک نیز در فهرست منتخبان خود از افراد شاخص و شهره معاصر، نام او را جای داده‌اند.

رحلت طالقانی در روزهای پرشور انقلاب، تصویری مسیح‌گونه از او ترسیم کرد و این، به خودی خود عاملی مضاعف برای ماندگاری ایشان در خاطره قومی و ملی ایرانیان شد.


 آیت‌الله طالقانی به واسطه مقدمه‌نویسی و شرح کتاب *«تنبیه‌الامّه و تنزیه‌المله»* از *میرزا محمدحسین غروی نائینی* ، عملاً به دفتر فقه سیاسی شیعه ورود کرد؛ با تألیف *«پرتوی از قرآن»* ، به سلک مفسران معتبر این کتاب آسمانی درآمد؛ با نگارش *«اسلام و مالکیت»* ، به جرگه محققان فقه اقتصادی پیوست؛ با ترجمه متونی از بزرگان اهل سنت، نامش را به فهرست فعالان عرصه تقریب مذاهب افزود؛ و بالاخره با نگارش مقاله *«تمرکز و عدم تمرکز مرجعیت و فتوا»* در کتاب *«بحثی درباره روحانیت و مرجعیت»* 

(تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۴۱)، در زمره نقادان نظام سازمانی روحانیت شیعه قرار گرفت. تأکید او بر اهمیت *شورا* یا رفتار او در ترویج *تساهل و مدارا* یا دعوتش به *تأمل در مفهوم آزادی به عنوان سرشت اصیل انسان،* قابل انکار نیست؛ اما به نظر نمی‌رسد مایۀ ماندگاری طالقانی در تاریخ ایران، این ها باشد.

 می توان گفت آثار و دریافت‌های طالقانی در پاره‌ای موارد، *سرچشمۀ پژوهش‌های ژرف نظری شد.* (مثلا آنجا که به شأن شورا در نظام سیاسی ـ اجتماعی اسلام توجه می‌داد) و در پاره‌ای دیگر از موارد، «مؤید و مددرسان» تحقیقات جاری و رایج واقع شد (مثلا آنجا که به وجه اجتماعی قرآن و یا نظام اقتصادی اسلام درباره مفهوم مالکیت می‌پرداخت).

 *معنای این حرف آن است که گرچه نباید انتظار یک نظریه‌پرداز از طالقانی داشت، اما از میراث فکری و فراورده‌های نظری او نیز نمی‌توان و نباید غافل بود.* چه بسا کسانی در پژوهشی ژرف، آرام‌آرام ابعاد و زوایای چیزی را که مستحق نامیده شدن به *«مکتب یا مدرسه طالقانی»* است، بتوانند احیا کنند و مطرح سازند.


 رواداری و تحمل در وجود طالقانی شعله ور بود؛ به همین دلیل مناسبات عاطفی تقریبا یکسانی با همه فعالان مبارزاتی برقرار می‌کرد و در مواجهه با تمامی طیف های سیاسی، رفتاری نسبتا واحد بروز می‌داد و متقابلا همه گرایش‌های سیاسی و حزبی هم، نگاه تقریباً یکسانی به او داشتند.

به این اعتبار، طالقانی را اگر نتوان *« آموزگار»* *نظری مدارا و تحمل* در تاریخ مبارزات سیاسی ـ فکری ایران معاصر دانست، دست‌کم می‌توان *«نماد عملی»* آن دانست. در عین حال او *نماد تساهل دینی و سیاسی در ایران معاصر* نیز هست.  


 * درک طالقانی از دینداری، آشکارا نقطه مقابل درک طالبانی از دین است؛ چرا که در مقابل و در مقابله با انحصارگرایی قرار داشت.* 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.